کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو



 



مفهوم سازش

در شناخت هر لفظی ابتدا ضروری است که معنا و مفهوم آن در منابع واژه نگاری فارسی مورد توجه قرار گیرد و بعداز آن در علم خاصّی که مورد مطالعه است نیز به بررسی معنای اصطلاحی آن پرداخته شود . به همین علّت ما نیز برای بررسی مفهوم سازش آن را از لحاظ لغوی و اصطلاحی تعریف می کنیم .

بند اول : مفهوم لغوی سازش

سازش در لغت به معنای سازگاری ، صلح وآشتی ، حسن سلوک و اتفاق و پیوستگی آمده است .( معین، 1357،  ج2 ،ص1793) .

 

بند دوم : مفهوم اصطلاحی سازش

در قوانین ایران تعریفی از سازش ارائه نشده است ، ولی اساتید حقوق آن را اینگونه تعریف کرده اند :               « تعیین تکلیف اختلاف مدنی از طریق توافق بین طرفین ، سازش نامیده می شود . »( جعفری لنگرودی،1391، ج3 ،ص2120 ).

سازش به معنی موافقت و هماهنگی بین دو طرف دعواست که به صورت داوطلبانه در داخل یا خارج از دادگاه و به منظور پایان دادن به شکایت و دعوای موجود بین طرفین صورت می پذیرد.( مهاجری ، 1391 ، ج2     ،ص237 )

بنابراین ، به توافق و قراردادی که طرفین اختلاف برای پایان دادن به دعاوی و اختلافات خود منعقد نموده و ملزم به اجرای مفاد آن می گردند ، سازش می گویند .

 

گفتار دوم: ماهیت سازش

وقتی طرفین اختلاف از مواضع قبلی خود عقب کشیده و سعی در مصالحه و پایان دادن اختلافات می کنند و در این راه ، زمانی که قبل و یا بعداز اقامه دعوا ، یکی از طرفین خواهان سازش با طرف مقابل خود می شود ؛   در واقع گامهای مقدماتی جهت انعقاد یک عقد برداشته شده است .

بعد از انجام مذاکرات اصلاحی، بحث و ارائه نظرات و پیشنهادات و در نهایت در صورت توافق طرفین و تحقق سازش بین آنها در حقیقت یک عقد منعقد می گردد ؛ عنوانی که می توان برای این عمل حقوقی برگزید، عقد صلح می باشد .

تعریف صلح در کتابهای مشهور فقه نیز نشان دهنده آن است که مفهوم صلح از هدف اصلی آن، یعنی توافق،       تسالم و سازش سرچشمه می گیرد . می توان گفت از میان اقسام صلحی که در قانون مدنی به آن اشاره شده است، صلح در مقام رفع تنازع با عنوان سازش در قانون آیین دادرسی مدنی مطابقت دارد . ( برای دیدن نظر موافق ر ک: کاتوزیان، 1368، ص303 ؛شمس، 1391، ج3 ، ص497 )

این امر از الفاظ به کار برده شده در قانون آیین دادرسی مدنی قابل استنباط است :

ماده 178 ق.آ.د.م مقرر می دارد که :« در هر مرحله از دادرسی مدنی طرفین می توانند دعوای خود را به طریق سازش خاتمه دهند .»

ماده 186 ق.آ.د.م بیان نموده :« هرکس می تواند در مورد هر ادعایی از دادگاه نخستین به طور کتبی درخواست نماید که طرف او را برای سازش دعوت کند .»

همانگونه که در مواد فوق دیدیم، قانونگذار از الفاظ « دعوا » و « ادعا » استفاده نموده است ، که نشان دهنده ی وجود اختلاف و تنازع بین طرفین می باشد و توافق  آنها در پایان دادن این اختلافات را سازش نامیده است . قانون اصول محاکمات حقوقی (مصوب 1329 هجری قمری) در ماده 38 مقرر می داشت که :« در صورت  اصلاح ، صلح‌نامه کتبی نوشته شده به امضای طرفین یا وکلای آنها می‌رسد و کاری که به مصالحه تمام شده از سرگرفتن آن ‌جایز نیست .»

این قانون به صراحت عنوان صلح را به توافق طرفین نهاده بود؛ امّا در خصوص علّت تغییر واژه « صلح » به  «سازش » در قوانین بعدی، گفته شده که :« فرهنگستان ایران که در خرداد ماه 1314 هجری شمسی در تهران تشکیل شد، واژه سازش را در برابر اصطلاح صلح قرار داد . » ( شمس ، 1391 ، ج3 ، ص497 ).

  1. 1. conciliation
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-03-05] [ 12:39:00 ب.ظ ]




پیشینه دینی سازش

در منابع فقهی به نهاد سازش و اصلاح میان طرفین اختلاف، اهمیّت و ارزش ویژه ای داده شده؛ به گونه ای که  با مدّاقه در این منابع می توان به این واقعیت دست یافت که، اوّلین و بهترین روش حل اختلاف، سازش و مصالحه بین طرفین است .

دانلود تحقیق و پایان نامه

در خصوص تشویق مردم به صلح و سازش آیات متعددی در قرآن کریم وجود دارد و همچنین روایات زیادی از معصومین علیهم السّلام نقل شده است که در دو گفتار به شرح آن خواهیم پرداخت .

 

گفتار اول: پیشینه سازش در آیات

خداوند متعال در قرآن کریم طی آیات متعددی مردم را به صلح، آشتی و پایان دادن به اختلافات رهنمود کرده اند؛ از یک دیدگاه می توان این آیات را به دو دسته تقسیم بندی کرد : آیاتی که طرفین اختلاف را به صلح دعوت می کند و آیاتی که سایر مردم را به تلاش جهت رفع تنازع بین دو طرف سفارش کرده است .   

 

بند اول : آیاتی که طرفین اختلاف را به صلح و سازش دعوت می کنند

الف) وَإن إمراَهُ خافت من بَعلها نُشوزاً أوَ إعرَضاً فلا جُناح َ علیهما أن یُصلحَا بَینهُما صلحاً وَ الصلحُ خَیرُ وَ أُحضرَت الانفس الشحَّ و إن  تحسنوا و تتَّقوا فإنَّ الله کان بما تعملونَ خبیراً. (نساء / 128 )

و اگر زنی از طغیان و سرکشی یا اعراض شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند( و زن یا مرد از پاره ای از حقوق به خاطر صلح صرف نظر کنند ) و صلح بهتر است ، اگر چه مردم ( طبق غریزه  حب ذات در اینگونه موارد ) بخل می ورزند ، و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید ( و بخاطر صلح ،گذشت نمایید) خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است و پاداشی شایسته به شما خواهد داد .

آیه فوق تجویز صلح در حقوق شخصی را بیان می کند .(هاشمی رفسنجانی و همکاران، 1386،ج4 ،ص80 ).       ( والصلح خیر ) این جمله کوتاه و پر معنی گرچه در مورد اختلافات خانوادگی در آیه فوق، ذکر شده ولی بدیهی است یک قانون کلی و عمومی و همگانی را بیان می کند که در همه جا اصل نخستین ، صلح ، صفا ،دوستی و سازش است و نزاع و کشمکش و جدایی بر خلاف طبع سلیم انسان و زندگی آرام بخش او است و لذا جز در موارد ضرورت و استثنائی نباید به آن متوسّل شد.(مکارم شیرازی و همکاران، 1388،ج4،ص151) .

 

ب) یَسئَلونَکَ عَن ِ الاًنفال ِ قُل ِ الاَنفالُ ِلله وَالرَسول ِ فَاتَّقوا اللهَ و اَصلِحوا ذاتَ بَینَکُم و اَطیعوُا الله وَ رَسوُلَه اِن کُنتُم مُؤمِنین َ ( انفال / 1)

از تو درباره ی انفال (غنائم ) سوال می کنند ، بگو (انفال) مخصوص خدا و پیامبر است ؛ پس ، از ( مخالفت ) خدا ، بپرهیزید ! خصومت هایی را که در میان شماست ، آشتی دهید و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید .

شأن نزول آیه در خصوص اختلافی است که بین اصحاب پیامبر (ص) بر سر غنائم جنگ بدر ایجاد شده بود . (مکارم شیرازی و همکاران، 1388، ج7، ص 104 ).

خداوند همه مردم را به رفع اختلافات و کدورتها و ایجاد صلح و سازش میان خود دعوت می کند .در تفسیر نمونه چنین نوشته شده : اصولاً « اصلاح ذات البین » ایجاد تفاهم و زدودن کدورت ها و دشمنی ها و تبدیل آن به صمیمیّت و دوستی ، یکی از مهم ترین برنامه های اسلامی است . (همان ، صص 105و106 ).

 

بند دوم : آیاتی که سایر مردم را به ایجاد صلح و سازش بین متخاصمان دعوت می کنند

الف) وَ اِن طائِفان َ مِنَ الموُمِنینَ اقتَتَلوُا فَاَصلِحوُا بَینَهُما … . (حجرات/ 9 ).

و اگر دو طایفه از مومنان با هم به جنگ پرداختند ، میان آن دو آشتی برقرار کنید .

«مسلمانان ،موظف به برقراری صلح و از میان بردن جنگ ها و درگیری های داخلی گروه های مسلمانان اند.»          (هاشمی رفسنجانی و همکاران، 1386، ج17 ،ص471 )

همانگونه که مشاهده می شود خداوند ،خواهان حاکمیت جوّ مسالمت و صلح ، میان گروه های امت اسلامی است.

در تفسیر نمونه ذیل این آیه مقرر شده است :

درست است که « اقتَتَلوا » از ماده « قتال » به معنی جنگ است ، ولی در اینجا قرائن گواهی می دهد که هرگونه نزاع و درگیری را شامل می شود ، هرچند به مرحله ی جنگ و نبرد نیز نرسد . بلکه می توان گفت : اگر زمینه درگیری و نزاع فراهم شود – فی المثل مشاجرات لفظی و کشمکش هایی که مقدمه ی نزاع های خونین است واقع گردد – اقدام به اصلاح طبق این آیه لازم است ؛ زیرا این معنی را از آیه فوق از طریق الغاءخصوصیت ، می توان استفاده کرد .(مکارم شیرازی و همکاران ، 1387 ، ج22 ،ص175 )

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:39:00 ب.ظ ]




پیشینه سازش در روایات

سازش علاوه بر داشتن جایگاه ویژه در آیات متعدد قرآن کریم ،در روایات نقل شده از پیامبر اکرم (ص)و ائمه معصوم (علیهم السّلام) نیز مورد توجه قرار گرفته است .

 

بند اول : روایات نقل شده از پیامبر اکرم (ص)

الف) از مهمترین روایاتی که در باب مشروعیت صلح و سازش از پیامبر اکرم(ص) نقل شده حدیث ذیل است :« الصلح جائزٌ بین المسلمین إلّا صلحاً حرَّمَ حلالاً أو احلَّ حراماً »( حرالعاملی، 1401 ه.ق، ج 18 ،ص155 ). صلح میان مسلمانان جایز و صحیح است، مگرصلحی که حلالی را حرام کند یا صلحی که حرامی را حلال کند. لازم به ذکر است که «جایز» بودن صلح میان مسلمانان به معنای عدم لزوم عقد صلح نیست ، بلکه منظور صحیح ، مقبول و پسندیده بودن صلح و سازش میان مسلمانان می باشد .

ب) از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که ایشان فرمودند :« اِتَّقوُا اللهَ و اَصلِحوُا ذاتَ بَینِکُم » ( نهج الفصاحه ،1386 ،ص4 ). از خدا بترسید و میان خویشان اصلاح کنید .

 

ج) در حدیث دیگری پیامبر اکرم(ص)  می فرمایند :

«بِاَفَضَل مِن دَرَجه ِالصیام والصَّلوهَ والصَّدقَهَ ، اِصلاحُ ذات البیَنَ فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البین هِیَ الحالِقهُ . »(نهج الفصاحه ،1386 ،ص34 ).

می خواهید شما را از چیزی که بهتر از روزه و نماز و صدقه است ، خبر دهم ؟ اصلاح میان کسان ، زیرا فساد میان کسان مایه هلاکت است .

 

د) همچنین در کتاب تفسیر نمونه از پیامبر (ص)  آورده اند به ابوایوب فرمود :

«َالا اَدلِکَ عَلی صدقهُ یحبُّها الله و رَسولهِ ، تصلح بَین الناس اِذا تَفاسدوا و تَقرَّبَ بَینهُم اِذا تَباعدوا »

آیا تو را از صدقه ای آگاه کنم که خدا و پیامبرش آن را دوست دارند .

هنگامی که مردم با یکدیگر دشمن شوند آنها را اصلاح ده و زمانی که از هم دور گردند آنها را به هم نزدیک کن. (مکارم شیرازی و همکاران ،1388 ،ج4 ، صص128-127 ).

 

هـ ) انَّ الله اُحَبَّ الکذب فی الصَّلاح و ابغَضَ الصدِق فی الفساد ( حرالعاملی ،1397 ه.ق ، ج12 ،ص202 )

به راستی خداوند دروغی را که باعث اصلاح باشد دوست دارد و راستی را که موجب فساد گردد ،دشمن می دارد.

بند دوم : روایات نقل شده از ائمه معصوم علیهم السّلام

الف) سَمِعتُ اَبا عَبدِاللهِ (ع) یَقوُلُ :«صَدَقَهُ یُحِبُّها الله اِصلاحُ بَینِ النّاسِ اِذا تَفاسَدوُ ا ، و تَقارُبُ بَینِهِم إِذا تَباعَدوا » امام صادق (ع) فرمود : صدقه ای که خدا دوست دارد اصلاح کردن میان مردم است  هنگامی که روابطشان تیره  گردد و نزدیک کردن آنها به یکدیگر است هنگامی که از هم دور شوند.( کلینی رازی ،1390 ،ج4 ،ص435 ).

 

ب) عن ابی عبدالله (ع) قالَ :« لَاَن اُصلِحَ بَینَ اثنینِ اَحَبُّ اِلَیَّ مِن اَن اَتَصَدَّقَ بّدِینارَینِ .»

امام صادق (ع) فرمود : این که میان دو کس صلح دهم برایم محبوب تر از این است که دو دینار صدقه دهم . (همانجا )

 

ج) عَن مُفضَّل قالَ :« اَبوُ عَبدِالله (ع) : اِذا رَاَیتَ بَینَ اثنَینِ مِن شِیعَتِنا مُنازَعَهً فَافتَدِها مِن مالِی »

مُفضَّل می گوید : امام صادق (ع) فرمود : هر گاه میان دو تن از شیعیان ما دعوایی دیدی ، از مال من بده و آن دعوا را بخوابان . (همانجا )

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]




پیشینه قانونی سازش

نهاد سازش علاوه بر سابقه فقهی بسیار قوی ، در قوانین نیز دارای جایگاه ویژه ای بوده است به گونه ای که هم در قوانین سابق کشورمان و هم در قوانینی که در حال حاضر در جریان اجرا قرار دارند مورد توجه مقننن قرار گرفته است .

 

گفتار اول : پیشینه سازش در قوانین سابق

منظور از قوانین سابق ، قوانینی است که در ادوار قبلی قانونگذاری به تصویب رسیده بود و با تصویب قوانین جدید مدّت اجرای آنها منتفی شده و جای خود را به قوانین جدید داده اند .

 

بند اول : قانون اصول محاکمات حقوقی مصوب 1329 هجری قمری

اولین قانون مدوّن در باب تشکیلات محاکم ایران ، قانون اصول تشکیلات عدلیه و محاضر شرعیه و حکّام  صلحیه مصوب 21 شهر رجب 1329 هجری قمری بود که این قانون مقرر داشته بود :« تقسیمات مملکت  ایران از حیث تأسیس محاکم عدلیه از قرار تفصیل ذیل است: (اولاً) حوزه صلحیه ،( ثانیاً) حوزه ابتدائیه ،  (ثالثاً) حوزه استینافیه »

 

الف) سازش در محاکم صلحیه

فصل اول از باب اول قانون موقتی اصول محاکمات حقوقی که در تاریخهای 26 رمضان و 19 ذیعقده سال 1329 هجری قمری به تصویب کمیسیون عدلیه مجلس ملّی وقت رسیده بود صلاحیت محاکم صلحیه را در ماده 8 این گونه تشریح می نمود :

« امور راجعه به محاکم صلحیه از قرار تفصیل ذیل است : »

اولاً…   ثانیاً…     ثالثاً …   رابعاً…

خامساً: اصلاح ذات البین در هر دعوایی تا هر مقداری که مدعی به، باشد موافق مواد 56 و88 . از مقررات ماده فوق می توان صلاحیت محکمه صلحیه را به دو دسته کلی تقسیم کرد:

صلاحیت محکمه صلح برای صدور حکم و دومین صلاحیت محکمه صلح را می توان صلاحیت جهت اصلاح ذات البین بیان نمود .

اکنون با این تقسیم بندی به بررسی جایگاه صلح و سازش در هر یک از رسیدگی های محاکم صلحیه خواهیم پرداخت .

 

1 )سازش در مواردی که محکمه صلح ، صلاحیت صدور حکم دارد

در مواردی که طبق ماده 8 ق.ا.م.ح  محکمه صلح جهت رسیدگی و صدور حکم در موضوعات خاصی دارای صلاحیت بود. قانونگذار امین صلح ، که تصدی محکمه را بر عهده داشت قبل از هرگونه اقدام جهت رسیدگی موظف نموده بود که تلاش خود را جهت ایجاد صلح و سازش بین طرفین تعقیب نماید ؛ حتی او می بایست در جریان رسیدگی نیز به این موضوع توجه نموده و صرفاً در صورت عدم موفقیت به اصلاح ذات البین مجاز به صدور حکم بود . ماده 37 آن قانون چنین مقرر می داشت :

« بعد از شروع به رسیدگی محکمه صلح بدواً تکلیف صلح به طرفین نموده و سعی خود را در اصلاح ذات البین حتی در حین محاکمه تعقیب می کند و فقط در صورت عدم موفقیت بعد از رسیدگی حکم می دهد .» همچنین در صورت تحقق سازش بین طرفین ماده 38 این قانون این چنین تعیین تکلیف کرده بود : « در صورت اصلاح ، صلح نامه کتبی نوشته شده و به امضای طرفین یا وکلای آنها می رسد و کاری که به مصالحه تمام شده از سر گرفتن آن جایز نیست .»

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]




سازش در محکمه ابتدایی

بحث صلح و سازش در محکمه ابتدایی طبق قانون اصول محاکمات حقوقی( مصوب 1329 هجری قمری)           بر اساس صلاحیت این محکمه ، در دو قسمت قابل بررسی است که عبارت است از سازش در محکمه ابتدایی در مقام رسیدگی استینافی و سازش در محکمه ابتدایی در مقام رسیدگی بدوی .

دانلود پایان نامه

 

1 )سازش در محکمه ابتدایی در مقام رسیدگی استینافی

یکی از صلاحیتهای محکمه ابتدایی رسیدگی مجدد و استینافی نسبت به احکام صادره از محاکم صلحیه بود      به گونه ای که هر یک از طرفین که نسبت به حکم معترض بود می توانست مراتب اعتراض را برای رسیدگی استینافی تقدیم محکمه ابتدایی نماید . در این مورد مقنن در ماده 128 ق.ا.م.ح رئیس محکمه ابتدایی را موظف به تلاش جهت اصلاح ذات البین نموده بود . این ماده چنین مقرر می داشت : « رئیس محکمه باید سعی کافی برای اصلاح ذات البین بنماید و هر گاه طرفین راضی به اصلاح شدند این نکته در صورت مجلس قید و به امضای طرفین می رسد .»

2 )سازش در محکمه ابتدایی در مقام رسیدگی بدوی

محکمه ابتدایی صلاحیت رسیدگی بدوی به کلیه دعاوی به استثناء اموری که در ماده 8 ق.ا.م.ح. به محکمه صلحیه اختصاص یافته بود را داشت .

قانونگذار در فصل ششم که به طریقه رسیدگی به دعوا در این محکمه پرداخته بود در اولین ماده این فصل ( ماده 243 ق.ا.م.ح ) اشاره به وظیفه رئیس محکمه مبنی بر تلاش جهت ایجاد صلح و سازش بین طرفین می نمود و چنین مقرر داشته بود :« در اثناء مذاکرات شفاهی رئیس محکمه تکلیف صلح به طرفین می کند و هرگاه طرفین مصالحه نمودند مراتب در صورت مجلسی نوشته شده و به امضای طرفین می رسد و مفاد آن   غیر قابل استیناف است » و صرفاً در صورت عدم تحقق مصالحه بین طرفین مذاکرات امتداد یافته و رئیس محکمه اقدام به صدور حکم می نمود . ( ماده 244 ق.ا.م.ح)

 

ج) صلح و سازش در مراحل مختلف محاکمه حقوقی

اهمیّت و جایگاه ویژه صلح و سازش در قانون اصول محاکمات حقوقی مورد توجه قانونگذار قرار گرفته بود به گونه ای که مقنن در فصل اول از باب هفتم این قانون، طی مواد 750 الی 756 به طور اختصاصی به موضوع « در صلح متداعیین » پرداخته بود .

این قانون امکان صلح دعوا در تمام مراحل و ادوار محاکمه حقوقی را برای طرفین ممکن ساخته بود. به عبارت دیگر مقررات این باب مختص به محکمه ی خاصی  نبود و در تمام محاکم اعم از بدوی و استینافی قابل اجرا بود. حتی اگر دعوا در محکمه تمیز (منظور مرحله ی فرجامی است)در حال رسیدگی بود ، طرفین می توانستند اختلافات خود را از طریق صلح و سازش خاتمه دهند ولی این امر باعث توقف رسیدگی محکمه تمیز نمی شد ؛ بلکه آن محکمه به رسیدگی خود ادامه داده امّا حکمی که صادر می شد نسبت به طرفین اثری نداشت و صرفاً برای محافظت قانون بود ( ماده 750  ق.ا.م.ح و تبصره آن ). درصورت تعدد طرفین اختلاف هر کدام از آنها حق داشتند بصورت جداگانه با طرف خود صلح نمایند (ماده 751 ق.ا.م.ح).

برای تحقق صلح و سازش بین طرفین دعوا طرق مختلفی پیش بینی شده بود ، یکی از روشها این بود که طرفین با تنظیم عرض حالی که به امضای هر دوی آنها رسیده از محکمه رسیدگی کننده درخواست اصلاح نمایند . در صورتی که صلح خارج از محکمه محقق شده باشد آن را در اداره ثبت اسناد یا محکمه صلح به تصدیق برسانند و یا اینکه با حضور در محکمه رسیدگی کننده نسبت به صحّت صلح نامه عادّی اقرار نمایند. ( مواد 752 و 753 ق.ا.م.ح )

در موردی که صلح می بایست در محکمه رسیدگی کننده انجام شود ، ابتدا سوالات لازم از طرفین پرسیده شده و در صورت رضایت طرفین نسبت به صلح ، با توجه به توافق های انجام شده صورت جلسه ای تنظیم و به امضای طرفین و اعضای محکمه می رسید و بعد، عقد صلح جاری می گردید .( ماده 754 ق.ا.م.ح )  همچنین در صورت عدم تحقق صلح بین طرفین اختلاف ، گذشت هایی که در هنگام تراضی به صلح شده بود لازم الرعایه نبود ( ماده 755 ق.ا.م.ح ). در عین حال در پایان مقرر شده بود که در صورت تحقق صلح بین طرفین، دعوا به کلی قطع و تمام شده محسوب و طرفین، ورّاث و قائم مقام آنان حق از سرگرفتن امور را نداشتند ( ماده 756 ق.ا.م.ح). که این موضوع نشان دهنده اثر مختوم کننده صلح و سازش نسبت به اختلافات بود .

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]