2-2-1- ادراک از خدا از نظر علمای مسلمان…………………………………… 26
2-2-2 – ادراک در لغت……………………………………. 26
2-2-3- رابطه علم وادراک……………………………………. 26
2-2-4- ادراک امور حسی……………………………………. 26
2-2-5- ادراک به معنای رویت……………………………………. 26
2-2-6- مدرک بودن خداوند…………………………………… 27
2-2-7- آیا ادراك از جمله صفاتی است كه بتوان آن را به خدا نسبت داد؟……….. 27
2-2- 8- ادراک خدا از نظر فلاسفه…………………………………… 28
2-2-9- ادراک از خدا از نظر روان تحلیل گران…………………….. 30
2-2-10- رابطه دلبستگی شکل گرفته دوران کودکی با ادراک از خدا…………….. 34
2-3- هویت…………………………………… 37
2-3-1- واژه هویت……………………………………. 37
2-3-2- هویت در نگاه دیگران…………………………………… 38
2-3-3- هویت ونوجوانی……………………………………. 39
2-3-4- هویت وهویت یابی (نظریه ها وتعاریف )………………………………….. 41
2-3-5- عوامل موثر بر شکل گیری هویت………………………………….. 44
2-3-6- تاثیر هویت بر سبک زندگی……………………………………. 47
2-4- مرور ادبیات و سوابق مربوطه…………………………………… 49
فصل سوم: روش تحقیق
3-1-مقدمه…………………………………… 53
3-2- روش تحقیق…………………………………… 53
3-3- جامعه ی آماری…………………………………..54
3-4- نمونه ی آماری و روش نمونه گیری……………………………………. 54
3-5- نحوه اجرای پرسشنامه…………………………………… 54
3-6- ابزار جمع آوری اطللاعات………………………………….. 55
3-6-1- پرسشنامه سبک زندگی lsq…………………………………..
3-6-2- پرسشنامه هویت (isi- 6g)………………………………….. 56
3-6-3- پرسشنامه اداراک از خدا………………………………….. 56
3-7- روش تحلیل آماری ………………………………….. 58
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1- مقدمه…………………………………… 60
4-2- تجزیه و تحلیل یافتهها………………………………….. 60
4-3- توصیف داده ها………………………………….. 60
4-4- سنجش رابطه متغیرهای تحقیق…………………………………… 65
4-5- فرضیات تحقیق…………………………………… 65
4-6- سنجش تفاوت متغیرهای تحقیق…………………………………… 74
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1 مقدمه…………………………………… 78
5-2- اهمیت ومزیتهای پژوهش…………………………………….. 82
5-3- راهکارهای پیشنهادی……………………………………. 83
5- 4- محدودیتهای تحقیق…………………………………… 84
منابع و مآخذ…………………………………… 85
پیوستها………………………………….. 92
چكیده انگلیسی……………………………………. 101
چکیده:
هدف این تحقیق بررسی رابطه ادراک از خدا و هویت اجتماعی در سبک زندگی دانشجویان و کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان دره شهر بوده و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که آیا بین مولفههای فوق الذکر رابطه وجود دارد یا نه ؟جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان وکارکنان دانشگاه آزاد دره شهر، روش تحقیق توصیفی زمینه یابی و ازآمار توصیفی و استنباطی ازجمله ضریب همبستگی پیرسون وآزمونt جهت تجزیه وتحلیل دادههای استفاده شده است ، ابزار جمع آوری اطلاعات از طریق سه نوع پرسشنامه شامل پرسشنامههای هنجاریابی شده سبک زندگی،هویت وادراک از خدا بوده است . شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه طبق جدول مورگان 120 نفر است. یافتههای تحقیق نشان داد که با 95درصد اطمینان میتوان گفت، متغیر سبک زندگی و هویت اجتماعی دارای رابطه خطی معنادار و مثبت هستنددر حالیکه رابطه خطی متغیرهای سبک زندگی و ادراک از خدا از نظر آماری معنادار نیست.همچنین بین هویت اجتماعی وادراک از خدا رابطه مثبت وجود دارد.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
پیشرفت روزافزون و سریع دنیا و به تبع آن جوامع و كشورها و همچنین تغییر آداب زندگی منجر به تعریف سبك و روش زندگی شده است. افراد بدون دانستن روش زندگی كردن دچار سردرگمی و درواقع بی هویتی به معنای كشف درست زندگی، هدف آن و نقش فرد برای دسترسی به آن می شوند. نقش ادراك خدا در درست زندگی كردن و كشف شخصیت فردی و هویت افراد در جوامعی با منبع دینی بی نقصی مانند اسلام می تواند چشمگیر باشد. ادراک از خدا از دیدگاه روانشناسی یک الگوی شناختی– عاطفی است که ازطریق نخستین ارتباطات کودک باافرادمهم زندگی ومراقبینش شکل گرفته است ودر سرتاسر زندگی همگام با رشد بلوغ روانی فرد بارها وبارها تجدید می شود، این الگو جهت گیری رفتار واحساس فرد در ارتباط با خدا را هدایت می کند .به همین خاطر ادراک از خدا مجموعههای منسجم از آخرین سطح ادراک فرد در مسائل انتزاعی وامور ماورایی است .همچنین در صورتی که صحبت از شناخت افراد در شخصیت ایشان به میان باشد وبخواهیم سازه ای روانی انتخاب کنیم تا با بررسی آن به بسیاری از ویژگیهای روانی افراد پی ببریم آنگاه ادراک فرد از خدا وتصویری که وی به آن دست پیدا کرده است بسیار مهم است. (لاورنس،[1]2010)رواج شیوههای جدید رفتار اجتماعی برای پرکردن فضاهای زندگی (مثلآ:توجه به رسانههای مختلف مدیریت بدن،تمرکز بر بدن،و…)فردی شدن،اهمیت یافتن سیاستهای زندگی بر اساس ترجیحات سبکهای زندگی متفاوت،از جمله زمینههای اصلی هستند که شرایط جدیدی را پیش روی افراد قرار داده اند این به بدان معناست که این تحولات که در قالب جهانی شدن فرهنگی رخ می دهد علاوه بر تآثیر بر ذوق،سلیقه،گذراندن اوقات فراغت و در نهایت سبک زندگی افراد نگرش به خود و جامعه و میزان هویت اجتماعی آنها تحت تآثیر قرار داده است.(پرنیان، 1392) به عبارت دیگر در جامعه مدرن نوع و سبک رفتار و کنشهای مصرفی یا سبک زندگی است که هویتهای فردی و اجتماعی را شکل می دهد. (کفاشی و همکاران، 1389 ) به طور کلی در چنین فضای اجتماعی علاوه بر سبکهای متفاوت زندگی که توسط افراد انتخاب می شود فرایند جهانی شدن موجب تغییر در منابع هویتی و هویت گزینی افراد نیز شده است. (خواجه نوری و همکاران، 1389) اهمیت این امر زمانی مشخص می شود که بدانیم بدون سبک زندگی و هویت اجتماعی یعنی بدون چهارچوبهای مشخصی که شباهت ها و تفاوت ها را آشکار می سازد افراد یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنا دار و پایدار میان خود را نخواهند داشت. (کفاشی و همکاران، 1389) همچنین فهم چیستی و چگونگی خود در برابر دیگری که مشخصه هویت است، نه تنها در ساختار روانی افراد بلکه در تکاپوهای جامعة انسانی نیز اهمیت زیادی دارد.(ذولفقاری و سلطانی، 1389)مسآله بودن این موضوع از آنجا ناشی می شود که مسیر تغییر سبکهای زندگی و ورود سبکهای جدید زندگی موجب تغییر و تهدید فرهنگی،فردی شدن و افزایش شکافهای اجتماعی،رواج مصرف گرایی،از هم پاشیدگی شبکههای سنتی ودر نهایت بحران هویت فردی و اجتماعی افراد می شود در این موضوع افراد هویت خود را به جای منابع سنتی هویت،از خلال مصرف کالاها و سبکهای گوناگون زندگی کسب می کنند.(رضایی، 1389)ایران نیز همچون بسیاری از کشور ها در حال گذر تغییراتی یافته است اما از آنجایی که چنین تحولاتی (که در غرب با عنوان مدرنیته و جهانی شدن روی داده است)از طریق دنیای اطلاعات و ارتباطات و نه در بستر مناسب فرهنگی وارد نقاط مختلف جهان از جمله ایران شده است بحران هایی را در زندگی مردم به وجود آورده است (خواجه نوری،1389).
در این بین فرهنگ جوانان ایرانی متآثر از این رقابت ها،منازعات و تبادل ها و تصورات فرهنگی بیش از بقیه گروههای جامعه متنوع شده است تا جایی که فرهنگ و هویت جوانان به یکی از دغدغههای کلان نظام تبدیل شده است و سیاست گذاران فرهنگی رواداشته است تا میزان تآثیر گذاری نهادها و سازمانهای فرهنگی رسمی را در این زمینه افزایش دهند. (شالچی،1389) به عبارت دیگر چون جوانان در مقایسه با گروه ها و قشرهای دیگر روابط اجتماعی گسترده تری دارند و با مظاهر و وسایل تجدد نو سازی جهانی شدن و همچنین اندیشه ها و هویتهای جدید آشنایی و برخورد بیشتری می یابند بیش از دیگران در معرض تغییرات هویت قرار می گیرند به علاوه با توجه به اینکه حدود 60 درصد از جمعیت جامعه ما را جوانان تشکیل می دهند. (کلانتری و حسنی، 1387)و در مجموع کارکرد غیر قابل انکار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جوانان در روند تحولات عمومی مطالعه پیرامون چگونگی تکوین هویت اجتماعی وتصور آنان بر خداوند وهم چنین تاثیرگذاری این دو مفهوم بر سبک زندگی بسیار ضروری به نظر می رسد.(پاینده، 1389)
در جامعه پرزرق و برق و پیچیده امروزی مولفههای مختلفی می توانند بر کارکرد انسان تاثیر بگذارد که متاسفانه از نظر عوام بیشتر پارامترهای مادی و دنیوی مورد توجه قرار می گیرد ودر جامعه علمی و دانشگاهی نیز بیشتر تحقیقات به صورت تک بعدی مورد بررسی قرار گرفته اند ولی با توجه به سرشت پیچیده انسان به نظر می رسد عوامل متعددی در شکل گیری رفتار هر فرد تاثیر می گذارد. در این تحقیق سعی شده که تاثیر مولفههای مهمی مانند هویت وادراک از خدا وشاخههای مرتبط با آن مورد بررسی قرار گیرد و تاثیر آنها بر سبک زندگی نشان داده شود .
در این نوشتار سعی شده است همین موضوع تبین وتحلیل گردد که پرداختن به جوانب گوناگون این موضوع از جنبههای برجسته این تحقیق است.
2-1- بیان مسئله
آیا رابطه ای بین ادراك از خدا و هویت اجتماعی و مولفه سبك زندگی در دانشجویان وكاركنان دانشگاه آزاد اسلامی دره شهر وجود دارد ؟
تحقیق وپژوهش در مورد خصوصیات انسان مسئله پیچیده ای است زیرا بیان دقیق وتوضیح جنبه های مختلف انسان در قالب و بر اساس اطلاعات موجود و نظرات متعدد كار بسیار دشواری است .
در خصوص موضوعاتی چون هویت اجتماعی وادراك از خدا وسبك زندگی به صورت جداگانه تحقیقات ارزشمندی در داخل وخارج از كشور صورت گرفته است، اما بررسی نظری وتجربی هویت اجتماعی و ادراك از خدا بسیار اندك وبه تعداد انگشتان دست هم نمی رسد. همچنین در مورد سبك زندگی مطالعات انجام شده اغلب در حوزه های نظری بوده وكمتر به آزمون تجربی این فرایند دست زده اند. در این قسمت از مقاله به مرور تحقیقاتی می پردازیم كه در گذشته در این خصوص صورت گرفته است .
نظریه هویت اجتماعی با کار بر روی دسته بندی حوزهای اجتماعی آغاز شد(بورکه وکلویس[1]،2007 ) این نظریه تاکید می کند که رفتار ، عناصرمشخصههای اجتماعی بزرگ تر افراد را منعکس می کند، این بدان معناست که ساختارهای اجتماعی فعال مانند گروهها ،سازمانها ،فرهنگ ها واز همه مهمتر افراد با این عناصر جمعی هویت یابی می کنند. این دیدگاه، این ایده را تقویت می کند که شناخت اجتماعی افراد بر اساس گروه هایشان یا چهارچوبهای جمعی فرد تفسیر می شود ( پادیلا[2]و پرز،2010).
یکی از نظریاتی که به ارتباط دومتغیر سبک زندگی وهویت پرداخته است نظریه تصدیق می باشد. براساس این نظریه تصاویر افراد از خودشان از واکنش ها دریافت شده از رفتار خودشان وهم چنین از دیگران شکل می گیرد .هویت این تصاویر که به عنوان باز خورد از خود دیگران دریافت می کند رشد وتوسعه میابد . اوقات فراغت (به عنوان سازنده سبک زندگی) زمینه ای را فراهم می کند که افراد قادر شوند از طریق آن هویتشان را تثبیت و نیز برای دیگران ابراز کنند ( غباری بناب،1388).
طبق نظریه مشارکت، اوقات فراغت علاوه بر آنکه هویت فرد تاثیر می گذارد واز آن نیز تاثیر می پزیرد. (کمپل[3]2007) ماکس وبر که یکی از دیگر نظریه پردازان این حوزه است برمبنای تعریف چند بعدی خود از قشر بندی اجتماعی وتاکید بر منزلت به عنوان یکی از ابعا د ومولفههای قشر بندی اصلاح سبک زندگی را به کار می بندد وسبک زندگی از نظر وی شیوههای خاص از زندگی است وگروههای اجتماعی برای تمایز از دیگران وکسب منزلت (هویت اجتماعی ) به کار می گیرند (ربانی وشیری، 1388).
از نظر تامیلسون نیز هویت بیشتر محصول جهانی شدن ( که سبک زندگی نیز یکی از ابعاد ومهم آن به حساب می آید ) است تا قربانی آن، به عقیده اوهویت در قالب تصورات فرهنگی معاصر جای گرفته است ویکی از ابعاد قابل توجه زندگی اجتماعی نهادینه شده در مدرنیته است (تامیلسون[4]، 1387).
فدرستون که یکی از نظریه پردازان موجود در این حوزه می باشد، معتقد است که واژه سبک زندگی در دوره معاصر به نوعی فردیت ابراز وجود وخود آگاهی سبک گرایانه اشاره دارد به زعم وی بدن ،لباسها ،طرز بیان ،فراغت، ترجیهات خوردن ونوشیدن وانتخاب محلی برای تعطیلات به عنوان شاخصهای سبک زندگی به حساب می آید. (فدرستون[5]، 2009) ( رابرت[6]، 2011) در الگوی مفهومی مطالعه حاضر نیز نقش معنادار تصور از خدا بر تصور از خود معنی دار شد، بنابراین میتوان نتیجه گرفت كه چگونگی ادراك فرد از خدا در ادراك اواز خودش تاثیر می گذارد.(كربین[7]،2009)نیز در پژوهش خود به این نتیجه رسید كه بین ویژگی های شخصیتی منفی توام با عدم شایستگی فرد تصویر ذهنی منفی از خداوند رابطه وجود دارد. انجمن مشاوره آمریكا[8] (2007)نقل از زرین لك وطباطبایی (1391) نیز در پژوهشی نشان دادند یك رابطه ایمن با خدا همواره می توان تحویل كننده حرمت خود پایین باشد.
ازآنجایی که سبک زندگی را باید درارتباط با مدرنیته مورد بررسی قرار داد در اینجا جهت تبین ارتباط سبک زندگی وهویت اجتماعی از نظریه گیدنز استفاده می شود .
ایشان معتقد است که هویت شخصی برنامه مدرنی است که افراد آن را بر حسب درکی که از روشهای ابراز وجود و زندگی نامه شخصی خود دارند، می فهمند. ( گیدنز[9]، 1388) بنابراین در جهان مدرن نسبت ها وآن عناصری از زندگی انسان مدرن که سنتی به نظر آید باز اندیشی می شود ،در این راستا بیشتر موقعیتهای زندگی مدرن با دین به صورت حاکم برزندگی روزانه سازگاری ندارد بخشی از این واقعیت به دانش باز اندیشانه سازمان داده شده است وتحت تسلط مشاهدههای تجربی واندیشه منطقی بر می گردد ،این دانش مبتنی بر رفتارهای مادی واصول اجتماعی است .البته لازم به ذکر است که دنیوی شدن به نحو کامل به دین نمی انجامد (گیدنز، 1388).
دین وسنت همیشه دارای پیوند نزدیک با یکدیگر بوده است وباز اندیشی زندگی اجتماعی مدرن مغایرت مستقیم با سنت دارد ونسبت را بیشتر از دین تضعیف کرده است تفاوت این دو نوع سبک زندگی در آن است که سبک زندگی مذهبی مبتنی بر رفتارهای مذهبی است در حالیکه سبک زندگی سنتی افراد از رفتارهای مبتنی بر سنت که در سطحی گسترده تر قرار دارد واز او تبعیت می کند ( پایبنده، 1389).
در جامعه ایران بنابر بافت وساخت مذهبی دین واعتقادات در اساس هویت افراد ریشه دارد اعتقادات و باورهای دینی شاکله وهویت افراد را شکل می دهد و این جهانی شدن است که به وسیله رفتارهای نوین اطلاعات و ارتباطات باعث تغیر نگرش وهویت اجتماعی افراد می شود (مقدس وخواجه نوری، 1388).
به باور گیدنز مذهب یکی از منابع اقتدار سنتی است واز این طریق با سنت ارتباط پیدا می کند در نتیجه تجربه معنا وتفسیر بر اساس آن صورت می گیرد وبه همین دلیل اکثر کنش ها ی زندگی دارای دلایل دینی و مذهبی است . در نتیجه هویت مذهبی سازه ای اجتماعی مبتنی بر مذهب است .نقش مهمی ایفا می کند در واقع افراد با اتخاذ به رفتارهای اجتماعی مبتنی بر مذهب به نوعی متمایز خود را از سایر افراد نمایان نمی کنند وبه تشخیص وفردیت دست می یابند اما در زمان حال تجدد مراجع زندگی بشری را متعدد کرده است مراجعی که همه مدعی صلاحیت هستند وسنت که مهمترین مرجع ماخذی بوده اند که بشر به آن رجوع کرده است اهمیت کلی خود را از دست داده است ودر عرض مابقی مراجع موجود در جهان مدرن واقع شده است ودر واقع به طور کلی از لحاظ ساختاری منابع جهان مدرن متعدد تر از منابع سنتی هستند ودر بعضی موارد با آنها تفاوت دارند (گیدنز،1388).