2

 

 

 

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق

 

 

5

 

 

 

1-3 هدف تحقیق

 

 

6

 

 

 

1-4 پیشینه تحقیق

 

 

6

 

 

 

1-5 روش تحقیق

 

 

8

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم: معرفی متن پهلوی ماه فروردین روز خرداد

 

 

 

 

 

 

2-1 محتوای متن

 

 

10

 

 

 

2-2 سبک نگارش متن

 

 

11

 

 

 

2-3 زمان تألیف متن

 

 

14

 

 

 

2-4 نسخه‏ها

 

 

14

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل سوم: حرف‏نویسی، آوانویسی، ترجمه و یادداشت‏ها

 

 

 

 

 

 

3-1 حرف‏نویسی، آوانویسی، ترجمه

 

 

17

 

 

 

3-2 یادداشت‏ها

 

 

41

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل چهارم: واژه‏نامه

 

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 

 

 

 

4-1 واژه‏نامه

 

 

135

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل پنجم: نتیجه‏گیری

 

 

 

 

 

 

5-1 نتیجه‏گیری

 

 

210

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست منابع و مآخذ

 

 

 

 

 

منابع فارسی

 

 

212

 

 

 

منابع انگلیسی

 

 

217

 

 

-1 کلیات

 

زبان‌ ایرانی باستان که شاخه‌ای از زبان‌های «هند و اروپایی» است، نیای زبان فارسی باستان به حساب می‌آید و هیچ نوشته ای هم از آن در دست نیست. از فارسی باستان اسناد و کتیبه‌هایی از شاهان هخامنشی در دست است ولی با به پایان رسیدن دوران حکومت هخامنشیان، خط و زبان رایج آن زمان از بین رفت و البته تاریخ دقیقی نمی‌توان برای آن در نظر گرفت. حدوداً پس از حمله اسکندر که در تاریخ 331 ق.م صورت گرفت و حدوداً تا سه قرن بعد از ظهور دین اسلام را برای این دوره در نظر گرفته اند، چون بعد از سقوط ساسانیان هنوز هم آثاری به این زبان نوشته می شده و هنوز در مناطقی از ایران این زبان رایج بوده است.

 

  اصطلاح «ایرانی میانه» به زبان‌هایی اطلاق می‌شود که از پایان شاهنشاهی هخامنشی تا آغاز اسلام در سرزمین پهناور ایران به کار می‌رفته است. اما این حدود زمانی به کلی تقریبی است و برای تعریف این اصطلاح کفایت نمی‌کند. زیرا که از یک طرف قدیمی‌ترین آثاری که از این دوره باقی است متعلق به اواخر قرن اول پیش از میلاد مسیح است و بنابراین سه قرن با انقراض خاندان هخامنشی فاصله دارد؛ از طرف دیگر اسناد و نوشته‌هایی که مربوط به این دوره از زبان‌های ایرانی است تا اواخر قرن سوم هجری (اواسط قرن دهم میلادی) نیز وجود داشته و به دست آمده است. در حقیقت اصطلاح «ایرانی میانه»، اگر چه شامل زبان‌هایی است که در این دوره تاریخی متداول بوده، بیشتر ناظر به ساختمان این زبان‌ها است (خانلری، 201:1382).

 

زبان‌های دوره‌ی میانه را به دو گروه زبان‌های «ایرانی میانه غربی» و «ایرانی میانه شرقی» تقسیم می‌کنند. از گروه زبان‌های « ایرانی میانه غربی » از دو زبان آثار عمده ای در دست است: زبان‌های«پارتی» و «فارسی میانه یا پهلوی». زبان پارتی، زبان رایج دوره‌ی اشکانیان بوده که تا اوایل دوره‌ی ساسانی نیز بدان آثاری تالیف می شده است. این زبان در شمال و شمال شرقی ایران متداول بوده است. زبان فارسی میانه یا پهلوی، زبان جنوب و جنوب غربی ایران بوده و زبان رسمی دوران ساسانی به شمار می رفته است (تفضّلی، 1386: 12).

 

از زبان پهلوی اشکانی که «پهلوی» یا «پهلوانی» باید نامیده شود در دوره باستان اثری به جای نمانده است. از دوره میانه از این زبان، آثار زیادی به جای مانده است. این زبان در اوایل دوره اسلامی از میان رفته بوده و جای خود را به فارسی داده بوده است (ابوالقاسمی،131:1385).

 

از سده‌ی سوم هجری به بعد، اصطلاحپارسی/ فارسی تنها به فارسی دری اطلاق می‌شد و اصطلاح پهلوی/ فهلوی را برای زبان به کار رفته در متن های زرتشتی که در واقع بازمانده‌ی زبان رایج در روزگار ساسانیان پارسیگ (pārsīg) بود، بکار می‌بردند. به عبارتی دیگر، واژه‌ی پَهلَویگ (pahlawīg) که در روزگار ساسانیان تنها به زبان پارتی اطلاق می‌شد، در دوره‌ی اسلامی به صورت پهلوی/فهلوی به نامی برای زبان ساسانیان، که خودشان آن را پارسیگ می‌نامیدند، بدل شد. پس زبان رسمی شاهنشاهی ساسانی را فارسی میانه یا پهلوی ساسانی یا فقط پهلوی می نامند» (رضایی باغ بیدی، 1388: 135).

 

نوشته‌هایی که از زبان فارسی میانه یا پهلوی بر جای مانده، متنوع هستند. این آثار به دو دسته‌ی آثار «دینی» و «غیر دینی» تقسیم می شوند. البته آثار «غیر دینی» مانند تاریخ ، جغرافی و رسالات کوچک تعلیمی نیز رنگ و بوی دینی دارند و علت آن این است که چون قلم در دست علمای زردشتی و موبدان بوده است، بی تردید ردپایی از عقاید و مذهب زردشتی را در آنها می بینیم. آثار ادبی صِرف، از میان رفته است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...