تعریف تحلیلی واژه «با حجاب» : این تعریف شامل آن تعریفی می‌شود كه افراد جامعه آماری به صورت نظری آن را عنوان می كنند و همینطور در عمل آن را انجام می‌دهند.

 

 

 

فصل دوم

 

پیشینه تحقیق

 

 

 

در این فصل تلاش می‌شود تا حاصل تحقیقات انجام شده در رابطه با این موضوع كه تاكنون انجام شده و نتایج آن قابل استفاده و رهگشا در انجام این تحقیق می‌باشد گردآوری و ارایه ‌گردد:

 

 

  • پژوهشی در مجموعه WVS (پیمایش ارزش‌های جهانی) توسط “منصور معدل” از دانشگاه میشیگان و «آزادارمكی» از دانشگاه تهران انجام شده است.

 

در این پیمایش با نمونه‌هایی كه از سه كشور «مصر» ، «ایران» و «اردن» گرفته شده است به باورهای دینی دینداری، هویت ملی و ایستارها نسبت به فرهنگ غرب، خانواده و روابط جنسیتی تحلیل و مقایسه شده است.

 

نتیجه اصلی كه ایشان از تحقیق خود می‌گیرند این است كه «ماهیت رژیم حاكم» یك عامل مهم برای اختلاف جهان بینی مردم این سه كشور است. بین این سه كشور حكومت ایران، «حكومت تئوكراسی» و «دین سالاری» است. حكومت‌های مصر و اردن و خصوصاً حكومت مصر، سكولار است. به جهت اینكه این حكومت‌ها در درجات متفاوتی از اقتدار طلبی هستند، گروه‌های مخالف بیانات فرهنگی خود را در واكنش به جهت گیری‌های فرهنگی رژیم‌هایشان تنظیم می كنند. به همین علت در ایران جایی كه جامعه تحت تسلط رژیم كاملاً دینی اداره شده است مردم كمتر دینی. كمتر ضد غرب، بیشتر سكولار و بیشتر هوادار ارزش‌های مدرنیسم هستند تا مردم مصر و اردن كه حكومتشان سكولار و به طور قطعی هوادار غرب است.

 

پژوهشگران مذكور معتقدند یافته‌های تجربی آنها با پژوهش‌های تاریخی موجود همخوانی دارد. شواهد تاریخی متعدد حاكی از آن است كه جهت‌گیری‌ها و خط مشی‌های فرهنگی دولت نقش تعیین‌كننده‌ای در روند فرهنگی جامعه دارد.

 

ایشان موارد مختلفی را از تاریخ كشورهای اسلامی ذكر می‌كنند كه در آنها مداخله فرهنگی حكومت‌های سكولار با ایدئولوژی تهاجمی، سبب سیاسی شدن دین و شكل‌گیری بنیادگرایی اسلامی شده است.

 

تحقیق مورد بحث علاوه بر نتایجی در مورد اختلاف جهان بینی مردم این سه كشور اسلامی به نتایجی هم در مورد اختلاف جهان بینی مردم در هر یك از این سه كشور می‌رسد. در این مورد نتایج به دست آمده حاكی از آن است كه عوامل تعیین كننده عبارتند از: تنوعی از صفات اجتماعی پاسخگو مانند پایگاه اجتماعی، اقتصادی، جنس و سن و تحصیلات؛ كه سن و تحصیلات نشانه‌های خوبی برای راستای تغییر فرهنگی هستند.

 

در عین حال تحصیلات اثر قابل ملاحظه‌تری روی دیدگاه‌های فردی دارد. تأثیر متغیر سن و تحصیلات در این سه كشور یكسان نیست. در ایران پاسخگویان جوان‌تر و دارای تحصیلات بالاتر بیشتر ملی‌گرا بیشتر سكولار و كمتر دینی هستند. در مصر و اردن این اثرات (تأثیر سن و تحصیلات روی دین) قابل توجه و مشخص نیست. جالب است كه در هر سه كشور سطح تحصیلات با اعتماد به مسجد و اعتماد به دولت رابطه معكوس دارد.

 

پژوهشگران با قدری احتیاط نتیجه می‌گیرند كه معنی این رابطه منفی در ایران سكولاریسم بیشتر و دینداری كمتر است ولی در اردن و مصر تلاش دینی بیشتر را می‌فهماند.

 

 

 

 

 

محقق می‌خواهد به این سوال پاسخ دهد كه آیا تأثیر تحصیلات تنها بر افراد تحصیل كرده است یا اینكه دامنه نفوذ آن به فرزندان آن‌ها نیز كشیده خواهد شد؟

 

نتایج تجربی بیانگر آن است كه دینداری فرزندان خانواده‌های تحصیل كرده به نسبت دیگران از میزان ضعیف‌تری برخوردار است. ولی در هر صورت متوسط دینداری در جامعه ایران بالا و نزد این خانوارها هم بالاتر از متوسط مقیاس دینداری بوده است.

 

 

 

 

  • دانشگاه ، دین، سیاست : (رجب‌زاده، 1379 200-183)

 

پایان نامه و مقاله

 

این پژوهش می‌كوشد به این سوال اساسی پاسخ گوید كه باورها و ارزش‌های دین در این روایات رسمی و سنتی آن تحت تأثیر فرهنگ دانشگاه چه سمت و سویی پیدا می‌كنند؟ و در جریان این چالش چه باورها و ارزش‌هایی به عنوان راه حل چالش مورد پذیرش افراد قرار می‌گیرد یا قابلیت پذیرش بیشتری می‌یابند؟

 

در باب دین ورزی در این تحقیق مولفه‌های گوناگونی مورد توجه قرار گرفته است كه مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از: «راه شناخت خدا» ، «جهان بینی»، «نگاه افراد به دین» (سنتی، تجربه درونی، مادی گرایانه، عقل گرایانه). «تلقی افراد از كاركرد معرفت شناختی دین»، «جایگاه روحانیت در دین» ، «مناسك گرایی» ، «تكثرگرایی»، «تفسیرپذیری سكولاریزاسیون».

 

ابعاد دین در این پژوهش براساس مولفه‌هایی نوع بندی شده كه در ارتباط با بحث ارزش‌ها و باورهای علم قرار می‌گیرند. برخی از مهم‌ترین یافته‌های این پژوهش را به این شرح می‌توان خلاصه كرد:

 

 

    • پاسخگویان به تعدد راه‌های شناخت معتقدند.

 

    • دانشجویانی كه از پایگاه اجتماعی اقتصادی بالاتری برخوردارند نظر منفی‌تری نسبت به دین سنتی دارند.

 

    • گرایش به سوی مخالفت با نقش سنتی روحانیت و ملازمه آن با دین در دانشجویان مشهود است. و نوعی كاهش باور به مرجعیت روحانیت در شناخت دین وجود دارد.

 

    • قبول و موافقت با تكثرگرایی، گرایش كلی جمعیت است و روابط بین متغیرها حاكی از دخالت عوامل درون دانشگاهی و روابط ضعیف با عوامل فرا دانشگاهی است.

 

    • در خصوص مناسك گرایی در دین، همانند تلقی سنتی از دین و نگاه به مرجعیت روحانیت نوعی قطب بندی در سطح افراد دانشگاهی (اجتماعی) محسوس است. در این رابطه متغیرهای «پایگاه اقتصادی- اجتماعی» افراد «سطح توسعه یافتگی» منطقه زندگی افراد نقش اساسی دارند. (همان 203-92)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...