این تحقیق از هفت فصل تشکیل شده است.

 

فصل اول کلیات تحقیق که شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت، سؤالات تحقیق، فرضیات تحقیق، پیشینه تحقیق، چارچوب تحقیق، لهو و لعب در اسلام و مفهوم رقص (زفن، سماع) در لغت و فقه و عرفان می باشد.

 

فصل دوم پیشینه رقص که شامل تاریخچه رقص، رقص در زمان پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و تاریخچه رقص در ایران است.

 

در فصل سوم انواع رقص و حکم آن بیان شده که شامل رقص مجاز، رقص کودکانه و حکم شرعی آن، رقص محلی و بومی، رقص ورزشی و احکام آن، رقص حرام، رقص مبتذل، رقص شادی، فتوای مراجع درباره رقص و … می باشد.

 

فصل چهارم دلایل حرمت رقص از دیدگاه قرآن و روایات و رقص و موسیقی بررسی شده است.

 

در فصل پنجم رقص و هنر نمایش، فصل ششم آموزش رقص و حکم آن و فصل هفتم نتیجه گیری بیان شده است.

 

7-1- لهو و لعب در اسلام

 

1-7-1- لهو

 

راغب اصفهانی در معنای لهو می گوید: «اللهو ما یشغل الانسان عمّا یعنیه و یهمَه؛ لهو آن چیزی است که انسان را از آنچه مقصود و مهم اوست باز دارد.»[1]

 

فیروز آبادی، آن را به لعب و بازی معنا کرده و جوهری هم به همین طریقه رفته است.[2] به نظر می رسد مفهوم اصلی لهو همان گفته راغب باشد و بازی، مصداقی از آن به حساب آید. بنابراین لهو، هر کاری است که اشتغال بدان، انسان را از توجه به خداوند متعال و یاد او باز دارد.

پایان نامه

 

 

این بازدارندگی در برخی مصادیق آن موجب دوری از ساحت الهی است مانند غنا و آهنگ های مبتذل و در برخی موجب سرور و نشاط زیادی است و در دیگری تنها مایه مشغولیت ساده انسان است بی آنکه در مراتب ایمان او خلل و صدمه ای وارد آورد. در اینکه لهو در مصادیق نوع سوم خود محکوم به حرمت نیست به فرموده مرحوم شیخ انصاری (رضوان الله علیه)، ظاهراً خلافی بین فقها نیست.[3] ولی لهو در مصادیق نوع اول و دوم آن با توجه به مراتب فسادی که برآن بار است، در اینکه بطور مطلق محکوم به حرمت است و یا تنها برخی مصداق های آن این چنین اند بین آنان اختلاف است. برخی از بزرگان فقها همچون مرحوم شیخ انصاری نظریه نخست را پذیرفته اند و بر آن استدلال های متعدد آورده اند و از ظاهر کلام شیخ انصاری بدست می­آید که ایشان رقص را به عنوان مصداقی از لهو و حرام می دانند.[4]  در حالی که برخی دیگر از آنان[5]  و غیر آن همچون امام خمینی (رضوان الله علیه) [6] آن ادّله را سنداً یا دلالةً یا به هر دو جهت کافی ندانسته و به حرمت هر لهوی حکم نکرده اند. ولی اینکه چه مصداقی از آن اینگونه است باید از زبان معصوم بیان شود.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...