فصل اول: چیستى سعادت و شقاوت حقیقى از نظر ابن سینا…………………………………. 32

 

1-1. تعریف لذت:…………………………………………………………………………. 34

 

1-2. چگونگی رابطه سعادت و لذّت‏………………………………………………………. 40

 

1-3. مصداق سعادت نهایی انسان………………………………………………………….. 41

 

1-4. نکات…………………………………………………………………………………. 45

 

نکته1چرایی تعریف سعادت به لذت……………………………………………………. 45

 

نکته 2- تعابیر دینی ابن سینا از سعادت:……………………………………………….. 46

 

نکته 3- میزان تأثیر  بدن  و عوامل خارجی در سعادت……………………………….. 47

 

نکته 4-  اینکه سعادت امری اخروی است:……………………………………………. 48

 

نکته5- نوع نگاه شیخ به تکلیف………………………………………………………… 49

 

1-5. مراتب سعادت‏ و شقاوت…………………………………………………………….. 49

 

1-6.  اقلی یا اکثری بودن اهل سعادت و نجات……………………………………………. 59

 

جمع بندی فصل……………………………………………………………………………. 61

 

فصل دوم:نسبت نظر و عمل در سعادت………………………………………………………. 64

 

1.عقل عملی و عقل نظری………………………………………………………………….. 64

 

1-1.چیستی عقل عملی(عمل) و عقل نظری(نظر)……………………………………… 64

 

1-2. رابطه عقل نظری و عقل عملی…………………………………………………… 70

 

1-3. نیاز عقل نظری به عقل عملی…………………………………………………….. 71

 

1-4. نیاز عقل عملی به عقل نظری…………………………………………………….. 72

 

 

  1. نسبت نظر و عمل………………………………………………………………………… 74

 

2-1. اهمیت وتأثیر عمل:……………………………………………………………….. 75

 

2-2. چرایی تأثیر عمل…………………………………………………………………. 77

 

2-3. راه استکمال قوه عملی…………………………………………………………… 79

 

2-4. رأی شیخ درچگونگی نسبت نظر و عمل در سعادت انسان………………………. 81

 

2-5. چرایی اهمیت و برتری نظر:………………………………………………………. 84

 

2-6. چرایی نگاه سخیف به نظر………………………………………………………… 86

 

نتیجه گیری…………………………………………………………………………………….. 86

 

منابع و مآخذ………………………………………………………………………………….. 94

پایان نامه

 

 

  

 

مقدمه

 

مسأله سعادت از دیرباز تاکنون یکی از مسائل بنیادی و مهم علم اخلاق و فلسفه اخلاق بوده است. به همین جهت، نه تنها دغدغه فکری حکیمان بزرگ یونان باستان مثل سقراط،افلاطون و ارسطو قرار گرفته است، در زمان معاصر نیز به صور مختلف، اذهان دانشوران،حکیمان و مکاتب مختلف لذ تگرا، فضیلت گرا و سعادت گرا را به خود معطوف داشته است. زیرا یکی از فطرتهایی که جمیع نوع بشر مخمر بر آن هستند ویک نفر از نوع بشر یافت نمی شود که برخلاف آن باشد و هیچیک از عادات و اخلاق و مذاهب و مسالک و غیر آن ،آن را تغییر نداده و در آن خلل وارد نمی کند؛ فطرت عشق به کمال و سعادت است که اگر تمام دوره هایی زندگی بشر را قدم بزنیم و هر یک از طوایف و ملل را بررسی نماییم ،این عشق و خواسته را در او می یابیم بلکه در تمام حرکات و سکنات و زحمات و جدیتهای طاقت فرسا که هر یک از افراد نوع بشر بدان مشغولند عشق و میل به سعادت و کمال است که آنها را به این اعمال وا می­دارد اگر چه در تشخیص کمال و سعادت دچار اختلاف و اشتباه شوند. 

 

همانطوری که اشاره شد مسأله سعادت از دوران یونان مورد توجه بوده است؛مثلا بحث اصلی سقراط،افلاطون و ارسطو در اخلاق متمرکز بر سعادت است. در جهان اسلام نیز مسأله سعادت یکی از مباحث مهم دینی و اخلاقی بوده و هست  و علمای مسلمان نظیر کندی، فارابی ،ابن مسویه ،ابن سینا،غزالی ، خواجه نصیر الدین طوسی،ملا مهدی و ملا احمد نراقی بحث سعادت و شقاوت و مباحث مرتبط با آن را مورد بررسی قرار داده اند.

 

با این وصف ممکن است تصور شود که حال که مسأله سعادت ،یک مسأله جدید و بدون سابقه نیست و تحقیقات فراوانی در این باب صورت گرفته است، پرداختن به این مسأله دیگرضرورتی ندارد. اما توجه به این نکته ما را از این تصور منصرف می سازد که قرن حاضر قرن پیشرفتهای عظیم صنعت و ترقیات دامنه‏دار علوم و تکنیک جدید بشمار می رود.و چهره زندگی نسبت به گذشته بکلی دگرگون شده، اکثریت جوامع متمدن امروز، و حتی آنها که دور از مراکز تمدن وانقلابات صنعتی به سر می­برند از مزایای تحولات علمی و تمدن جدید متمتع و برخوردارند. روشنائی چراغ برق،شعله لرزان‏ شمع را خاموش کرده و جتهای غول‏پیکر با سرعت مافوق صوت مسأله بُعد مسافت را به بهترین‏ وجه حل نموده اند.دیگر بیماریهای حصبه و دیفتری و کزاز جان میلیونها انسان بی­گناه را به خطر نمی اندازد. در قرون اخیر روزی نیست که در گوشه و کنار جهان چندین اختراع جدید به ثبت نرسد و یا در زوایای آزمایشگاه ها اکتشافات نوینی به وقوع نپیوندد. در دوره حاضر نیرو و قوت ملتهای پیشرفته،اکثرا مصروف تحقیقات و گردآوری تجربیات ارزنده علمی می‏گردد و ناگفته پیدا است که غرض از این همه تکاپو و جنب و جوش چیزی جز از بین بردن مشکلات مادی زندگی بشر نیست. 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...