1-3-3. فارابی.. 18

 

1-3-4. خواجه نصیرالدین طوسی.. 19

 

1-3-5. رالز. 21

 

1-4. مفاهیم همسو. 23

 

1-4-1. قســط… 23

 

1-4-2. انصاف… 24

 

1-4-3. مسـاوات… 25

 

1-4-4. حق.. 26

 

1-4. مفاهیم ناهمسو. 30

 

1-4-1. ظـلم و جور 30

 

1-4-2. فساد. 31

 

1-5. عدالت در علوم اسلامی.. 33

 

1-5-1. عدالت در فلسفه و کلام. 33

 

1-5-2. عدالت در علم اخلاق.. 34

 

1-5-3. عدالت در علم فقه و حقوق.. 37

 

1-5-4. عدالت اجتماعی،سیاسی.. 39

 

فصل دوم. 43

 

(عدالت در رابطه انسان و خدا) 43

 

2-1. مقدمه. 44

 

2-2. عدل در رابطه‌‌ی انسان و خدا 45

 

2-2-1. ساحات عدالت ورزی انسان در برابر خدا 47

 

2-2-1-1. عدالت ورزی در ساحت اعتقاد و اندیشه. 48

 

2-2-1-1-1. پاسخ اشکالات… 50

 

2-2-1-1-2. اندیشه عدالت محور امیرمؤمنانg و اختیار انسان.. 52

 

2-2-1-1-3. اندیشه عدالت‌محور امیرمؤمنانg و مسأله شر. 55

 

2-2-1-2. عدالت ورزی در ساحت عمل و رفتار 58

 

 

 

فصل سوم. 60

 

(عدالت در رابطه انسان با خویشتن) 60

 

3-1. مقدمه. 61

 

3-2. عدالت در بعد روحانی و معنوی انسان.. 61

 

3-2-1. ضرورت و اهمیت معرفت نفس…. 61

 

3-2-2. معرفت نفس…. 63

 

3-2-3. آگاهی از نسبت خود با خدا 68

 

3-3. عدالت در بعد جسمانی انسان.. 71

 

فصل چهارم. 74

 

(انسان و عدالت اجتماعی) 74

 

4-1. مقدمه. 75

 

4-2. اطاعت‌‌پذیری اجتماعی.. 76

 

4-3. عدالت توزیعی.. 79

 

4-3-1. اهمیت عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علیg 79

 

4-3-2. عدالــت سیاسی، اجتماعی.. 82

 

4-3-3. توزیع عادلانه امکانات… 84

 

4-3-4. عدالت در قضاوت… 85

 

4-3-5. رفع تبعیض در مدیریت جامعه. 88

 

4-3-6. پرهیز از لذت‌‌جویی در میان حاکمان.. 92

 

4-3-7. پرهیز از ویژه خواری.. 93

 

4-3-8. لزوم رأفت در تامین عدالت… 95

 

4-4. عدالت در تعامل شهروندان.. 96

 

4-4-1. عدالت در رابطه همسر. 97

 

4-4-2. عدالت در رابطه با والدین.. 100

 

4-4-3. عدالت در رابطه با فرزندان.. 101

 

4-4-4. عدالت در رابطه با خویشان.. 102

پایان نامه و مقاله

 

 

فصل پنجم. 104

 

(عدالت در ساحت طبیعت) 104

 

5-1. مقدمه. 105

 

5-2. عدالت در مورد حیوانات… 106

 

5-3. عدالت در زمین، گیاهان و منابع طبیعی.. 109

 

5-4. نسبت عدالت طبیعی با سایر قلمروها 111

 

نتیجه و جمع‌‌بندی.. 114

 

فهرســت منـابع؛ 117

 

کتاب‌ها 117

 

 

 

مقدمه

 

بیان مساله

 

شاید به جرأت بتوان گفت رایج‌‌ترین مفهوم در حوزه‌‌ی دانش اخلاق، مفهوم “عدالت” است؛ مفهومی کلیدی که بر اساسِ آن، می‌‌توان نظام‌‌های اخلاقی را مورد مطالـعه و بررسی قرار داد. از فلسفه‌‌ی یونان باستان گرفته تا مکاتب دینی، معنوی و اخلاقی شرقی، همواره مساله عدالت مورد توجه بوده و در تبیین آن کوشش های فراوانی شده است.

 

آرزو، مآل و سرانجامی که نظام‌‌های اخلاقی با توصیفاتِ مختلف خود از آن، با تعبیر “سعادت” یاد می‌‌کنند، نیازمند کوشش و تلاش انسانی در کسب فضائل است و در این بین، از عدالت به عنوان شرط لازم برای رسیدن به سعادت یاد می‌‌شود. از اینجــا پیوندی میان “عدالت و سعادت” ایجاد می‌‌شود؛ که شناخت این مفهوم را برای اندیشمندان حوزه‌‌ی اخلاق دوچندان می‌‌کند. تا این مقام، مفهوم عدالت در عرض سایر مفاهیم اخلاقی چون: فضیلت، خیر، سعادت و …. قرار می‌‌گیرد؛ ولی هنگامی که در توصیف و بسط همین مفاهیم یادشده [مجدداً] از مفهوم عدالت نامبرده می‌‌شود؛ سبب تقدم و اولویت بازشناسی بیش از پیش آن، در حوزه‌‌ی فلسفه اخلاق می‌‌شود.

 

امروزه در مطالعات حوزه‌‌ی اخلاق، آثاری بر پایه‌‌ی مفهوم عدالت تولید می‌‌شود؛ که در آنها، سخن از ابعاد مختلف این مفهوم به میان می‌‌آید. مفهوم‌‌شناسی عدالت، راه نیل به عدالت، موانع رسیدن به عدالت، قلمروهای عدالت، آثار عدالت و تبیین ارتباط عدالت با دیگر مفاهیم اخلاقی، از جمله‌‌ی این ابعاد است.

 

اما در بین ابعاد مختلف عدالت، بازشناسی اندیشه‌‌ی متفکران پیرامون توصیف‌‌شان از قلمروهای عدالت و چگونگی برقراری ارتباط میان این قلمروها، حائز اهمیت است. مثلاً هنگامی که در نظام اخلاق افلاطونی سخن از عدالت به میان می‌‌آمد، وی می‌‌کوشید تا با به­کارگیری این مفهوم، از لزومِ نوعی هماهنگی و انسجام در میان ساحت‌‌های نفس انسانی یاد کند به عقیده او، اولاً ساحت‌‌های نفس مرتبط هستند؛ ثانیاً در یک نظام اخلاقی، علاوه بر آنکه هر ساحت نفس باید به نحو احسن و صحیح کار کند، به یک هماهنگی کلی و امری مافوق ساحت‌‌ها نیاز است که از آن به عدالت تعبیر می­کرد.

 

حال در بحث حاضر، می‌‌دانیم که وجود عدالت در ساحت‌‌های مختلف و قلمروهای مختلف امری مورد پسند است و نوعاً اندیشمندان و مردمان می‌‌کوشند تا این عدالت جزئی را در هر قلمرو بدست آورند. اما سؤال آنجاست که آیا در یک نظام اخلاقی که شامل قلمروهای گوناگون می‌‌شود، به یک هماهنگی و یک عدالت کلی هم نیاز داریم؟ و در صورتی که چنین نیازی حس ‌‌شود، ارتباط و نسبت میان این قلمروها چگونه است تا عدالت کلی [هماهنگی قابل قبول] میان آنها رقم بخورد؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...