دانلود پایان نامه:مقایسه میزان افسردگی در نوجوانان و جوانان فقیر و غنی |
اهداف پژوهش:
مهمترین هدف این پژوهش همان گونه که از موضوع آن استنباط میشود مقایسه میزان افسردگی در دو دسته از نوجوانان و جوانان است، نوجوانان جوانانی که در طبقه فقیر جامعه زندگی میکنند و نوجوانان و جوانانی که در طبقه فنی جامعه به سر میبرند.
علاوه بر هدفی که به آن اشاره شد در این پژوهش برخی اهداف فرعی و جانبی دیگر نیز دنبال میشود. برخی از این اهداف به شرح زیر است. همان گونه که میدانیم فقر از نظر روان شناختی یکی از منابع مهم استرس، به شمار میرود. با فرض این موضوع یکی از اهدافی که این پژوهش دنبال میکند به طور صنفی و جانبی تاثیر استرسهای
روانی – اجتماعی را بر روی افسردگی میسنجد.
یکی دیگر از اهداف این پژوهش این است که نتایج مطالعات و تجربیات گذشته را در بخشی از جامعه ما مورد ارزیابی قرار میدهد. همان گونه که میدانیم فقر به عنوان یکی از زمینههای روانی – اجتماعی که در بسیاری از بیماریهای روانی نقش دارد، مطرح شده است. در این پژوهش یکی از اهداف این است که سرنخهایی در خصوص صحت و سقم این مطلب بدست آورد.
اهداف کاربردی این پژوهش را نمیتوان نادیده گرفت. مسلما در صورتی که بین فقر و میزان افسردگی در نوجوانان و جوانان رابطه معنادار وجود داشته باشد این نتیجه ناشی از واقعیتهای زیادی است که ایجاب میکند. همه افرادی که با نوجوانان و جوانان سروکار دارند در مورد آنا تعمق کنند. از این رو نتیجه پژوهش میتواند برای بسیاری از افرادی که با نوجوانان و جوانان سروکار دارند نظیر مشاوران، معلمان، روانشناسان، روانپزشکان، مددکاران اجتماعی، اولیاء مدارس، والدین و حتی مسئولان کشوری و مقامات حائز اهمیت و مورد استفاده باشد.
فرضیه پژوهش:
همان گونه که قبلا اشاره شد این پژوهش تحت عنوان بررسی مقایسه میزان افسردگی بین نوجوانان و جوانان قشر غنی و فقیر صورت میگیرد با توجه به این موضوع فرضیه اساسی این پژوهش را این گونه مطرح میکنیم.
میزان افسردگی در نوجوانا و جوانان قشر فقیر بیش از نوجوانان و جوانان قشر غنی است. براساس این فرضیه چنانچه یک گروه از نوجوانان و جوانانی که در قشر فقیر قرار دارند با گروه دیگر که در قشر غنی به سر میبرند از نظر میزان افسردگی مقایسه شوند، انتظار میرود که میزان افسردگی در نوجوانان و جوانان قشر فقیر بیش از نوجوانان و جوانان قشر غنی باشد.
تعریف پژوهش:
تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش:
این پژوهش تحت عنوان بررسی و مقایسه افسردگی در نوجوانان و جوانان قشر فقیر و غنی صورت میگیرد. از این رو متغیرهای عمده مورد بررسی عبارتند از افسردگی، قشر فقیر، قشر غنی، در این قسمت این متغیرها را تعریف خواهیم کرد.
1- افسردگی:
الف: تعریف نظری
واژه افسردگی به معنای ضعف، تا حدی دارای ابهام است و در رشته مختلف معاونی متفاوتی دارد. در روان پزشکی افسردگی بر حسب موارد خاص به یک علامت یا سندرم اطلاق میشود و برای شخص عادی حالتی مشخص با غمگینی و گرفتگی و بیحوصلگی همراه میباشد.
بنابراین افلسردگی یک نوع بیماری است که خصوصیات عمده آن تغییر خلق شخص و احساس غم و اندوه است که ممکن است از یک نوع نومیدی خفیف تا احساس یاس شدید نوسان داشته باشد.
این تغییر خلق نسبتا ثابت است و گاهی روزها، هفتهها و ماهها و حتی سالها دوام پیدا میکند. همراه این تغییرات خلق، تغییرات مشخص در رفتار و نگرش، تفکر، کارآیی و اعمال فیزیولوژیک بوجود میآید. به طور کلی شدت افسردگی بستگی به تعداد علائم و درجه نفوذ آنها دارد. در خفیف ترین فرم، ممکن است فقط معدودی از علائم اساسی وجود داشته باشد. مهمترین علامت افسردگی ناتوانی در کسب لذت از چیزهایی است که قبلا برای او لذت بخش بوده است.
افسردگی کم شدن تنوس روانی است که روی خلق و رفتار و احساس که شخص در وجود خودش دارد اثر میگذارد که این حالت ممکن است به صورت خستگی مختصر، اشتغال خاطر، بدبینی، ناامیدی و غمگینی تظاهر میکند یا بصورت کاهش فعالیت و اراده و حتی استعداد و بالاخره احساس عدم اعتماد به نفس و احساس تقصیر و گناه جلوهگر میشود.
خلق در بیماران افسرده با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بیاشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص هستند. سایر علائم بعبارتند از تغییر در سطح فعالیت، تواناییهای شناختی تکلم و اعمال نباتی این اختلالات عملا همیشه منجر به اختلال در عملکرد و روابط اجتماعی و بین فردی میگردد.
علائم و نشانهها و تابلوی بالینی: نشانههای معینی وجود دارند که در هر نوعی از افسردگی دیده میشوند این نشانهها بر حسب نوع و شدت افسردگی متغیر هستند برخی از مهمترین این نشانه عبارتند از:
بدخوابی[1]: ممکن است به صورت مشکل به خواب رفتن (بیخوابی اول شب) – مشکل در خواب ماندن (بیخوابی در فاصله خواب) یا بیدار شدن در صبح زود (بیخوابی سحری) تظاهر کند.
اختلال در اشتها: ممکن است به صورت کاهش اشتها و کاهش علاقه به غذا، فقدان اشتها، یا خودداری از غذا خوردن به دلایل هذیانی باشد.
علائم جسمانی: ممکن است به صورت واکنشهای خفیف سیستم عصبی خودکار باشد که دستگاههای قلبی و عروقی، گوارش، تولیدمثل یا تنفس را عصب میدهد و یا به صورت اشتغال خاطر هیپوکندریاک یا علائم جسمانی معین، یا هزیانهای جسمی تظاهر کند. غالبا همین علائم جسمانی است که در ابتدا بیمار را نگران کرده و او را به معاینه طبی سوق میدهد.
علاوه بر این، شخص اغلب عصرها احساس میکند که حالش نسبت به صبح بهتر است و هیچ توضیح قانعکنندهای برای این موضوع وجود ندارد.
خصوصیات اصلی و مرکزی حالات افسردگی، کاهش میل به فعالیتهای لذتبخش روزمره مثل معاشرت، تفریح، ورزش ، غذا و روابط جنسی است . این ناتوانی برای کسب لذت، حالتی نافذ و پایا دارد. بطور کلی، شدت افسردگی بستگی به تعداد علائم و درجه نفود آنها دارد . در خفیفترین شکل ممکن است فقط معدودی از علائم اساسی وجود داشته باشد. (پورافکاری – 1373)
مهمترین علامت افسردگی همین ناتوانی در کسب لذت است از چیزهایی که قبلا برای شخص لذتبخش بوده است. غمگینی یکی از خصوصیات افسردگی است. معهذا ممکن است به جای غمگینی از گیجی، اضطراب و عدم تمرکز فکری شکایت داشته باشد.
احساس درماندگی، میل به خود ملامتگری، کاهش اعتماد به نفس از شایعترین علائم افسردگی است. کندی روانی حرکتی یا برعکس آن تحریک و آشفتگی ممکن است.
بیاشتهایی و کاهش وزن نیز از علائم عمده افسردگی شمرده میشود. تغییرات شبانهروزی خلق به صورت شدت یافتن علائم بهنگام صبح بارز است. شکایتهای مبهم از سردرد، کم درد، یبوست، بدون علت آشکار گاهی با افسردگی رابطه دارد. وجود افکاری انتحاری تکرار شونده نیز در میان مهترین علائم افسردگی بوده و مستلزم توجه جدی.
انواع افسردگی: در DSMIII اختلالات خلقی به شرح زیر طبقهبندی شدهاند:
- اختلالات خلقی عمده Major affective disorol
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-10-11] [ 05:11:00 ق.ظ ]
|