" مقالات و پایان نامه ها – ۲-۱-۵-۲ تعیین وزن شاخص ها و اهمیت آن ها – 4 " |
“
۲-۱-۵ فرایند ارزیابی عملکرد
هر فرایندی شامل مجموعه ای از فعالیّت ها و اقدامات با توالی و ترتیب خاص منطقی و هدفدار میباشد. در فرایند ارزیابی عملکرد نیز هر مدل و الگویی که انتخاب شود، رعایت نظم و توالی فعالیّت های ذیل در آن ضروری میباشد: (رحیمی ، ۱۳۸۵ ، صص ۴۲-۴۱)
-
- تدوین شاخص ها و ابعاد و محورهای مربوطه و تعیین واحد سنجش آن ها
-
- تعیین وزن شاخص ها به لحاظ اهمیّت آن ها و سقف امتیازات مربوطه
-
- استاندارد گذاری و تعیین وضعیّت مطلوب هر شاخص
-
- سنجش و اندازه گیری از طریق مقایسه عملکرد واقعی پایان دوره ارزیابی ، با استاندارد مطلوب از قبل تعیین شده
- استخراج و تحلیل نتایج
۲-۱-۵-۱ تدوین شاخص ها
شاخص ها مسیر حرکت سازمانها را برای رسیدن به اهداف مشخص میکنند. نگاه اول در تدوین شاخص ها متوجه چشم انداز[۷] و مأموریت[۸] و اهداف کلان، راهبردهای بلندمدت و کوتاهمدت و برنامه های عملیاتی و به فعالیّتهای اصلی متمرکز می شود. مثلاً در بخش دولتی منابع احصا و اقتباس برای تدوین شاخص های ارزیابی عملکرد سازمان های دولتی، قوانین و مصوبات مجلس و هیئت دولت، برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین چشم انداز ۲۰ ساله کشور و استراتژی توسعه صنعتی کشور میباشد. در بخش غیردولتی، اساسنامه و برنامه های عملیاتی و سهم بازار و هر هدفی که مد نظر سازمان میباشد، ملاک قرار میگیرد. برای شرکتها و گروه های صنعتی که چندین شرکت اقماری را تحت پوشش دارند میتوان شاخص هایی را در ابعاد عمومی مشترک و در ابعاد اختصاصی هر یک از آنها با توجه به وظایف و فعالیّت و تکنولوژی و محصول و منابع و مسئولیّتی که دارند ، تدوین نمود. شاخص های ارزیابی عملکرد تدوین شده باید ویژگی یک سیستم SMART & D را داشته باشند. این واژه از حروف اول کلمات زیر تشکیل یافته است (عفتی داریانی، ۱۳۸۶، ص ۱۲ ).
(S) Specific : به معنای مخصوص، معیّن، مشخص، واضح، قابل فهم و چالشی است. یعنی شاخص، جامع، مانع، شفاف و ساده باشد به طوری که برداشت یکسانی از مفاهیم ایجاد نماید.
(M) Measurable : به معنای قابل اندازه گیری بودن است. یعنی سنجش شاخص به سادگی مقدور باشد و علاوه بر عملکرد کمّی، قابلیّت تعریف عملکرد کیفی شاخص در قالب های متغیر کمّی را نیز داشته باشد.
(A) Achievable : به معنای قابل دستیابی است.
® Realistic : به معنای واقع گرایانه است. یعنی شاخص باید با فعالیّتها، مأموریّتها و خطمشی و راهبردهای واقعی سازمان و با حوزه های حساس و کلیدی عملکرد سازمان مرتبط باشد.
(T) Time frame : به معنای چهارچوب و محدوده زمانی است. یعنی شاخص باید دوره ارزیابی معیّن داشته باشد.
(D) Data Base : به معنای بانک اطّلاعاتی است. یعنی داده ها، اطّلاعات لازم و مربوط به شاخص باید وجود داشته باشد.
هر شاخص عملکرد از یک عدد دارای واحد اندازه گیری تشکیل شدهاست. عدد، میزان اهمیّت (مقدار) و واحد، معنای آن عدد را به ما نشان میدهد و همواره به یک هدف متّصل اند. شاخص ها می توانند توسط واحدهای یک بعدی مثل ساعت، متر، نانو ثانیه، دلار، تعداد گزارشات و … نشان داده شوند. واحدهای اندازه گیری چند بعدی نیز می توانند مورد استفاده قرار گیرند. این ها شاخص هایی هستند که به صورت نسبت دو یا چند واحد پایه بیان میشوند. اکثر شاخص های عملکرد جزء یکی از شش گروه زیر قرار می گیرند:(عفتی داریانی و دیگران،۱۳۸۶،ص ۱۳)
-
- اثربخشی: میزان برآورده شدن نیازها توسط فرایند را نشان میدهد.
-
- کارایی: میزان استفاده از منابع توسط هر یک از فرایندها برای رسیدن به اهداف نهایی را نشان میدهد.
-
- کیفیت: درجه تطابق کالا و یا خدمت با انتظارات و نیازهای مشتری.
-
- زمان سنج: میزان درست انجام شدن و سر وقت بودن هر یک از عملیات را اندازه میگیرد. محدودیتی باید برای زمان انجام این فعالیّتها تعیین شود این محدودیّتها بر مبنای نیاز مشتریان تعیین میشوند.
-
- بهره وری: میزان ارزش افزوده هر فرایند را نشان میدهد که می تواند بر مبنای تقسیم بندی ارزش نیروی کار و منابع مصرف شده باشد.
- امنیّت: میزان سلامتی سازمان و محیط کاری کارمندان را اندازه گیری می نماید.
همچنین باید در نظر داشت شاخص های عملکرد و اهمیّتشان باید در راستای مقوله های زیر تعیین شود :
-
- نیاز مشتریان
-
- حصول توافق در تصمیم گیری
-
- قابل فهم بودن
-
- قابلیت استفاده وسیع
-
- تفسیر پذیری یکنواخت
-
- قابلیّت انطباق با حسگرها (شاخص های فعلی )
-
- توانمندی در تفسیر نتایج
- اقتصادی بودن اجرایی
با بررسی متون میتوان دریافت که شاخص ها و سنجه های ارزیابی عملکرد می توانند دارای سرفصلهای کلی ذیل باشند : (آرمسترانگ،۱۳۸۵،صص ۶۳-۶۲)
مالی – مانند درآمد، ارزش صاحبان سهام، ارزش افزوده، نرخهای بازده، هزینه ها
خروجی – مانند واحدهای تولید یا پردازش شده، ظرفیت پذیرش، حسابهای جدید
اثر گذاری – دستیابی به یک استاندارد (کیفیت، سطح خدمات و غیره)
تغییرات رفتار – در قبال مشتریان داخلی و خارجی مانند تکمیل کار، پروژه، سطح استقبال از خدمات، نوآوری واکنش – مانند قضاوت دیگران، همکاران، مشتریان داخلی و خارجی
زمان – مانند سرعت پاسخگویی یا گردش کار، دستاوردها در مقایسه با جدول زمانبندی، میزان کار عقب افتاده ، زمان بازاریابی، زمانهای تحویل.
۲-۱-۵-۲ تعیین وزن شاخص ها و اهمیت آن ها
تعیین اهمیّت هر کدام از ابعاد و محور شاخص ها سبب مشخص شدن شاخص های دارای بیشترین و کمترین اهمیّت میگردد. برای تعیین ضرایب و اوزان شاخص ها، روشهایی از جمله روش لیکرت، روش گروه غیرواقعی[۹] (NGT) ، روش بوردا[۱۰]، روش انتخاب نظریات کارشناسان[۱۱]و روش تحلیل سلسله مراتبی[۱۲] (AHP) را میتوان نام برد.
روش تحلیل سلسله مراتبی یکی از روشهای مهم قابل استفاده در این زمینه که در علم مدیریت نیز کاربرد زیادی دارد، به حساب می آید که از اصول اساسی تفکّر منطقی زیر تبعیت میکند: (رحیمی،۱۳۸۵،ص ۴۳)
-
- اصل ترسیم درخت سلسله مراتبی
-
- اصل تدوین و تعیین اولویّتها
- اصل سازگاری منطقی قضاوتها
تصمیم گیری بر اساس روش AHP از مزیّتهای بسیاری از جمله الگوی واحد قابل فهم، تکرار فرایند اجماع و تلفیق قضاوتها، بده و بستان بین عوامل تشکیلدهنده گزینه، ترکیب مطلوبیت گزینه ها، رویکرد تحلیلی و سیستمی، عدم اصرار بر تفکّر خطی، ساختار سلسله مراتبی و اندازه گیری موارد نامشهود در تدوین و تعیین اولویت ها برخوردار است.
روش AHP با طبقه بندی سلسله مراتب ساختاری و وظیفه ای بر اساس مقایسات زوجی اولویتها بنا شده است، که تصمیم گیرنده، به ترسیم درخت سلسله مراتب تصمیم که عوامل مورد مقایسه و گزینه های رقیب مورد ارزیابی در تصمیم را نشان میدهد پرداخته و سپس مقایسات زوجی صورت میگیرد.
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 06:33:00 ب.ظ ]
|