2-1-2-2- مشکلات ادراکی و پردازش اطلاعات……………………………………………………….. 14
2-1-2-3- ویژگیهای ادراکی- حرکتی…………………………………………………………………….. 15
2-1-2-4- ویژگیهای زبانی………………………………………………………………………………………… 15
2-1-2-5- ویژگیهای تحصیلی………………………………………………………………………………….. 15
2-1-2-6- ویژگیهای اجتماعی- سازشی…………………………………………………………………. 16
2-1-3- علل اختلالهای یادگیری……………………………………………………………………………………. 17
2-1-3-1- ساختار مغزی…………………………………………………………………………………………….. 17
2-1-3-2- ژنتیک………………………………………………………………………………………………………… 18
2-1-3-3- عوامل محیطی…………………………………………………………………………………………… 18
2-1-3-4- عوامل دارویی…………………………………………………………………………………………….. 19
2-1-4- مشکلات رفتاری………………………………………………………………………………………………….. 19
2-1-4-1- تعریف دولت فدرال…………………………………………………………………………………… 19
2-1-4-2- تعریف شورای کودکان استثنایی……………………………………………………………… 20
2-1-5- طبقهبندی…………………………………………………………………………………………………………….. 20
2-1-5-1- نظام طبقهبندی روانپزشکی……………………………………………………………………… 21
2-1-5-2- نظام طبقهبندی ابعادی…………………………………………………………………………….. 21
2-1-5-2-1-اضطراب…………………………………………………………………………………………….. 22
2-1-5-2-2-پرخاشگری………………………………………………………………………………………… 23
2-1-5-2-3-اختلالهای سلوک……………………………………………………………………………. 24
2-1-5-2-4- رفتارهای بزهکارانه………………………………………………………………………….. 25
2-1-5-2-5-نارسایی توجه- بیش فعالی……………………………………………………………….. 26
2-1-5-2-6-اختلالهای روانتنی………………………………………………………………………… 27
2-1-6- رویکردهای نظری مربوط به مشکلات رفتاری…………………………………………………… 27
2-1-6-1- رویکرد زیستی……………………………………………………………………………………………. 28
2-1-6-2- رویکرد روانپویایی……………………………………………………………………………………… 28
2-1-6-3- رویکرد رفتاری……………………………………………………………………………………………. 28
2-1-6-4- رویکرد شناختی…………………………………………………………………………………………. 29
2-1-6-5- رویکرد سیستمی……………………………………………………………………………………….. 29
2-1-7- سبکهای فرزندپروری………………………………………………………………………………………… 30
2-1-7-1- نظریه سبکهای فرزندپروری دیانا بامریند………………………………………………. 33
2-1-7-2- نظریه سبکهای فرزندپروری مککوبی و مارتین…………………………………… 36
2-1-7-3- نظریه سبکهای فرزندپروری شیفر…………………………………………………………. 37
2-1-7-4- نظریه سبکهای فرزندپروری کرون و پولساک……………………………………….. 38
2-2- پیشینه پژوهش……………………………………………………………………………………………………………… 39
2-2-1- پژوهشهای پیشین در زمینه مشکلات رفتاری کودکان با نیازهای ویژه و سبکهای فرزندپروری والدین….39
2-2-2- پژوهشهای پیشین در زمینه مشکلات رفتاری کودکان و سبکهای فرزندپروری والدین……………… 40
2-2-3- پژوهشهای پیشین در زمینه مشکلات رفتاری کودکان با اختلالهای یادگیری…………………….. 47
2-2-4- پژوهشهای پیشین در زمینه سبکهای فرزندپروری والدین کودکان با اختلالهای یادگیری……… 47
2-3- نتیجه گیری از پژوهشهای پیشین…………………………………………………………………………….. 48
فصل سوّم: روش پژوهش
3-1- طرح پژوهش………………………………………………………………………………………………………………….. 51
3-2- متغیرهای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………. 51
3-3- جامعه آماری…………………………………………………………………………………………………………………… 51
3-4- نمونه و روش نمونه گیری…………………………………………………………………………………………….. 52
3-5- تعاریف عملیاتی متغیرها……………………………………………………………………………………………….. 52
3-5-1- مشکلات رفتاری………………………………………………………………………………………………….. 52
3-5-2- سبکهای فرزندپروری………………………………………………………………………………………… 53
3-5-3- دانشآموزان با اختلالهای یادگیری………………………………………………………………….. 53
3-6-ابزارهای پژوهش………………………………………………………………………………………………… 53
3-6-1- پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز فرم کوتاه ویژه والدین…………………………………. 53
3-6-1-1- روایی و پایایی پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز فرم کوتاه ویژه والدین………….. 55
3-6-1- 2- روایی و پایایی پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز در پژوهش حاضر……. 56
3-6-2- پرسشنامه سبکهای فرزندپروری رابینسون……………………………………………………… 57
3-6-2- 1- روایی و پایایی پرسشنامه سبکهای فرزندپروری رابینسون…………………. 58
3-6-2-2- روایی و پایایی پرسشنامه سبکهای فرزندپروری در پژوهش حاضر…….. 59
3-7- شیوه اجرا…………………………………………………………………………………………………………… 60
3-8-روش تجزیه و تحلیل دادهها………………………………………………………………………………….. 60
فصل چهارم: یافتهها
4-1- دادههای توصیفی…………………………………………………………………………………………………… 62
4-2-آماراستنباطی…………………………………………………………………………………………………………… 63
4-2-1- سؤال اول: آیا بین ابعاد مشکلات رفتاری در دانش آموزان با اختلالهای یادگیری و سبک فرزندپروری والدین رابطه وجود دارد؟……………………….. 63
4-2-2- سؤال دوم: آیا بین ابعاد مشکلات رفتاری در دختران با اختلالهای یادگیری و سبک فرزندپروری والدین رابطه وجود دارد؟………………………………………………. 65
4-2-3- سؤال سوم: آیا بین ابعاد مشکلات رفتاری در پسران با اختلالهای یادگیری و سبک فرزندپروری والدین رابطه وجود دارد؟…………….. 66
4-2-4- سؤال چهارم: آیا میزان مشکلات سلوک در دانشآموزان با اختلالهای یادگیری به وسیله انواع سبکهای فرزندپروری والدین قابل پیشبینی است؟……………. 67
4-3-5- سؤال پنجم: آیا میزان مشکلات اضطرابخجالتی در دانشآموزان با اختلالهای یادگیری به وسیله انواع سبکهای فرزندپروری والدین قابل پیشبینی است؟……………. 68
4-2-6- سؤال ششم: آیا میزان مشکلات روانتنی در دانشآموزان با اختلالهای یادگیری به وسیله انواع سبکهای فرزندپروری والدین قابل پیشبینی است؟………………………………………………………………………… 69
4-3-7- سؤل هفتم: آیا میزان مشکلات اجتماعی در دانشآموزان با اختلالهای یادگیری به وسیله انواع سبکهای فرزندپروری والدین قابل پیشبینی است؟………………………………………………………………………… 70
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادهای پژوهش
5-1- بحث و نتیج گیری………………………………………………………………………………. 72
5-1-1- سؤال اوّل: آیا بین ابعاد مشکلات رفتاری در دانش آموزان با اختلالهای یادگیری و سبک فرزندپروری والدین رابطه وجود دارد؟……………………….. 72
5-1-2- سؤال دوّم: آیا بین ابعاد مشکلات رفتاری در دختران با اختلالهای یادگیری و سبک فرزندپروری والدین رابطه وجود دارد؟…………………….. 75
5- 1-3- سؤال سوّم: آیا بین ابعاد مشکلات رفتاری در پسران با اختلالهای یادگیری و سبک فرزندپروری والدین رابطه وجود دارد؟………………………….. 76
5- 1-4- سؤال چهارم: آیا میزان مشکلات سلوک در دانشآموزان با اختلالهای یادگیری به وسیله انواع سبکهای فرزندپروری والدین قابل پیشبینی است؟……………. 77
5- 1-5- سؤال پنجم: آیا میزان مشکلات اضطرابخجالتی در دانش آموزان با اختلالهای یادگیری به وسیله انواع سبکهای فرزندپروری والدین قابل پیشبینی است؟…………………………………… 78
5-1-6- سؤال ششم: آیا میزان مشکلات روانتنی در دانش آموزان با اختلالهای یادگیری به وسیله انواع سبکهای فرزندپروری والدین قابل
پیشبینی است؟……………………………. 80
5- 1-7- سؤال هفتم: آیا میزان مشکلات اجتماعی در دانش آموزان با اختلالهای یادگیری به وسیله انواع سبکهای فرزندپروری والدین
قابل پیشبینی است؟…………………………………………………….. 81
5-2- خلاصه و نتیجه گیری نهایی………………………………………………. 83
5-3- محدودیتهای پژوهش………………………………………………………….. 84
5-4- پیشنهادهای پژوهشی………………………………………………………………. 84
5-5- پیشنهادهای کاربردی ………………………………………………………………… 85
فهرست منابع و مآخذ
منابع فارسی…………………………………………………………………………………………… 86
منابع انگلیسی……………………………………………………………………………………….. 92
چکیده:
هدف از پژوهش حاضر پیشبینی مشکلات رفتاری دانشآموزان با اختلالهای یادگیری بر اساس سبک فرزندپروری والدین آنها بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه والدین دانشآموزان با اختلالهای یادگیری بود که فرزندانشان در سال تحصیلی 92-1391 در مراکز ویژه اختلالهای یادگیری شهر شیراز به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه پژوهش شامل 150 نفر از والدین دانشآموزان با اختلالهای یادگیری شهر شیراز بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها از دو پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز فرم کوتاه ویژه والدین و پرسشنامه سبکهای فرزندپروری رابینسون، ماندلکو، السن و هارت استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین سبک فرزندپروری استبدادی و سهلگیرانه والدین با مشکلات رفتاری(مشکلات سلوک، اضطرابخجالتی، روانتنی و مشکلات اجتماعی) دانشآموزان با اختلالهای یادگیری همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد ولی بین سبک فرزندپروری اقتداری با مشکلات رفتاری دانشآموزان با اختلالهای یادگیری همبستگی معناداری مشاهده نشد. همچنین تحلیل رگرسیون چندگانه برای پیشبینی مشکلات رفتاری دانشآموزان با اختلالهای یادگیری نشان داد که سبک فرزندپروری سهلگیرانه مهمترین پیشبینیکننده مشکلات رفتاری در این دانشآموزان است. با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که اگر به والدین دانشآموزان با اختلالهای یادگیری آموزش داده شود که از سبکهای فرزندپروری استبدادی و سهلگیرانه استفاده نکنند، مشکلات رفتاری فرزندان آنها کاهش خواهد یافت.
فصل اول: مقدمه
1-1- کلیات
بسیاری از كودكان كه ظاهری طبیعی دارند و رشد جسمی، قد و وزنشان بهنجار بوده و هوشبهر عادی دارند، زمانیكه به مدرسه میروند تا خواندن، نوشتن و حساب یاد بگیرند، دچار مشكلات جدی میشوند. این كودكان به تدریج درمییابند كه سایر كودكان از نظر تحصیلی بهتر از آنها هستند و احساس حقارت را تجربه میكنند. بنابراین به تدریج بیزاری از درس و مدرسه در آنها به وجود میآید(احدی و کاکاوند، 1388). برخی از این دانشآموزان در واکنش به عدم موفقیت تحصیلی خود مشکلات اجتماعی، هیجانی و رفتاری بروز میدهند(هالاهان، لوید، کافمن، ویس و مارتینز[1]، 2009؛ ترجمه علیزاده، همتی علمدارلو، رضایی دهنوی و شجاعی، 1390) و نسبت به همکلاسیهای خود از نظر توانایی آموزشی و تحصیلی پایینتر هستند(شریفی درآمدی، 1381). از آنجایی که این دانشآموزان در مقایسه با همسالان طبیعیشان از محبوبیت کمتری برخوردارند، به همین دلیل در معرض مشکلات اجتماعی بیشتری قرار دارند، مشکلات رفتاری بیشتری از خود نشان میدهند و نمیتوانند خود را با دستورعملهای موجود در کلاس عادی تطبیق دهند(تکلوی، 1390).
از سوی دیگر، والدین این دانشآموزان كه اغلب از دلایل اختلال یادگیری آنها بیخبر هستند، مشكل را بیشتر میكنند و با فشارهایی كه به كودك وارد میآورند، دشواری را چندین برابر مینمایند(احدی و کاکاوند،1386). با ورود کودک به مدرسه کل خانواده با مسائل و مشکلات جدیدی روبهرو میشود، یکی از این مسائل یادگیری فرزندان در مدرسه است. شیوه تربیتی و رفتاری والدین به ویژه در سالهای پیشدبستانی و دبستان تأثیر زیادی در ایجاد یک شخصیت سالم در فرزندان دارد و پایههای اعتماد به والدین را بنا میکند. در مقابل، رفتار نامناسب و بیتوجهی به کودک موجب تنش و اضطراب در کودک میشود و بر یادگیری او در مدرسه تأثیر میگذارد. والدینی که برای کودک خود وقت ندارند و به تکالیف او رسیدگی نمیکنند، حس طردشدگی و تنهایی را در کودک ایجاد میکنند. گاهی این بیمهری و بیتوجهی ناشی از این است که والدین انتظارات نامعقولی را از فرزندان دارند. برای مثال در اوایل ورود به مدرسه فرزندان خود را باهوش تصور میکنند و انتظار دارند که در امور درسی به موفقیتهای عالی دست یابند و محدودیتهای آنها را نادیده میگیرند و زمانیکه در واقعیت فرزندان مطابق میل آنها رفتار نمیکنند، به کودک بیتوجهی میکنند و یا شیوه تربیتی نامناسبی را بهکار میگیرند و این شرایط بهتدریج زمینهساز مشکلات عاطفی و رفتاری در کودکان میشود(بهپژوه، 1391).
در واقع، میتوان گفت که سبک فرزندپروری والدین مستقیماً بر رفتار فرزندان تأثیر میگذارد(علیزاده، ابوطالب[2]، عبدالله و منصور، 2011). به سخن دیگر، رابطه بین کودکان و والدین و سایر اعضای خانواده را میتوان به عنوان نظام یا شبکهای دانست که در کنش متقابل با یکدیگر هستند و این نظام به طور مستقیم یا غیرمستقیم، از طریق سبکها و روشهای مختلف فرزندپروری در کودکان تأثیر میگذارد(خوی نژاد، 1386). از اینرو پژوهش حاضر در نظر دارد به پیشبینی مشکلات رفتاری دانشآموزان با اختلالهای یادگیری بر اساس سبک فرزندپروری والدین بپردازد.
2-1- بیان مسئله
دانشآموزان با اختلالهای یادگیری یکی از رایجترین گروه افراد با نیازهای ویژه هستند. این افراد گروه بسیار ناهمگنی را تشکیل میدهند که با وجود هوش متوسط و بالاتر، در یک یا چند حیطه تحصیلی مشکلات جدی دارند. مشکلات تحصیلی آنها از آسیبهای حسی و حرکتی، کمتوانیذهنی و محرومیّتهای محیطی ناشی نمیشود. حتی بعضی از آنها با داشتن تواناییهای ذهنی بسیار بالا در یک یا چند حیطه با مشکلات جدی مواجه هستند(شکوهی یکتا و پرند، 1385). همچنین، دانشآموزان با اختلالهای یادگیری شایستگیهای اجتماعی کمتری نسبت به خواهران و برادران خود دارند و شکایتهای جسمی و مشکلات رفتاری بیشتری را بروز میدهند(دیسون[1]، 2003). این دانشآموزان اغلب در خانوادههایی هستند که پیوند گرم و صمیمی میان والد- فرزند برقرار نیست و گاهی والدین فرزندان را تحقیر میکنند و از تنبیه فیزیکی استفاده میکنند. این دانشآموزان اغلب به دلیل مشکلات رفتاری نمیتوانند قوانین کلاس را رعایت کنند و اغلب به صورت خودمدارانهای با همسالان و اطرافیان برخورد میکنند(تکلوی، 1390).
شهیم(1382) در پژوهشی به این نتیجه رسیده است که کودکان با اختلالهای یادگیری بیشتر از کودکان عادی در خانه دارای مشکلات رفتاری بوده و این وضعیت در هر سه عامل مشکلات رفتاری دروننمود[2]، بروننمود[3]و رفتارهای پرتحرکی دیده میشود. افزون بر این، یافتههای این پژوهش نشان میدهد که دانشآموزان با اختلالهای یادگیری در خانه دارای کاستی مهارتهای اجتماعی و رفتار نامناسب نیز هستند. همچنین، تحقیقات حاکی از این است که عامل خانواده، به ویژه الگوی رفتاری والدین در بروز مشکلات رفتاری از سوی فرزندان نقش مهمی دارد. به سخن دیگر، مشکلات رفتاری فرزندان به میزان زیادی به شیوه ارتباط والدین با کودک مربوط میشود. بنابراین، محققان به این نتیجه رسیدهاند که بین بدرفتاری والدین و مشکل رفتاری فرزندان ارتباط وجود دارد(آهنگرانزابی، شریفی درآمدی، فرجزاده، 1390). در همین راستا، آنولا و نورمی[4](2005) بیان میکنند که ترکیب سطح بالایی از کنترل روانشناختی توسط مادران با سطح بالای مهربانی و عاطفه میتواند افزایش مشکلات رفتاری بروننمود و دروننمود را در فرزندان پیشبینی کند اما سطح کنترل روانشناختی کم توسط مادر میتواند مشکلات رفتاری بروننمود را کاهش دهد. در راستای تحقیقات مذکور، دیسون(2003) در پژوهشی به این نتیجه رسیده است که مشکلات رفتاری دانشآموزان با اختلالهای یادگیری با استرس فراگرفته شدهی والدین از اختلال کودکشان مرتبط میباشد و کودکانی که مشکلات رفتاری زیادی بروز میدهند، والدینی دارند که سطح بالایی از استرس را نشان میدهند.
برخی بر این عقیده اند که بسیاری از دانشآموزان با اختلالهای یادگیری در خانوادههای مناسبی پرورش نیافته و رابطه عاطفی خوبی را با والدین خود برقرار نکرده و بیشتر مورد بیمهری والدین خود قرار میگیرند(تکلوی،1390).
همانطور که ملاحظه میشود الگوی رفتاری و سبک فرزندپروری والدین بر رفتار دانشآموزان با اختلالهای یادگیری تأثیر میگذارد. اما بر اساس بررسیهای محقق، این موضوع که انواع سبکهای فرزندپروری در مقایسه با یکدیگر چه تأثیری بر مشکلات رفتاری دانشآموزان با اختلالهای یادگیری دارند و ابعاد مختلف سبکهای فرزندپروری تا چه اندازه میتوانند ابعاد مشکلات رفتاری را پیشبینی کنند، مورد مطالعه قرار نگرفته است. به همین دلیل پژوهش حاضر به پیشبینی ابعاد مشکلات رفتاری دانشآموزان با اختلال یادگیری بر اساس سبک فرزندپروری والدین میپردازد.
[چهارشنبه 1399-10-10] [ 12:58:00 ق.ظ ]
|