گسترش زیاد تمایلات جنسی در دوره بلوغ سبب نیازمندی های بیولوژیك جدیدی می‌شود و به همین جهت تغییراتی در ارگانیسم ایجاد می‌كند . رابطه جوان را با دنیای هارج و نسبت به فعالیت شدید عصبی آماده می‌كند و تحمیل تحریكات جنسی شدید و عدمامكان ارضای این تمایلات فشار روحی بسیاری را به نوجوانان و جوانان وارد می‌سازد.[13]

 

امروزه ثابت شده است كه احساسات منحرف احیاناً به طرز مرموزی ،بر دستگاه ادراكی بشر فرمان می‌راند و مستبدانه حكومت می‌كند ودستگاه ادراكی ناآگاهانه فرمانهای آن را اجرا می‌كنند.[14]

 

روانشناسان ریشه بسیاری از عوارض ناراحت كننده عصبی و بیماریهای روانی و اجتماعی را احساس محرومیت خصوصاً در زمینه امور جنسی تشخیص دادند ثابت كردند كه محرومیت ها مبدأ تشكیل عقده‌ها و عقده‌ها احیاناً به صورت خطرناك مانند میل به جنایت حسادت انزوا بدبینی و … متجلی می‌شود.

 

یعنی برای اینكه موجبات سركوب شدن غرایز و پیدایش آثار خطرناك روانی و اجتماعی ناشی از آن خصوصاً در زمینه امور جنسی بیشتر فراهم گردد بر عقده‌ها وتیرگی‌های روانی افزوده گردد.[15]

 

ارتباط نوجوانان با جنس مخالف موجب بیداری تخیلات شهوانی ، تحریكات اتفاقی و در كل گرفتار كننده می‌شود.[16]

 

یكی از مواردی كه دنیای غرب بیش از اندازه تند روی نموده و باعث نگرانی شده موضوع ارضاء غریزه جنسی است . بسیاری از دختران و پسران آن كشورها در اثر آزادی بی حساب دچار بدبختی و فساد اخلاقی در راه غریزه جنسی گشته اند و راه سقوط را با كمال سرعت طی می‌كنند. اصولاً ضرر آزادی بی حد در موضوع اعمال شهوت جنسی نه تنها باعث از بین رفتن اساس خانواده و بر هم زدن نسل آینده و انحرافات جنسی و اخلاقی است ، بلكه منافات با شخصیت و مبانی بشری دارد مقام انسان بالاتر از آن است كه خود را اسیر منجلاب شهوت نماید . بدون شك و تردید این قوه هم مانند سایر قوای طبیعی كه در نهاد بشر عنوان ودیعت نهاده شده باید تعدیل شود ولی آنچه را كه از نظر پوشیده نیست آن است كه این قوه بایستی تسخیر انسان باشد نه انسان تسخیر آن.[17]

 

غریزه جنسی لجوج است كه نمی‌تواند طغیان آن را به این آسانی ها كنترل نمود لذا در روابط نامشروع جنسی این غریزه طغیان می‌كند. بی حجابی وپیروی از منطق نادرست تعلیم و تربیت مختلط بدبختانه در كشور ما هم یكی از مظاهر عالیه تمدن بشر به شمار رفته یكی از مسائلی است كه زمینه اساسی توسعه فحشاء و انحرافات را بوجود آورده است و این مسئله ازجمله مسائل مهم اخلاقی و اجتماعی می‌باشد كه تاكنون بر سر آن میان مردم واقع بین طرفداران بی حجابی و تربیت مختلط بحث های زیادی به عمل آمده ولی بدبختانه عملاً این نقشه نادرست در كشور ما جامه عمل پوشیده و تقلیدهای كوركورانه بی حجابی و معاشرت آزاد را به عنوان ارزنده ترین ارمغان اروپا تحویل ما داده است . اما جای خوشوقتی این است كه در میان یك چنین اشتباه عمومی هنوز جمعیت متدین این مملكت سنگر دینی خود را ترك نگفته و از اول اعلام نموده است كه بی حجابی و تعلیم و تربیت مختلط از عوامل قطعی توسعه فحشا و مفاسد اجتماعی است.[18]

 

غریزه شهوت مانند آتش سوزانی است كه هر دم شعله می‌زند و از اعماق وجود انسان زبانه می‌كشد و اگر از حد خود تجاوز و طغیان كند و چنانچه جلوگیری برای او نباشد قدرت دارد كه ریشه فضائل اخلاقی و صفات انسانی را سوزانده و برای ابد نابودی آدمی‌را اعلام كند . زمانی كه شهوت تبدیل نشود در مزاج جوانان بنای طغیان و سركشی را می‌گذارد و كشش های جنسی او را به جلو وا می دارد و تمایلات انسانی در نهادش سركوب می‌شود با نتیجه اقدام می‌كند كه به مقصود برسد در این زمینه ممكناست به دروغ و خیانت در امانت و عهد شكنی و جنایت و سایر اعمال خلاف انسانی از او سر بزند و جهت امتناع شهوت جنسی كه زودگذر است كاخ سعادت ابدی خود را واژگون سازد ، اصولاً باید پسران و دختران جوانی كه بنده شهوت و اسیر هوای نفس می‌باشند و در راه جلب لذت و ارضای تمایل جنسی به همه نوع ناپاكی ها دست می‌زنند و تمام جهات انسانیت را پشت پا زده و سرانجام در منجلاب بدبختی و فلاكت و در مرحله سقوط قرار می‌گیرند.[19]

 

جوانانی كه فعالیت جنسی دارند از احساس گناه و درگیری سخن می‌گویند ،‌خود را مورد استثمار یا طرد شدن می انگارند و یا وقتی می فهمند كه از حیث عاطفی به بازی گرفته شده اند كه دیر شده است!

پایان نامه و مقاله

 

 

در فرهنگ ما غریزه جنسی ،مترادف با ننگ و شرمساری قرار گرفته است و به عنوان موضوعی كه مردم ابزار این حالت عاطفی و میل درونی را به عنوان یك رسوایی می پندارند كه این طرز تلقی با فرهنگ كشور ها نیز مطابقت دارد.

 

ورمسر[20]، عقیده ای مخالف را ابزار می دارد ننگ شمردن میل جنسی بهعنوان یك پاسخ دفاعی است و آدمی‌را وادار به پنهان كردن آن می نماید در حالیكه یك حالت درونی طبیعی است و به اشتباه به عنوان شرمساری تلقی می‌گردد.

 

محیط های به اصطلاح آزاد ، مانع پیدایش عشقهای سوزان و عمیق است در اینگونه محیط ها كه زن به حالت ابتذال در آمده است یا فقط زمینه برای پیدایش هوسهای آنی و موقتی و هر جایی و هرزه شدن قلبها فراهم است این محیط ،محیط شهوت و هراس است نه محیط عشق به مفهومی‌كه فیلسوفان و جامعه شناسان آنرا محترم می‌شمارند.[21]

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...