1-1-3-2-فرضیه فرعی:

 

  بازتاب این نگرش در زبان هنری ژاله قائم مقامی بیش از ژاله اصفهانی است. در شعر ژاله قائم­مقامی  واژه­های زنانه و نگاه، لحن، زبان، مسائل، اشیاء زنانه نسبت به ژاله اصفهانی بیشتر به کار گرفته شده است و حتی جمله­بندی شعری او با روحیات یک زن بیشتر پیوند دارد.

 

 1-1-4- پیشینه موضوع و سوابق مربوط:

 

  با توجه به موضوع پایان ­نامه که مقایسه نگرش دو شاعر درباره زن (ژاله قائم مقامی و ژاله اصفهانی) است تاکنون هیچ کتابی به طور خاص و مستقل به این موضوع نپرداخته است ، هر چند در نوشته­ها به طور مجزا به مضامین اشعار این دو شاعر پرداخته شده است اما در جستجوی کتابخانه­ای اثری که نگرش این دو شاعر را در مورد زن بررسی کرده باشد دیده نشد.

 

1-1-5 ضرورت و اهداف تحقیق:

 

با­توجه به این که دو شاعر از شاعران معاصر هستند ممکن است برای افراد زیادی ناشناخته باشند و این­گونه تحقیقات باعث شناخت هر چه بیشتر افکار و اندیشه ­های این دو شاعر می­شود.

 

هدف در این پایان­ نامه مقایسه نگرش این دو شاعر در مورد زن است.

 

 1-1-6- روش تحقیق و روش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات:

 

روش تحقیق در این پایان نامه توصیفی- تحلیلی است.

 

 1-1-7- روش و ابزار گردآوری اطلاعات:(پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده، آزمون، فیش و…) و (کتابخانه­ای میدانی…)

 

 روش گردآوری در این تحقیق به صورت کتابخانه ­ای و فیش­برداری است و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه­ ها و سایت­ها و پایگاه های اطلاعاتی است.

 

فصل دوم: نگاهی به شعر زن در ادبیات معاصر

 

مقدمه:

 

در تاریخ ادبیات ایران، زنان به دلایل متعددی(که ذکر آن در این مجمل نمی­گنجد) در عرصه ادب و فرهنگ کم­تر درخشیده­اند. «پیشینه­ی تاریخ مردسالار و زیربنای فرهنگی جامعه کمتر به عنوان هویتی مستقل و صاحب اندیشه، جدّی گرفته شده است.» (احمدی، 1384: 9) با این همه همزمان با رودکی (پدر شعر سنتی) رابعه قزداری، در قرن ششم مهستی و در قرن هشتم جهان­ملک­خاتون توانسته­اند نام خود را در اوراق تاریخ ادبیات به ثبت برسانند.

 

  «از دیرباز طبعاً پیش از قرن دهم هجری تاریخ ادبیات فارسی از چهره­های زنان شاعر بی­نصیب نبوده است، امّا به هر دلیل در تذکره­ها تا به رابعه بنت کعب برسیم نشانی از شعر این زنان دیده نمی­شود، از این­رو رابعه را نخستین شاعر زن بعد ازاسلام و معاصر آل­سامان و رودکی دانسته­اند»(باباچاهی،1386: 18)

 

 حال اگر به اشعار شاعران از دیرباز تا حال بنگریم می­بینم که زنان در اشعار گذشته جایگاهی نداشتند بسیاری از شاعران بزرگ گذشته، گذشته از اشعار عاشقانه و بعضی اشعار حماسی که تا حدودی در آن اشعار ستایش زن را می­بینیم اشعار دیگر مثل اشعار ناصرخسرو، سعدی، نظامی و…به زن به عنوان موجودی مکار و جادوگر و ناقص­العقل و این­که نباید در امور با زن مشورت کرد و… نگاه شده است.

پایان نامه

 

 

 «در شعر کلاسیک و آثار گذشتگان از زن تصاویر گوناگونی ارایه شده است، از جمله منظومه­های عاشقانه همچون: خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، ویس و رامین و… که زن در آن محور اصلی کلام و روح عاطفی و غنایی شعر بوده است و یا در آثاری چون شاهنامه فردوسی (فرنگیس، منیژه و…) و گرشاسب­نامه اسدی طوسی و دیگر آثار غیر غنایی که زن بیشتر جنبه تکمیلی، تزیینی، چاشنی کلام را داشته است، جدای از این تفاوت­های ظاهری، آنچه که در تمام موارد فوق مشابه است این حقیقت   می­باشد که تصویر ارایه شده از زن در اکثر قریب به اتفّاق، توسط مردان تعریف می­شده که بیشترجنبه تجریدی و ذهنی داشته است و از حیث در نظر نگرفتن حقیقت وجودی آنان به عنوان انسانی مستقل، موجودیت یافته و البته متفاوت با اندک تمایزی همه مشابه بودند.(بهبهان،1389 : 19)

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...