پایان نامه ارشد مهندسی صنایع: تاثیر مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش بر بهره وری نیروی کار بخش … |
2-3 پیشینه تحقیقات عملی کیفیت جامع …………………………………………………………………55
2-3-1 کیفیت جامع : تحقیقات داخلی……………………………………………………………………..55
2-3-2 کیفیت جامع : تحقیقات خارجی…………………………………………………………………….58
فصل سوم:روش شناسی پژوهش…………………………………………………………………………..65
3-1 مقدمه…………………………………………………………………………………………………………..66
3-2 روش تحقیق………………………………………………………………………………………………. 66
3-3 جامعه آماری ………………………………………………………………………………………………..66
3-4 روش نمونه گیری وتعیین حجم نمونه آماری تحقیق……………………………………………66
3-5 : ابزارگردآوری اطلاعات و اندازه گیری …………………………………………………………. 67
3-6 تعیین پایایی و روایی ابزارگیری………………………………………………………………….. 67
3-7 روش تجزیه و تحلیل داده ها……………………………………………………………………… 70
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها………………………………………………………………… 71
4-1 مقدمه ……………………………………………………………………………………………….. 72
4-2 توصیف داده های جمعیت شناختی (دموگرافیک)…………………………………………… 72
4-3 تحلیل داده های مربوط به فرضیه های پژوهش……………………………………………… 79
فصل پنجم: جمع بندی و نتیجه گیری………………………………………………………………. 92
5 -1 مقدمه…………………………………………………………………………………………………. 93
5-2 نتیجه گیری…………………………………………………………………………………………..96
منابع و مأخذ……………………………………………………………………………………………. 100
پیوستها و ضمایم ……………………………………………………………………………………. 110
چکیده:
امروزه سازمان ها برای زنده ماندن و پویا بودن در دنیای پر رقابت، بهبود و اصلاح در همه زوایای سازمان را مورد توجه قرار می دهند. مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش ابزارهای مفید و اساسی در بهبود عملکرد و اصلاح سازمان ها در عصر دانش و رقابت می باشد. هدف مدیریت کیفیت جامع، بهبود مستمر کیفیت کالاها و خدمات با مشارکت همه کارکنان و مدیران می باشد تا رضایت مشتریان را جلب نموده و نیازهای آنان تامین گردد. مدیریت دانش بر چگونگی مدیریت دانش آشکار و ضمنی کارکنان تاکید دارد تا از این طریق بتوان از تجربیات آنان در بهبود عملکرد سازمان استفاده بهینه را بُرد. هر دوی اینها در افزایش سطح بهره وری نیروی انسانی تاثیر بسزایی دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع و مدیریت دانش در بهبود بهره وری نیروی انسانی می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی بوده و از نظر روش جمع آوری داده ها، همبستگی ـ توصیفی می باشد. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است. روش نمونه گیری دراین پژوهش، طبقه ای تصادفی بوده و حجم نمونه آماری به تعداد ١٧٠ نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد که، بین مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع با بهره وری رابطه معنادار وجود دارد و نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که، مدیریت دانش ٦٠ درصد از تغییرات بهره وری نیروی انسانی را تبیین می کند. همچنین مدیریت کیفیت جامع توان تبیین تغییرات بهره وری نیروی انسانی را به میزان ٧٣ درصد را دارد. از سوی دیگر مدیریت دانش به میزان ٨٣ درصد از تغییرات مدیریت کیفیت جامع را توضیح می دهد. نتایج تحلیل داده ها نشان دادند که، مولفه های مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع پیش بینی کننده های خوبی برای تغییرات بهره وری نیروی انسانی می باشند.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
فعالیت های هر سازمانی به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد. شناخت و بررسی این عوامل می تواند در بهینه سازی فعالیت ها و تحقق اهداف سازمانی کمک کند. یکی از هدف های مهم هر سازمان بالا بردن کیفیت است که در شرایط رقابتی امروز، سازمان ها باید آن را با افزایش بهره وری مد نظر قرار دهند. اهمیت بهره وری در افزایش رفاه ملی، اکنون به طور عام پذیرفته شده است. افزایش بهره وری بر تمام فعالیتهای انسانی اثر مثبت دارد زیرا افزایش بهره وری بیش از آن که در به کارگیری و سرمایه به وجود آید، در تولید ناخالص ملی بر اثر بهینه سازی در اثربخشی و کیفیت نیروی انسانی به وجود می آید. بنابراین تغییر در بهره وری نیروی انسانی تاثیر شگرفی بر بسیاری از پدیده های اقتصادی واجتماعی مانند رشد سریع اقتصادی، سطح زندگی، بهبود در موازنه پرداخت ها، تورم و حتی مقدار و کیفیت اوقات فراغت دارد (ابراهیمی مهر،1372).
از سوی دیگر اهمیت و نقش برجسته نیروی انسانی در هر سازمان و پرداختن به موضوعاتی که موجب افزایش عملکرد کارکنان، کاهش غیبت و ترک خدمت آنها و در نهایت افزایش بهره وری گردد، مورد توجه محققان و صاحب نظران می باشد. از دغدغه های مهم سازمان ها و مدیران، مسئله افزایش بهره وری می باشد به طوری که بسیاری از کشورها عمده برنامه های توسعه ای خود را بر مبنای افزایش بهره وری قرار داده اند؛ به نحوی که طی 15 سال اخیر، افزایش بهره وری در سطح جهان 45 برابر شده است (فرجی،1385). از بین عوامل تاثیر گذار بر بهره وری نیروی انسانی در سازمان ها می توان به مسئله مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع اشاره نمود.
سازمان ها برای افزایش بهره وری نیروی انسانی و بهبود عملکرد سازمانی خویش اقدام به بکارگیری اصول مدیریت کیفیت جامع یا فراگیر نموده اند. مدیریت کیفیت فراگیر روشی مدیریتی است که به سازمان کمک می کند تا به عملکرد بهبود یافته سازمانی بر اساس تقویت حل مساله بر مبنای کیفیت دست یابد.
مدیریت کیفیت جامع یک سیستم مبتنی بر نیروی انسانی است که تلاش می کند با افزایش رضایت مشتریان و کاهش هزینه های عملیات به بقای سازمان کمک نماید. یکی از اصول بنیادی مدیریت کیفیت جامع، بهبود مستمر در تمام فرایند ها، بهبود کیفیت خدمات مد نظر مشتری، تولیدی بودن ضایعات (قابلیت بازیافت ضایعات)، تمرکز بر بهبود فرایندها به جای انتقاد از افراد و تصمیم گیری مبتنی بر داده ها می باشد (فلاین و همکاران،1995).
از سوی دیگر مدیریت دانش یکی دیگر از مولفه های بسیار تاثیرگذار بر بهبود و افزایش بهره وری نیروی انسانی در سازمان ها بشمار می رود. دانش و کسب آن در دنیای امروزی جایگاه بس رفیع برای پویایی سازمان ها دارد. یادگیری و نیاز به کسب دانش در عرصه های مختلف در سازمان های امروزی رو به افزایش می باشد. اگر سازمانی در مقایسه با سایر رقبا و محیط خویش دیرتر یاد بگیرد از بین خواهد رفت و سازمانهایی باقی می مانند که یاد گیرنده باشند و سریع تر از رقبای خود بیاموزند (رمضانیان و همکاران،1391).
به عبارتی مدیریت دانش به هر نوع فعالیتی که به تجربه و دانش ذهنی افراد توجه کرده، به گونه ای که بتواند با آشکارسازی و به اشتراک گذاری آن به هم افزایی دانش کمک کند، گفته می شود. هم افزایی دانش می تواند به دانش آفرینی مشترک نسبت داده شود. این اشتراک در خلق دانش، همکاری مستقیم در خلق دانش نیست، بلکه به خلق دانش بر مبنای دانسته ها که به اشتراک گذاشته شده اشاره دارد. بنابراین مدیریت دانش فرایندی می باشد که مراحلی چون کسب آگاهی نسبت به دانش نهان، عیان سازی، به اشتراک گذاری، گسترش و درک و بهره گیری از آن در خلق دانش جدید را طی می کند که با تسهیم آن بین افراد یک سازمان می توان توانمندی و افزایش تجربه و تخصص را در سایه بهره مندی از دانش دیگران شاهد بوده و نتیجه آن افزایش سطح کارآئی و اثربخشی نیروی کار در سازمان می باشد (نوناکا و تاکوچی،1995).
1-2 بیان مساله پژوهش
در عصر حاضرکه به عصر سازمان های دانش محور، عصر انفجار اطلاعاتی و دیجیتال معروف گشته، بهره وری و ارتقای آن یکی از اهداف عمده سازمان های فعال و زنده است. در نظام متحول و پیشرو، اولین کوشش برای شناخت بهره وری و متعاقب آن تعیین عوامل تاثیرگذار بر افزایش آن می باشد که از شرایط لازم و ضروری تحقق رشد و توسعه به شمار می آید.
بهره وری عاملی است که با بقا و دوام حیات ملتها گره خورده و یکی از معیارهای تعیین قدرت در جوامع بین الملی و محافل علمی است. لزوم شناخت توانایی های بالفعل و بالقوه در دنیای بهره وری و سرمایه گذاری کلان برای اشاعه و گسترش آن از اهم اولویت های امروزه نظام اداری واجرایی کشور است. در حقیقت بهره وری نگرشی واقع بینانه و یک فرهنگ و بینش بوده که می توان از آن طریق به طور مستمر وضعیت موجود را بهبود بخشید (رحیم نیا و همکاران،1388).
اهمیت بهره وری در عصر حاضر با توجه به پیشرفت های حیرت انگیز فناوری اطلاعات و ارتباطات بر هیچ کسی پوشیده نیست. بهره وری به شکلی فزاینده مبتنی بر دانش، مهارت ها و توانایی های عقل انسان آموزش دیده است. مفهوم گسترش یافته بهره وری حاصل یک کسر ستانده به داده نیست، بلکه سیستمی فکری است. نوعی نگرش عقلائی به زندگی و نوعی فرهنگ است. فرهنگی که انسان با فکر و اندیشه خود اعمال خود را بر ارزش و واقعیت ها منطبق می کند و سعی دارد بهترین نتیجه مادی و معنوی را در زندگی کسب کند (خدادادی وهمکاران،1389). از نظر مهرابیان و همکاران (1390) عواملی چون، فرهنگ سازمانی، عوامل انگیزشی، شرایط محیطی، توانمندسازی کارکنان و شیوه رهبری، مدیریت دانش و کیفیت فراگیر در ارتقای بهره وری نیروی انسانی بعنوان مهمترین سرمایه های یک سازمان تاثیر گذار هستند (پورسلطانی و همکاران،1392).
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-10-10] [ 06:04:00 ب.ظ ]
|