۳-2- نگاهی خلاصه بر همنوایی شبانهی ارکستر چوبها 34
۳-۳-گونههای شخصیت در همنوایی شبانهی ارکستر چوبها 39
۳-۳-1- شخصیتهای ساده. 40
۳-۳-۲- شخصیتهای جامع.. 44
۳-۳-۳- شخصیتهای پویا 48
۳-۳-4- شخصیتهای ایستا 50
۳-4- تکنیکهای شخصیت پردازی در همنوایی شبانهی ارکستر چوبها 51
3-4-1-شخصیت پردازی نمایشی.. 51
3-4-2-شخصیت پردازی از طریق خلق گفتگو. 51
۳-۴-۳- شخصیت پردازی به کمک توصیف عمل (کنش) 66
۳-4-4-توصیف صحنه و شخصیت پردازی.. 71
3-4-5- انتخاب نام و شخصیت پردازی.. 75
۳-4-6- شخصیت پردازی از طریق انتخاب لحن و شیوهی گفتار. 78
3-5- شخصیت پردازی گزارشی.. 80
۳-5-1- شخصیت پردازی به کمک توصیف… 80
۳-5-2-توصیف افراد. 81
۳-۵-۳-توصیف رفتار. 81
۳-5-4- توصیف وضعیت ظاهری.. 84
۳-5-۵- توصیف اشیاء. 86
3-5-6- توصیف مکانها (Topographie) 88
۳-5-7- توصیف حیوانات.. 89
فصل چهارم: جمع بندی و نتیجهگیری.. 92
4-1- جمع بندی و نتیجه گیری.. 93
4-2-پیشنهادها 96
پی نوشت… 97
فهرست منابع.. 102
چکیده
شخصیت و شخصیت پردازی یکی از عناصراصلی داستان است. رمان«همنوایی شبانهی ارکستر چوبها»، نوشته رضا قاسمی، یکی از آثار موفق داستانی در دهه هشتاد هجری است که از غنای شخصیت پردازی برخوردار است. در این رساله، در حد توان، با اتکا به تعاریف شخصیت و واکاوی شگردهای شخصیت پردازی، ابتدا به تفکیکِ حوزههای کنش کرداری شخصیتهای این رمان پرداخته و در پایان، مشخصات دقیق کرداری، گفتاری و اندیشگی هر شخصیت را به کمک اصطلاحات و تعابیر تخصصی فن داستان نشان داده ایم. «همنوایی شبانهی ارکسترچوبها» اثری سوررئالیستی است که در آن، برای پردازش شخصیت، بیشتر از شخصیت پردازی نمایشی استفاده شده است. از بین شگردهای شخصیت پردازی نمایشی، گفتگو بیشترین کاربرد را داشته است. شخصیت پردازی نمایشیِ «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها» بیشتر باتکیه بر عنصر گفتگو انجام شده است و در بیشتر موارد، مخاطب از طریق گفتگوهای متعدد به عالم درون شخصیتها راه میبابد، در این میان، گفتگوهای درونی باتک گوییهای فردی (گفتگوی شخصیت باخود) کارکرد بیشتری دارند. به عبارت روشن تر، شخصیتهای «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها» درون گرا هستند.
واژههای کلیدی: همنوایی شبانهی ارکستر چوبها، رضا قاسمی، رمان سوررئال، شخصیت پردازی.
-1- مسئلهی تحقیق
مسئلهی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است، بررسی شخصیت و شخصیت پردازی در رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها (۱۳۸۰) نوشتهی رضا قاسمی است. داستان از دیدگاه اول شخص بیان میشود و حکایت یک روشنفکر ایرانی است که به کشور فرانسه پناهنده شده و در اتاق زیر شیروانیِ ساختمانی در یکی از محلات پاریس زندگی میکند که ساکنانش را چند فرانسوی و ایرانی تبعیدی تشکیل داده اند. نویسنده واقعیت و خیال را در این داستان به هم آمیخته و ساختاری مالیخولیایی ایجاد کرده. تم اصلی رمان همنوایی شبانهی ارکستر چوبها، ترس و ویرانی است. تنهایی، بی پناهی، احساس پوچی و افسردگی، دلزدگی و خستگی خصوصیات مشترك اغلب این رانده شدگان یا فراریان از وطن است. سرزمین نوین نتوانسته به آنها هویتی تازه بدهد، و آنان به سختی احساس بی ریشگی و بی هویتی میكنند و این احساس آزارشان میدهد. اغلب آنها داروهای اعصاب و آرام بخش مصرف میكنند1.
شخصیت پردازی یکی از عناصر اصلی داستان در پیشبرد طرح است که در طول دورهی داستان نویسی بر اساس شرایط زمان وشناخت انسان از خود و دیگران دستخوش تغییراتی شده است. در داستان پردازی پیشامدرن نویسنده جملههای زیادی را صرف شناساندن ویژگیهای شخصیت از طریق توصیف مستقیم میکند. تاجایی که گاه جملههای زیادی را به طرز لباس پوشیدن شخصیت اختصاص میدهدیا به طورصریح و مستقیم ویژگیهای ظاهری و شخصیتها را بیان میکند و یک شخصیتِ از پیش شناخته شده را در اختیار خواننده قرار میدهد که با این روند، شخصیت و تمامِکنشها و واکنشهایش برای خواننده قابل پیش بینی است و خواننده در موقعیتهای مختلف بر اساس شناختی که از شخصیت دارد میتواند اعمال او را پیش بینی کند. در داستان نویسی مدرن و پسامدرن نویسنده عمل داستانی را متوقف نمیکند تا باجملههایی، شخصیتها را معرفی و توصیف کند، بلکه برای آن که شخصیت را برای مخاطب قابل درک و شناخت نماید، او را از خلال گفتگوهایش – چه با خود و چه با دیگران و همچنین اعمالی که انجام میدهد باز مینمایاند. در داستانهای پیشامدرن، نویسنده به شخصیتهای خود قاطعانه صفتهایی نسبت میدهد، اما نویسندهی مدرن و پست مدرن به خوبی میداند که خصوصیات آدمها نه تنها مطلق وپایدار نیست (البته اگر شخصیت جامع باشد) بلکه در شرایط مختلف و به نسبت دیگر آدمها و موقعیتهای گوناگون تغییراتی خواهد داشت.
به شخصیت پردازی به شیوهی نخست که بیشتر از طریق توصیفات مستقیم انجام میشده است و امروزه نیز گاه در داستان نویسی از آن استفاده میشود، شخصیت پردازی گزارشی و به شیوهی جدیدتر آن، که غیرمستقیم است، نمایشی میگویند. درشیوهی گزارشی از توصیف ظاهر، اخلاق و رفتار، مکان، زمان و… کمک گرفته میشود؛ و در شخصیت پردازی نمایشی یشتر از گفتگو، عمل، نام، صحنه، لحن وشیوهی گفتار.
بررسی ساختار و چگونگی شخصیت پردازی در همنوایی شبانهی ارکستر چوبها–با توجه به تعابیر و تعاریف مذکور – مسئلهی اصلی این رساله است.
۱-2- ضرورت تحقیق
اگر چه در زمینهی شخصیت و شخصیت پردازی در آثار نویسندگان مختلف کارهایی انجام شده و کتابهایی نوشته شده است و همچنین مقالههایی در زمینهی آثار این نویسنده تآلیف شده است، اما تاکنون پژوهشگر یا پژوهشگرانی به بررسی شخصیت پردازی در این اثر به شیوه ای که در این تحقیق پرداخته شده است نپرداخته اند. البته به همین نکته نیز توجه کنیم که در ساختار آثار سورئال و رئالیستی شخصیت و شخصیت پردازی اهمیت بسیار بالایی دارد. از این رو تحلیل شخصیت پردازی در اثر مذکور امری ضروری مینماید.
1-3-پیشینیهی تحقیق
1- داوودی حموله، ثریا. (1382). «برنیامدن از پس غربت این جهان غربتی»، شمارههای 41-39، نشریه نافه.
2- سمیعی، عنایت. (1381). « اینهای برای آینه گم كردگان، نقد و بررسی كتاب «همنوایی شبانه اركستر چوبها»، شمارههای 29/28، نشریهی حیات نو.
3- صادقی، لیلا. (1383). «هم زمانی همنوایی شبانهی اركستر چوبها با سلاخ خانه شماره 5 و بوف كور»، نشریهی كلك، شمارههای 149-150.
4- عبداللهی، ارسلان. (1383). «معمای معمار كلمات، نقد نمایشنامههای رضا قاسمی»، شماره76، نشریهی عصر پنجشنبه.
[چهارشنبه 1399-10-10] [ 07:55:00 ق.ظ ]
|