سبز اندیشان کارون -تجربه هایی برای فردای بهتر


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو



 



 

 

ابوعلی دقّاق درسال 405 یا 406 هجری چشم ازجهان فروبست. قشیری پس از وفات او به حلقه ی صحبت ابوعبدالرحمن سلمی پیوست.[3] او علاوه برشهرهای خراسان، دوبار نیز به بغداد و مکّه مسافرت کرد.   

 

قشیری شش پسر داشت که همگی از علمای عصرخود محسوب می شدند. یکی از دختران او        امه الرحیم نام داشت که مادر عبدالغافر فارسی بود. او زن دیگری به جز فاطمه داشت که دختر احمد بن محمد چرخی بلدی بود و به جز امه الرحیم چهار دختر هم داشت که نام یکی از آن ها ماهک بود.

 

وی در سال 455 هجری به نیشابور بازگشت، و تا پایان عمرش به درس، وعظ و املای حدیث ادامه داد و شاگردان زیادی را پرورش داد تا این که صبح روز یکشنبه شانزدهم ربیع الاول سال456 هجری چهره در نقاب خاک کشید و در آرامگاه ابدیش و در کنار پیر خود آرام گرفت. او تقریباً هشتاد و نه  سال و یک ماه عمرکرد.[4]

 

آثار قشیری

 

او بیشتر عمر خود را صرف تعلیم و تربیت خاندان خویش کرد و «دارای تالیفات و منشات بوده و شعر هم می گفته» از مکتوبات او می توان به «تبیین کذب المفتری» و «طبقات الشافعیه» اشاره نمود.

 

به گفته ی سبکی از مولفات او می توان تفسیر کبیر، التّحبیرفی التذکیر، آداب الصوفیه، لطائف الاشارات، الجواهر، عیون الاجوبه فی اصول الاسوله، کتاب المناجاه، نکت اولی النهی، نحو القلوب کبیر،   نحو القلوب، احکام السماع، الاربعین و الرساله را نام برد.[5]

 

2-1- شرح حال هجویری غزنوی

 

تاریخ ولادت ابوالحسن بن عثمان بن ابی علی الجلابی الهجویری الغزنوی، که عدّه ای از او با عنوان «جلابی» یا «هجویری» یا «غزنوی» یاد کرده اند و عدّه ای دیگر وی را «پیر هجویر» خوانده اند، معلوم نیست و از مطالعه ی منابع موجود بر می آید که وی معاصر ابو سعید ابی الخیر (357 تا 440 هـ) است و احتمالاً در اواخر قرن چهارم هجری در شهر غزنه چشم به جهان گشوده است و دوره ی کودکی و جوانی را در جلاب و هجویر (از محلات غزنه) میان خانواده ای محترم و پرهیزگار سپری کرد و زیر نظر و تربیت پدرش شیخ عثمان بن ابی علی نشو و نما یافت. مادر او نیز از خاندان پرهیزگاری بود که برادرش (دایی هجویری) را «تاج الاولیا» می خواندند و مرقدش را زیارت می کردند.

 

او در اثر خود کشف المحجوب بیست و هشت بار نام خود را ذکر کرده است. در هند و پاکستان و برخی از مصادر به لقب «داتا گنج بخش» یا «گنج بخش» شهرت دارد.

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

در شریعت از مذهب امام ابو حنیفه و در طریقت از مسلک جنید پیروی می کرد و «صحو» را فنا گاه مردان می دانست و آن را بر «سکر» که بازیگاه کودکان است ترجیح می داد.

 

وی در همه جا از استادان خود و با کسانی که آشنا بوده به احترام و نیکی یاد می کند. از استادان او    می توان به شیخ عبادابوالفضل محمدبن الحسن الختّلی، ابوالعباس احمد بن محمد الاشقانی، ابوالقاسم علی بن عبدالله الگرگانی و ابو جعفرمحمد بن المصباح الصیدلانی اشاره کرد. او امام ابوالقاسم قشیری را در همه جا «امام و استاد» خود می نامد و ابو سعید ابی الخیر را «شاهنشاه محبّان و ملک الملوک صوفیان» می خواند.

 

هجویری پس از تحصیلات مقدماتی خود به سیر و سفر پرداخته و از بسیاری از نواحی و شهرهای ایران چون: سوریه، ترکستان، عراق، خراسان، ماوراءالنهر، گرگان، شام و آذربایجان دیدن کرده است.

 

بنابرگفته هایی، او یک بار  یا دو بار ازدواج کرده است و زندگی زناشویی او کوتاه مدت بوده و خاطر او را آزرده است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-10-10] [ 06:17:00 ق.ظ ]




 

 

حافظ…………………………………………………………………………………………………….. 103

 

مداحی حافظ……………………………………………………………………………………………… 104

 

نگاه حافظ به زندگی……………………………………………………………………………………. 104

 

بازتاب اوضاع زمانه در شعر حافظ………………………………………………………………. 105

 

محوی………………………………………………………………………………………………………… 105

 

انسان کامل………………………………………………………………………………………………… 106

 

حقیقت محمّدی…………………………………………………………………………………………. 107

 

فنا………………………………………………………………………………………………………………. 108

 

بازتاب اوضاع زمانه در دیوان اشعار محوی…………………………………………………. 109

 

روح ملی گرایانه و حس ناسیونالیستی در اشعارمحوی …………………………………… 110

 

اندیشه‌های مشترک در دیوان حافظ و محوی ………………………………………………. 111

 

دستاوردها (نتیجه گیری)……………………………………………………………………. 127

 

فهرست منابع و مآخذ…………………………………………………………………………. 132

 

ضمایم و نمودارها………………………………………………………………………………… 136

 

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………….. 145

 

چکیده:

 

در این پژوهش، اشعار حافظ(727- 795ه.ق) و اشعار محوی شاعر كرد زبان (1246-1324ه‍. ق) از منظر سبك شناسی مقایسه شده و در سه مقولة زبانی، ادبی و فكری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محوی در سطح‌های زبانی و ادبی از حافظ به طور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر پذیرفته و این تأثیرات به شیوه‌های مختلف در دیوان او نمود یافته است؛ امّا در سطح فكری با وجود شباهت‌هایی، تفاوت مشرب فكری و اندیشة آنان كاملاً واضح و مبرهن است.

 

این پایان نامه در دو بخش تنظیم شده است:

 

بخش اوّل (كلیّات) شامل: مقدمه، بیان مسأله، فرضیّه‌ها، اهداف و پیشینة تحقیق است.

 

بخش دوم شامل سه فصل است:

 

فصل اوّل (سطح زبانی) به سه زیر فصل آوایی، لغوی و نحوی تقسیم شده است.

 

در فصل دوم (سطح ادبی) صور خیال و صناعات بدیع معنوی پرکاربرد در دیوان هردو شاعر، مورد بررسی قرار گرفته و قالب‌های شعری هر دو دیوان در پایان این فصل آمده است.

 

در فصل سوم (سطح فكری) بازتاب اوضاع زمانه، بدبینی و خوشبینی شاعران، روح ملّی گرایانه و اندیشه‌های مشترك هر دو شاعر بررسی و اختلاف مشرب فكری آنان عنوان شده است.

 

نتایج این تحقیق بیانگر این است که:محوی در سطح‌های زبانی و ادبی از حافظ تأثیر پذیرفته است ،امّا در سطح فكری از حافظ متأثر نیست وبا او در مشرب عرفانی تفاوت دارد

 

در این تحقیق از 75 كتاب و 11 مقالۀ مجلات علمی- پژوهشی بعنوان منبع استفاده شده است كه در بخش منابع و مآخذ فهرست آن ها آمده است .

 

ضمایم، پیوست‌ها و نمودار‌ها خلاصه ای از مباحث مورد تحقیق را به تصویر كشیده است.

 

بخش اول: کلیات

 

ملا محمّد بن عثمان بالخی (1246-1324ه‍.ق) شاعر کرد زبان اهل سلیمانیه و متخلص به « محوی» اشعار خود را به زبان های کردی و فارسی سروده است، او در این سرایش به دیوان اشعار سرایندگان قبل از خود نظر داشته و از دیوان ها بهره‌ها برده است. تامّل و تفحّص در دیوان او مؤید این است که: به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سخنان شاعران پارسی‌گوی ایران مخصوصا « حافظ » استفاده نموده و این بهره جویی به شیوه‌های مختلف (تضمین، تخمیس، نقل به مضمون و ….)دردیوان کردی_ فارسی او نمود یافته که در خور توجّه و تامّل است.

 

بسامد بالای مضمون‌های شعری حافظ و نمود گستردۀ واژگان و ترکیبات زیبای او دردیوان محوی، نگارنده را بر آن داشت تا اشعار این دو شاعر را از منظر  سبک شناسی با هم مقایسه کند و در ضمن آن به تاثیر پذیری‌های محوی از حافظ اشاره نماید.

 

با توجّه به این که محوی بخش اعظم اشعارش رابه زبان کردی سروده است، قبل از مقایسه اشعار این دو شاعر، توضیح موارد ذیل(در حد وسع رساله) ضروری به نظر رسید:

 

– زبان، خط و ادبیّات کردی

 

– محوی و شاعران پارسی گوی ایرانی

 

– محوی و شعر او

 

– شاعران کرد و زبان فارسی

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 

– شاعران کرد و حافظ

 

– پشینۀتاثیر و تأثّر در ادبیّات

 

زبان کردی:

 

 زبان یکی از توانایی‌های ذهن انسان است که خداوند همچون سایر نعمات به او ارزانی داشته است، زبان شناسان تعاریف متعددی در این زمینه ارائه داده‌اند  و هر یک با توجّه به تخصص  و پژوهش خود به اظهار نظر در این زمینه پرداخته‌اند،  امّا آنچه که برای بشریّت مهم به نظر می‌رسد نقش ارتباطی آن است که همچون پلی گذشتگان و آیندگان را بهم می‌رساند. ما عمدتاً به وسیلۀ زبان ارتباط برقرار می‌کنیم، وبه کمک زبان تفکر و استدلال می‌نماییم وبا بیانی خلّاق، زبان را بر تن تخیّل خود می‌پوشانیم.

 

 زبان کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زندۀ دنیا همواره مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران قرار گرفته است و درمورد آن و لهجه‌های مختلفش تحقیقات زیادی انجام شده است.

 

ولادیمیر مینورسکی (1877-1966)، مستشرق بزرگ و نامدار روس، زبان کردی را از خانوادۀ زبان های آریایی می‌داند و آن را با زبان اوستایی به طور مستقیم ارتباط می‌دهد.

 

او بر این باور است که زبان کردی مانند قسمت اعظم لهجه‌های جدید فارسی بیشترین ارکان تشکیل و تکوین خود را از زبان مادی قدیم گرفته است و آن را به سه لهجۀ جنوبی ،شرقی و غربی تقسیم می‌کند[1].

 

 محمّد مردوخ کردستانی (1256-1354ه.ش) زبان اوستا، زبان مادها و زبان کردی مکری را همانند  می‌داند و می‌نویسد:

 

” آنتوگرافی (علم قومیت) و اکثر تواریخ هم مصرح اند به این معنی که زبان مادها همین زبان کردی مکری بوده است. چنان که زند و اوستا که به زبان مادی نوشته شده، خیلی نزدیک به لهجه مکری و یا همانند زبان مکری است. [2] “

 

 او لهجه‌های جدید کردی را شامل: لولو،کرمانجی،گورانی ،لری ،کلهری و گیلی می‌داند[3]. واین لهجه‌های کردی با زبان پهلوی قرابت و نزدیکی دارند،لهجۀ لری نزدیک ترین لهجۀ کردی به زبان پهلوی است، پس از لری زبان کلهر به زبان پهلوی نزدیک تر است، سپس گوران بعد اورامی و گیلکی و پس از آن ها کرمانجی با زبان پهلوی قرابت دارد. [4]

 

  امروزه در مناطق مختلف کرد نشین لهجه‌های متفاوتی وجود دارد و مردم هر منطقه با لهجۀ مخصوص خود تکلّم می‌کنند و تا حدود زیادی لهجه‌های همدیگر را درک می‌کنند. گسترش وسایل ارتباط جمعی در نزدیک تر کردن لهجه‌ها و درک بیشتر آن ها تاثیر مستقیمی دارد.

 

خط کردی:

 

تاریخ پیدایش خط، به درستی معلوم نیست.این اندازه روشن است که نخستین نوشتار‌های انسان بسیار ساده و ابتدایی بوده است،به این معنی که با طرزی به دور از ظرافت، تصویر چیز‌ها را می‌کشیدند

 

 و به این ترتیب مقصود خود را به دیگران می‌فهماندند. به این نوع خط ((خطّ تصویری))  می‌گویند که هنوز هم در میان برخی از اقوام، نشانه‌هایی از آن بر جای مانده است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:16:00 ق.ظ ]




 

 

فصل چهارم: استعاره

 

4-1. استعاره………………………………. 43

 

4-2. بخش اول: استعاره‌ی مصرحه……………………………….. 44

 

4-3. بخش دوم: استعاره‌ی مكنیه……………………………….. 54

 

4-4-بخش سوم: تشخیص………………………………….. 55

 

4-5. بخش چهارم: اضافه‌ی استعاری………………………………… 58

 

فصل پنجم: كنایه

 

5-1. كنایه……………………………….. 61

 

5-2. انواع كنایه…………………………….61

 

5-3. گونه‌های كنایه بر پایه‌ی وسائط………………………………… 62

 

5-4. كنایه بر پایه‌ی مكنّیٌ عنه……………………………….. 66

 

5-5. عناصر كنایه در غزلیّات نظیری نیشابوری…………………….. 70

 

5-6. عناصر قرآنی………………………………… 71

 

5-7. عناصر اساطیری………………………………… 72

 

5-8. عناصر تاریخی………………………………… 72

 

5-9. عناصر آداب اجتماعی، مذهبی و عامیانه………………………… 74

 

5-10. مجاز……………………………….. 75

 

5-11. علاقه‌ی حال و محل یا ظرف و مظروف……………………… 76

 

5-12. علاقه‌ی كلیت و جزئیت…………………………………. 80

 

5-13. علاقه‌ی ماكان و مایكون……………………………….. 82

 

5-14. علاقه‌ی سببیت یا علت و معلول……………………………….. 85

 

5-15. مجاز به علاقه‌ی لازمیت و ملزومیت………………………… 85

 

5-16. مجاز به علاقه‌ی آلیت…………………………………. 88

 

5-17. علاقه‌ی خاص و عام……………………………….. 89

 

نتیجه گیری………………………………… 90

 

 منابع………………………………. 93

 

چکیده:

 

نظیری نیشابوری از شاعران برجسته‌ی سال‌های آغازین قرن یازدهم هجری است كه دیوان وی را مجموعه غزلیات، قصاید، قطعات، ترجیعات و رباعیات تشكیل می‌دهد در دیوان وی 564 غزل وجود دارد كه از جنبه‌های مختلف شایسته‌ی بررسی و توجه بیشتر هستند. یكی از این جنبه‌ها حوزه‌ی بیان است كه اهمیت آن بر هیچ كس پوشیده نیست، غزل نظیری نیشابوری از هر جهت شایسته‌ی تحلیل و بررسی است اما خصیصه‌ی ادبی مخصوصاً حوزه‌ی بیان آن متمایزتر است و به غزلیات وی رنگ و بوی خاصی بخشیده كه در این پایان‌نامه به بررسی آنها پرداخته شده است. این پایان‌نامه در پنج فصل بررسی و تنظیم شده كه فصل اول شامل كلیات و تعاریف است كه به شرح و بیان مساله، ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف تحقیق، كاربرد نتایج تحقیق، پیشینه‌ی علمی موضوع، فرضیه یا سئوال‌های تحقیق و شرح روش تحقیق می‌پردازد، فصل دوم به زندگی‌نامه‌ی نظیری نیشابوری، آثار، دانش و آگاهی او و تاثیر و تأثرش بر شعرای قبل و بعد از خود تنظیم شده است. اما تنه‌ی اصلی این پایان نامه از فصل سوم  شروع می‌شود كه از سه بخش تشبیه، اسلوب معادله، تمثیل ، فصل چهارم استعاره و فصل پنجم كنایه و مجاز تشكیل شده است. مبنای كار تقسیم‌بندی تنه‌ی اصلی پایان‌نامه همان تقسیم‌بندی رایج در علم بیان است با این تفاوت كه اسلوب معادله و تمثیل را با توجه به زیرساخت تشبیه بودن‌شان زیرمجموعه‌ی تشبیه آوردیم.  نتایج تحقیق نشان می‌دهد كه آرایه‌های مذكور به غزلیات نظیری نیشابوری غنای خاصی بخشیده است.

 

مقدمه:

 

بی‌توجهی شاهان صفوی نسبت به ادب غنایی سبب مهاجرت شاعران ایرانی به سرزمین هند شد و دلیل دیگر این مهاجرت این بود كه شاهان گوركانی با تشویق و ترغیب شاعران فارسی زبان محفل شعر و شاعری را گرم نگه داشته بودند و این باعث به وجود آمدن سبك هندی با مشخصه‌های خاص خود شد كه از جمله‌ی ویژگی‌های آن نازك خیالی، دقت نظر، ظرافت در گفتار، توجه به زبان كوچه و بازار و … می‌باشد، نظیری نیشابوری از جمله شاعرانی است كه از سبك هندی پیروی كرده و دیوان او مشتمل بر 564 غزل می‌باشد كه در تك تك غزلیاتش ویژگی‌های خاص سبك هندی را گنجانده است.

 

      این پایان‌نامه پژوهشی در صور خیال غزلیات نظیری نیشابوری است، برای بررسی جنبه‌های زیبایی شناختی و ویژگی‌های صورخیال، ابتدا شواهد تمام صورت‌های خیالی استخراج گردیده و بسامد هر كدام از انواع مختلف صور خیال مشخص شده است، در ارزیابی جلوه‌های هر كدام از آن صورت‌های خیال انگیز در غزلیات نظیری نیشابوری، ابتدا تعریف آنها مطابق آن چه در میان علمای علم بیان مشهور است ارائه شده است. در هر فصل تلاش شده تا كاربرد هر كدام از انواع صورخیال، برای خواننده معلوم گردد. از آنجا كه استشهاد ابیات و شواهد زیاد، موجب گسیختگی رشته‌ی اندیشه‌ی خواننده و افزایش حجم پایان‌نامه می‌شد، تنها به ذكر چند شاهد مثال به همراه تصویر آن بسنده كرده و در پایان برای جلوگیری از تكرار فقط تعداد هر آرایه را شمرده و در مجموع ذكر نموده‌ایم. كه تشبیه با 27 درصد بالاترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و بعد از آن اسلوب معادله و تمثیل با 20 درصد فراوانی و استعاره با 20/19 درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده‌اند برای انجام این پژوهش دیوان «نظیری نیشابوری» تصحیح و تعلیق محمدرضا طاهری چاپ موسسه‌ی انتشارات نگاه (1389) را اساس كار خود قرار داده‌ایم. در فصل اول كلیات و مبانی پژوهش، بررسی شده است، كه در آن به شرح و بیان مسئله پژوهشی، ضرورت و اهمیت موضوع، اهداف، كاربرد نتایج، پیشینه‌ی علمی موضوع، سؤال‌ها و فرضیه‌ها و شرح روش تحقیق پرداخته است. در فصل دوم شرح احوال و زندگی نامه‌ی نظیری نیشابوری بررسی شده و سپس سبك هندی و شاخصه‌های مهم آن و تأثیر آن بر نظیری نیشابوری تحلیل شده است. در فصل سوم، عناصر صورخیال بررسی شده كه شامل بخش‌های مختلفی است در بخش اول تشبیه و انواع آن بررسی شده كه تشبیه بلیغ بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. بخش دوم بررسی اسلوب معادله و تمثیل می‌باشد. فصل چهارم كه به استعاره تعلق دارد و به بررسی انواع استعاره‌ی مصرحه‌، مكنیه، اضافه استعاری و تشخیص می‌پردازد. فصل پنجم كنایه است كه كنایه از دیدگاه‌های مختلف، تلویح، ایما، رمز و تعریض بر اساس مكنّی عنه و مكنّی به و سپس از دیدگاه كنایه از اسم، كنایه از صفت و كنایه از فعل بررسی كرده‌ایم اما در بخش مجاز هر چند برخی علما آن را به عنوان صورخیال قبول ندارند. به خاطر علاقه‌ی شباهت آن نتوانستیم از ذكر این بخش صرف نظر كنیم.

 

در این تحقیق سعی شده از طریق  روش‌ توصیفی، استفاده از منابع كتابخانه‌ای و در صورت لزوم استفاده از داده‌های آماری برای پرسش‌های مطرح شده در بخش اهداف تحقیق پاسخ مناسب و به جا داده شود.

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

قبا گر حریر است گر پرنیان                          به نــاچار حشوش بود در میان

 

تو گر پرنیانی نیابی مجوش                          كرم كار فرمای و حشوش بپوش

 

فصل اول: کلیات تحقیق

 

1-1- شرح و بیان مسأله پژوهش

 

صور خیال در كنار زبان، موسیقی، عاطفه و محتوا یكی از عناصر اساسی شعر و بررسی آن یكی از مباحث اصلی در نقد آثار ادبی و حتی بررسی سبك شعری شاعران است. اهمیّت موضوع صورخیال تا جایی است كه تعدادی از علمای قدیم و استادان معاصر آن را فصل ممیّز شعر از نظم دانسته‌اند. بررسی دقیق صور خیال نتایج مثبت سبك‌شناسی بسیاری دارد. نظیری نیشابوری یكی از شاعران تواناست كه شعر او از جنبه‌های مختلف دارای ارزش و شایسته‌ی نقد و بررسی است، لذا پژوهشگر در این پژوهش با عنوان «بررسی صورخیال در غزلیّات نظیری نیشابوری» بر آن است تا ضمن آشنایی با سخن وی انواع گوناگون صورخیال را در غزلیاتش بررسی كند كه سرشار از باریك‌اندیشی‌ها و تصاویر تخیلی لطیف و جذاب است و با چگونگی شكل‌گیری تصاویر خیالی در غزلیات این شاعر بزرگ امّا گمنام آشنا شده و با تحقیق و بررسی منابع معتبر و متعدد علم بیان گونه‌های تشبیه، استعاره، كنایه، مجاز، اسلوب معادله و تمثیل را تعریف كرده و مصداق‌های هر كدام را در بخش غزلیات مشخص نماید. پژوهشگر خود را ملزم می‌داند كه مطالب و اطلاعات هر چند مختصری را پیرامون سخن نظیری نیشابوری بیان كند تا خواننده از این راه با فكر و اندیشه‌ی نظیری نیشابوری بهتر آشنا شود. و نیز در این پژوهش مشخص خواهد شد كه بسامد كدام یك از عناصر خیال در شعر نظیری نیشابوری برجسته‌تر و بالاتر است؟ او چگونه شاعری بوده است و چه تفكراتی داشته؟ چه مضامینی بیشتر در شعرش دریافت می‌شود؟ از كدام شاعران تأثیر پذیرفته است؟ اشعار وی مخصوصاً غزلیاتش چه تأثیری بر خوانندگان آن داشته است؟ كه پژوهنده با مطالعه‌ی غزلیات نظیری نیشابوری پس از شناخت دقیق، صورخیال آنها را یادداشت ‌برداری نموده و با شناخت این تصاویر تخیلی درك معانی زیبا و لطیف اشعار نظیری نیشابوری برای خواننده آسان شده است.

 

2-1- ضرورت و موضوع اهمیت تحقیق

 

عنصر خیال در شعر فارسی همواره جایگاه مهمی داشته است و در برخی دوره‌ها این جایگاه بلندتر به نظر می‌رسد از جمله در سبك هندی كه فهم دقیق معانی متون ادبی و اشعار شاعران و لذّت بردن از آن‌ها در گرو شناخت و تشخیص صورخیال است بررسی صورخیال در شعر نظیری نیشابوری كمك می‌كند تا به اوضاع و احوال شاعر، و طریقه‌ی استفاده از تصاویر خیالی در قرن دهم و یازدهم بهتر پی ببریم و دیگر با فهم بهتر سبك شعری این شاعر به خواننده این غزلّیات كمك شده باشد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:16:00 ق.ظ ]




 

 

 قطعاً شاعران بزرگ در این یادگیری ها و به خاطر سپردن، و تمرین ذوقی و حالی در اوقات فراغت چه در ذهن و چه برروی کاغذ؛ از دیگران سبق برده و پیش افتاده بوده اند. تا کسی رنج شب درس و مطالعه و تحمّل بیخوابی نمی کرده و نفس و ذوق و ذهن خویش را با آثار برگزیدة ادبی گذشته، دمخور و مؤانس نمی دیده و از سرچشمه ذوق و طبع دیگر شاعران که به صورت سفینه و جُنگ و دیوان ظهور و جلوه کرده بود، بهره کافی نمی برده، کی و کجا می توانسته است که در میدان فصاحت و بلاغت، در کنار سخنوران بزرگ زمان خود و یا در ردیف شاعران گذشته از روزگار خود، هنرنمایی کند و از ذوق و قریحه اش اثر غزلی شیرین و لطیف و سنجیده و ظریف و یا قصیده ای مشحون به نکات و ظرایف بلاغی و بیانی، تراوش کند و بر صحیفة روزگار جاودان باقی بماند و کام جان ادب دوستان و علاقه مندان به شعر را با تک تک ادبیات خود، شیرین کند و مشام جان آنها را با عطر ظرایف و نکات بلیغ و فصیح شعر خویش، خوشبو و معطر کند؟

 

پس از روزگار سبک خراسانی و گذر زمان و ظهور و حضور گویندگان بزرگی در قصیده سرایی و شعر حماسی و سرودن غزل و قطعه و رباعی، راه شعر کهن برای ظهور گویندگان و شاعران فصیح و بزگ، با هنر نمایی های رودکی، فرّخی، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی، انوری و در روزگار بعد عطار و مولانا و سعدی باز و بازتر شده بود. 

 

 خواجوی کرمانی، واپسین حلقه شاعران پیش از خود و سرحلقه شاعران پس از خود است. دستمایه خواجو همه آن پشتوانة بلاغی، زبان آوری ها و هنرنمایی ها، خلق آثار زیبا در شعر غنایی و در سنایی و ارائه قطعات و غزلیّات و مثنوی های پیراسته و ویراسته و آراسته به فنون ادبی پیش از اوست. خواجو میراث خوارخیل عظیمی از شاعران پیش از خود است که در میان آنان، سعدی شیرین سخن حضور دارد که هیچ کس چون او، تاکنون غزل عاشقانه نسروده و نخواهد سرود:

 

پایان نامه

 

برحدیث من و حُسن تو، نیفزاید کس                     حد همین است سخندانی و زیبایی را

 

 (سعدی،  129:1373)

 

 سعدی خود، به فصاحت،  شیوایی و بلاغت سخن خویش آگاه بوده است و بیت بالا که یکی از ابیات تعریف خود کرده سعدی است، وقوف او را در شیرین سخن و به گزینی و میدان داری در فصاحت و بلاغت به شیرین سخنش می رساند که را یارای مخالفت با این ادعاست؟ هر کس ذوق سلیم و طبع توانا در سرودن شعر دارد، بر استادی مسلّم سعدی، صحه می گذارد و در برابر قدرت بیان او تعظیم و ادای احترام می کند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ق.ظ ]




 

 

2- حکایت «شیر و گاو»

 

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..26

 

بخش دوم: نمادشناسی ……………………………………………………………………………………………..27

 

1- گاو………………………………………………………………………………………………………………….27

 

1-1:گاو در اساطیر ایران………………………………………………………………………………………….28

 

1-1-1: قربانی گاو در آیین میترایی……………………………………………………………………………28

 

1-1-2:قربانی گاو در آیین زرتشتی……………………………………………………………………………29

 

1-1-3:جمشید و قربانی گاو……………………………………………………………………………………..30

 

1-1-4: فریدون و گاو «برمایه»………………………………………………………………………………….31

 

1-2: گاو در اساطیر هند……………………………………………………………………………………………32

 

1-2-1: ایندرا و گاو………………………………………………………………………………………………..32

 

1-2-2: شیوا و ورزاو………………………………………………………………………………………………33

 

1- 3: فلسفه­ی قربانی گاو………………………………………………………………………………………….34

 

1-4 : ارتباط گاو و زن با باران و حیات……………………………………………………………………….35

 

1-5 :بن­مایه­ی مرگ و زندگی…………………………………………………………………………………..37

 

1-6 :  نمادشناسی گاو……………………………………………………………………………………………..38

 

2- شیر…………………………………………………………………………………………………………………..39

 

2-1: شیر در اساطیر ایران………………………………………………………………………………………….39

 

2-2: شیر در اساطیر هند…………………………………………………………………………………………..41

 

2-2-1: ویشنو………………………………………………………………………………………………………..42

 

2-2-2: دوی………………………………………………………………………………………………………….42

 

2-2-3: گانشه………………………………………………………………………………………………………..42

 

2-2-4 : شیوا ………………………………………………………………………………………………………..43

 

2- 3: نمادشناسی شیر………………………………………………………………………………………………43

 

3- شغال………………………………………………………………………………………………………………..44

 

3-1: شغال در ایران…………………………………………………………………………………………………44

 

3-2: شغال در هند…………………………………………………………………………………………………..45

 

3-3 : نمادشناسی شغال…………………………………………………………………………………………….45

 

بخش سوم: تحلیل حکایت…………………………………………………………………………………………45

 

3- حکایت «مرغ باران»

 

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..47

 

بخش دوم: نمادشناسی ……………………………………………………………………………………………..48

 

1- طیطوی……………………………………………………………………………………………………………..48

 

2- گرودا……………………………………………………………………………………………………………….49

 

3- سیمرغ………………………………………………………………………………………………………………50

 

3-1: سیمرغ در اوستا……………………………………………………………………………………………….50

 

3-2:سیمرغ در شاهنامه ……………………………………………………………………………………………51

 

بخش سوم:تحلیل حکایت………………………………………………………………………………………….52

 

4- حکایت «ملک پیلان و خرگوش»

 

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..56

 

بخش دوم: نمادشناسی………………………………………………………………………………………………56

 

1-  خرگوش………………………………………………………………………………………………………… 56

 

1-1: خرگوش در ایران……………………………………………………………………………………………57

 

1-2: خرگوش در هند…………………………………………………………………………………………….57

 

1-3: نمادشناسی خرگوش………………………………………………………………………………………..58

 

2- فیل…………………………………………………………………………………………………………………..59

 

2-1: فیل در ایران…………………………………………………………………………………………………..59

 

2-2: فیل در هند…………………………………………………………………………………………………….60

 

2- 3: نمادشناسی فیل……………………………………………………………………………………………….61

 

بخش سوم: تحلیل حکایت ………………………………………………………………………………………..61

 

1- ماه در ایران ……………………………………………………………………………………………………….62

 

2- ماه در هند………………………………………………………………………………………………………….63

 

3- ماه و زن……………………………………………………………………………………………………………64

پایان نامه و مقاله

 

4- ارتباط آب و ماه در ایران……………………………………………………………………………………..65

 

5- ارتباط آب و ماه در هند……………………………………………………………………………………….65

 

6- ارتباط ماه و مرگ……………………………………………………………………………………………….67

 

5- حکایت «بوف و زاغ»

 

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..68

 

بخش دوم: نمادشناسی………………………………………………………………………………………………70

 

1- زاغ(کلاغ)…………………………………………………………………………………………………………70

 

1-1: زاغ(کلاغ) در ایران………………………………………………………………………………………….70

 

1-2: زاغ(کلاغ) در هند…………………………………………………………………………………………..71

 

1-3 : نمادشناسی زاغ(کلاغ)……………………………………………………………………………………..71

 

2- جغد…………………………………………………………………………………………………………………72

 

2-1: جغد در ایران………………………………………………………………………………………………….72

 

2-2: جغد در هند……………………………………………………………………………………………………72

 

2-3 : نمادشناسی جغد…………………………………………………………………………………………….73

 

بخش سوم: تحلیل حکایت…………………………………………………………………………………………73

 

1- خویشکاری زاغ در باب «بوف و زاغ»……………………………………………………………………..73

 

1-1:چاره­جویی زاغ با آتش………………………………………………………………………………………74

 

2- خویشکاری جغد در باب «بوف و زاغ»……………………………………………………………………75

 

2-1: غار……………………………………………………………………………………………………………….76

 

4- تقابل نمادین زاغ و جغد……………………………………………………………………………………….78

 

6- حکایت «سیاح و زرگر»

 

بخش اول: خلاصه حکایت………………………………………………………………………………………..79

 

بخش دوم: نمادشناسی………………………………………………………………………………………………80

 

1- مار……………………………………………………………………………………………………………………80

 

1-1: مار در ایران……………………………………………………………………………………………………80

 

1-2: مار در هند……………………………………………………………………………………………………..81

 

1- 3: نمادشناسی مار………………………………………………………………………………………………..82

 

2- ببر……………………………………………………………………………………………………………………84

 

2-1: ببر در ایران……………………………………………………………………………………………………84

 

2-2: ببر در هند……………………………………………………………………………………………………..85

 

2-3: نمادشناسی ببر…………………………………………………………………………………………………86

 

3- بوزینه(میمون)…………………………………………………………………………………………………….86

 

3-1: بوزینه در ایران………………………………………………………………………………………………..87

 

3-2: بوزینه در هند …………………………………………………………………………………………………87

 

3-3: نمادشناسی بوزینه…………………………………………………………………………………………….88

 

بخش سوم: تحلیل حکایت…………………………………………………………………………………………88

 

7- دیگر حیوانات «کلیله و دمنه»

 

1-آهو…………………………………………………………………………………………………………………..89

 

2- باخه………………………………………………………………………………………………………………….90

 

3- بط……………………………………………………………………………………………………………………91

 

4- پلنگ………………………………………………………………………………………………………………..92

 

5- خر…………………………………………………………………………………………………………………..92

 

6- خرچنگ…………………………………………………………………………………………………………..93

 

7- راسو…………………………………………………………………………………………………………………93

 

8- روباه…………………………………………………………………………………………………………………94

 

9- غوک……………………………………………………………………………………………………………….94

 

10- کبوتر……………………………………………………………………………………………………………..95

 

11- گربه………………………………………………………………………………………………………………96

 

12- گرگ…………………………………………………………………………………………………………….96

 

13- ماهی………………………………………………………………………………………………………………97

 

فصل سوم: بررسی کنش­های حیوانات و تحلیل ساختاری چند حکایت

 

بخش اول: بررسی کنش­ها………………………………………………………………………………………100

 

1- آهو………………………………………………………………………………………………………………..100

 

2- باخه……………………………………………………………………………………………………………….100

 

3- ببر………………………………………………………………………………………………………………….101

 

4- بط…………………………………………………………………………………………………………………101

 

5- بوزینه……………………………………………………………………………………………………………..101

 

6- پلنگ……………………………………………………………………………………………………………..101

 

7- جغد……………………………………………………………………………………………………………….101

 

8- خر…………………………………………………………………………………………………………………101

 

9- خرچنگ…………………………………………………………………………………………………………102

 

10- خرگوش………………………………………………………………………………………………………102

 

11- راسو…………………………………………………………………………………………………………… 102

 

12- روباه……………………………………………………………………………………………………………102

 

13- زاغ………………………………………………………………………………………………………………103

 

14- شتر……………………………………………………………………………………………………………..103

 

15- شغال……………………………………………………………………………………………………………103

 

16- شیر……………………………………………………………………………………………………………..104

 

17- غوک………………………………………………………………………………………………………… 106

 

18- فیل……………………………………………………………………………………………………………. 107

 

19- کبک………………………………………………………………………………………………………….107

 

20- کبوتر………………………………………………………………………………………………………….107

 

21- گاو…………………………………………………………………………………………………………….107

 

22- گربه……………………………………………………………………………………………………………107

 

23- گرگ………………………………………………………………………………………………………….108

 

24- مار……………………………………………………………………………………………………………..108

 

25- ماهی…………………………………………………………………………………………………………..108

 

26- مرغ ماهیخوار……………………………………………………………………………………………….108

 

27- موش…………………………………………………………………………………………………………..108

 

بخش دوم: تحلیل ساختاری چند حکایت………………………………………………………………….109

 

1- حکایت «شیر و خرگوش» ……………………………………………………………………………….109

 

1-1: بررسی ساختار کلی دو حکایت…………………………………………………………………………..111

 

1-2:تحلیل تشابهات………………………………………………………………………………………………..113

 

1-2-1: خصوصیات قهرمان در حکایت شیر و خرگوش………………………………………………..113

 

1-2-2:خصوصیات قهرمان در حکایت بهیم سین و باکه………………………………………………..114

 

1-3: خصوصیات ضد قهرمان……………………………………………………………………………………115

 

1-3-1: در حکایت شیر و خرگوش…………………………………………………………………………115

 

1-3-2: در حکایت بهیم سین و باکه………………………………………………………………………..115

 

1-4: چاره جویی­ها………………………………………………………………………………………………116

 

1-5:همانندیهای داستان ضحاک در شاهنامه با حکایت شیر و خرگوش و بهیما و باکه……….118

 

1-5-1: خصوصیات قهرمان در داستان ضحاک………………………………………………………….118

 

1-5-2:خصوصیات ضدقهرمان در داستان ضحاک……………………………………………………..118

 

1-5-3: چاره جویی در داستان ضحاک……………………………………………………………………119

 

2- حکایت »شیر و گاو»…………………………………………………………………………………………121

 

3- بررسی تطبیقی ساختار داستان بوف و زاغ با داستان پادشاه جهود و نصرانیان:……………….122

 

4- داستان پادشاه و برهمنان در کلیله و دمنه……………………………………………………………….127

 

4-1 بررسی ساختاری داستان پادشاه و برهمنان در کلیله و دمنه با داستان بهرام گور و کنیزک در هفت­ پیکر نظامی …………………………………………………………………………………………………..129

 

فصل چهارم: بیان دو عامل دیگر ماندگاری «کلیله و دمنه»

 

بخش اول: بررسی چند اندیشه­ی بارز دینی………………………………………………………………..134

 

1-1: زن در کلیله و دمنه………………………………………………………………………………………..134

 

1-2: زهد و ریاضت……………………………………………………………………………………………. 138

 

1-3 : دوستی و ایثار و حفظ پیمان…………………………………………………………………………..139

 

1-4 : حفظ جانوران و محیط زیست………………………………………………………………………..140

 

بخش دوم: کلیله و دمنه و تأویل­های رمزی………………………………………………………………..143

 

فصل پنجم: نتیجه­ گیری…………………………………………………………………………………….153

 

پی­نوشت…………………………………………………………………………………………………………..167

 

تصاویر………………………………………………………………………………………………………………182

 

چکیده انگلیسی(abstract)……………………………………………………………………………..193

 

فهرست منابع…………………………………………………………………………………………………… 194

 

چکیده:

 

حضور مؤثر حیوانات در حیات آدمی باعث شده که این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت اندیشه­ های انسان قرار گیرد. قابل توجه است که حیوانات علاوه بر حضور در اساطیر و حماسه­ها، بعدها در داستان­های عرفانی، تعلیمی و حکایات پندآموز نیز نقش­آفرینی می­کنند.

 

یکی از آثاری که حیوانات در آن ایفای نقش می­کنند «کلیله و دمنه» است  که اصل آن به نام «پنجاتنترا» از سرزمین هند و جایگاه رواج و شهرت آن در سرزمین ایران بوده است و در میان هر دو ملت ایران و هند جایگاه و اهمیت ویژه­ای دارد.  با تأمل در نقش و کنش حیوانات این اثر مشاهده می­شود حیوانات نقش­آفرین آن، روزگاری کهن دارای نقش و جایگاه مهمی در اساطیر بوده­اند. برخی حیوانات آن همچنان پشتوانه­ی اساطیری و نمادین خود را حفظ کرده­اند و کنش­های آن­ها نیز مطابق جنبه­ی نمادین­شان در اساطیر است.

 

 نگارنده در پژوهش حاضر به نمادشناسی حیوانات کلیله و دمنه بر مبنای اساطیر هند و ایران و مقایسه­ی پشتوانه­­ی اساطیری آن­ها در دو سرزمین و همچنین به بررسی کنش­های این حیوانات در حکایت­های کلیله و دمنه، پرداخته است. ساختار پژوهش در نگاهی گذرا چنین است: فصل اول شامل «كلیات» است و فصل دوم به نمادشناسی حیوانات «كلیله و دمنه» بر مبنای اساطیر هند و ایران اختصاص دارد. در فصل سوم، كنش­های حیوانات در «كلیله و دمنه» و ساختار چند حكایت، مورد مقایسه و بررسی قرار می­گیرد. فصل چهارم، شامل نگاهی هر چند گذرا، به جایگاه «كلیله و دمنه» در چند اثر عرفانی است. در فصل پنجم نتیجه­ی مباحث این پژوهش بیان خواهد شد.

 

فصل اول: کلیات

 

1- مقدمه

 

اسطوره از مفاهیمی است که ارائه­ی یك تعریف جامع از آن، كه  دربرگیرنده­ی همه­ی مفاهیم و مطابق با فرهنگ­های مختلف باشد، کار دشواری است. پژوهشگران، بر اساس دیدگاه­های خاص خود، تعاریفی از اسطوره ارائه داده­اند. در این پژوهش نیز باید ابتدا تعریف خاصی از اسطوره پذیرفت و ارائه داد. ژاله آموزگار در بخش اساطیری «تاریخ ایران باستان» مطالبی درباره­ی اسطوره آورده است که با مباحث پژوهش حاضر همخوانی بیشتری دارد:

 

  «اسطوره واکنشی از ناتوانی انسان است در مقابله با درماندگی­ها و ضعف او در برآوردن آرزوها و ترس او از حوادث غیر مترقبه. قدرت تخیل، نهایت فعالیت خود را در این زمینه انجام می­دهد. خدایان به این ترتیب خلق می­شوند و سپس به شهریاران و پهلوانان زمینی تبدیل می­گردند و گاهی به عکس از شخصیتی تاریخی یا قهرمانی معمولی، موجودی اسطوره­ای شکل می­گیرد؛ به این صورت که همه­ی ویژگی­های یک موجود خارق­العاده را به او نسبت می­دهند…از سوی دیگر اسطوره تجسم احساسات آدمیان است به گونه­ای ناخودآگاه، برای تقلیل گرفتاری­ها یا اعتراض به اموری که برایشان نامطلوب و غیرعادلانه است و چون آن را تکرار می­کنند آرامشی به آن­ها دست می­دهد…»(آموزگار،1383: 54)

 

 به عبارت دیگر، «اسطوره» بیان بینش و تفکر انسان ابتدایی در برخورد او با پدیده­های پیرامونش است.

 

حضور مؤثر جانوران در حیات آدمی باعث شده این موجودات ابتدا در حیات اساطیری و سپس به شکل نمادین در خدمت بیان اندیشه­ های انسان­ها قرار گیرند. حیوانات علاوه بر حضور در اساطیر و حماسه­ها، بعدها در داستان­های عرفانی، تعلیمی و قصه­ها و حکایات پندآموز نیز نقش­آفرینی می­کنند و در برخی موارد پشتوانه­ی نمادین و کهن خود را(هر چند کم­رنگ) حفظ کرده­اند و ریشه­ی بعضی از خویش کاری­هایشان را می­توان در پشتوانه­ی اسطوره­ای آن­ها مشاهده کرد.

 

1-1- تعریف نماد

 

   نماد معانی متفاوت و مختلفی دارد. در ایران نماد درمعنای لغوی خود چنان­که در لغت­نامه­ی دهخدا و به نقل از آنندراج آمده است، به معنای «فاعل»، یعنی ظاهر کننده و نشان­دهنده و مظهر واقع شدن است. اما در دوران جدید، این واژه عمدتاً در «غیر ما وُضع له» به کار رفته است و غالباً با نقش­های کنایی، استعاری و حتی گاه در معنای نشانه و علامت استعمال شده است.(ر.ک:قبادی،1374: 339) کلمه­ی نماد، برابر(symbole)، در زبان فرانسوی است؛ «لغت symbole از واژه­ی یونانی«sumballein»  می­آید که به معنی به هم پیوستن و اتصال است. هر sumbalon در اصل نشانه­ای برای شناخت و بازشناسی بوده است، یعنی یک نیمه از آن­چه را كه هرگز ندیده باشند، چون برادر بدانند و بپذیرند.»(ستاری،1366: 9)

 

  نماد همیشه سرشار از راز و رمز است. «از ابتدا که معرفت بشری از افسانه­ها و اساطیر فراتر آمده یعنی قالب فرضیه و فلسفه به خود گرفت تاکنون، تعریف نماد همچنان چند پهلو و ناگشوده باقی مانده است.»(قبادی،1374: 342)

 

  تعریف نماد از نظر اصطلاحی نیز بسیار گسترده و وسیع است و اغلب صاحب­نظران، نماد را از دیدگاهی ویژه و سازگار با قلمرو کاری خویش تعریف کرده­اند؛ چنان­که روان­شناسان، فلاسفه، اسطوره­شناسان، ادیبان و… هر کدام تعریفی متفاوت از نماد ارائه داده ­اند؛ البته در همه این تعاریف یک نقطه­ی مشترک وجود دارد­ و آن این است که: نماد بر معنی و مفهومی، ورای آن­چه ظاهر آن می­نماید دلالت دارد؛ معنی­ ای پوشیده و پنهان که باید کشف شود.

 

به تعریف نماد از چند دیدگاه مختلف اشاره می­شود که این تعاریف برگرفته از مقاله­ی «نظری بر نمادشناسی و اختلاف و اشتراک آن با استعاره و کنایه» است:

 

نماد در علم روان­شناسی به معنی وجه آشکار و نمایان صورت مثالی ناشناخته و فی­نفسه بیان­نشدنی است. هر صورت مثالی می­تواند در جامه­ی نمادهای مختلف ظاهر گردد. این نمادها به نوبه­ی خود می­توانند مجموعه­ی صورت­های گوناگونی را تشکیل دهند و به شکل دسته­ های تصاویر به هم پیوسته­ای درآیند. از نظر یونگ، نمادهای گوناگون مجسم­کننده­ی صورت مثالی هستند.(ر.ک:باستید،1370: 70)

 

«در فرهنگ فلسفی، نوشته­های سمبلیک و نمادین، آثاری مبتنی بر صور الهامی در مقابل تفکر منطقی مبتنی بر معانی مجرد، تعریف شده است. میرچا الیاده رمز و نماد را دنباله و ادامه­ی تجلی قداست در اساطیر توصیف کرده است. از نظر ادبی نیز هرگاه در اثر ادبی، ابزار و عناصری به خدمت گرفته شود که القاءکننده­ و مبیّن موضوع یا شیی دیگر باشد یا عملی مطرح گردد که امر دیگر را القاء کند که هم خود باشد و هم مظهر مفاهیم فراتر از وجود عینی خود، «نماد» خوانده می­شود.»(قبادی،1374: 341-339)

 

همچنین نماد به حسب جایگاه آن در اثر و وسعت و شمول یا سیر تاریخی و طبیعی آن، به این گروه­ها  قابل تقسیم است:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:15:00 ق.ظ ]