ماهیت بیع زمانی

با توجه به اینکه هر یک از عقود معین تعاریف، ویژگیها و آثار متفاوتی از یکدیگر دارند، به همین دلیل در این گفتار، ماهیت قرارداد تایم شرینگ (بیع زمانی) بررسی می­گردد تا مشخص شود که در قالب کدام یک از عقود معین قرار می­گیرد و یا اینکه چنین قراردادی در قالب هیچ یک از عقود معین قرار نمی­گیرد و یک قرارداد بی­نام است و در قالب ماده 10 قانون مدنی قرار می­گیرد، اما برای اینکه ماهیت این قرارداد را به خوبی بشناسیم و تعیین کنیم، ابتدا باید با ویژگیهای این قرارداد به خوبی آشنا شد. با این توضیحات،  مطالب این گفتار به سه بند تقسیم می­ شود. بند اول به ویژگیهای قرارداد بیع زمانی اختصاص دارد. در بند دوم بررسی این قرارداد در قالب عقود معین و در بند سوم به بررسی قرارداد مذکور در  قالب عقود غیر معین می­پردازیم.

بند اول: ویژگیهای قرارداد بیع زمانی

با توجه به اینکه ویژگیهای هر قرارداد در تعیین ماهیت آن قرارداد و آثار آن نقش اساسی دارد، لذا در این بند برآنیم ویژگیهای قرارداد بیع زمانی را بررسی کنیم، سپس در بند دوم بر اساس این ویژگیها، ماهیت عقد مذکور را مشخص و تعیین نماییم.

1ـ تملیکی یا عهدی بودن قرارداد بیع زمانی

عقد را به اعتبار اثر آن به دو قسم تملیکی و عهدی تقسیم نموده ­اند. عقد تملیکی، عقدی است که نتیجه مستقیم آن انتقال ملکیت باشد و عقد عهدی، عقدی است که سبب ایجاد و انتقال تعهد یا سقوط آن باشد. عقد بیع زمانی با توجه ماهیت و ویژگیهای آن، در زمره­ی عقود تملیکی قرار می­گیرد. بایع مبیع را در مقابل ثمن به مشتری تملیک می­ کند و خریدار ثمن را به بایع تملیک می­ کند. اگرچه در قرارداد بیع زمانی تعهداتی برای طرفین به وجود می­آید، لیکن این تعهدات فرعی است و همین که اثر مستقیم و اصلی عقدی انتقال مالکیت باشد، باید آنرا در زمره­ی عقود تملیکی دانست، بنابراین بیع زمانی سنخ خاصی از مالکیت است؛ در نتیجه اوصاف سه گانه مالکیت را داراست، اما با توجه به ویژگی خاص این مالکیت، این اوصاف با محدودیتهایی روبرو است. در مورد انحصاری بودن می­توان گفت، در قرارداد بیع زمانی، ملک متعلق به همه مالکین زمانی است، ولی هر یک از مالکان در نوبت خود، به نحو مستقل و انفرادی حق تصرف و انتفاع دارد. بنابراین وصف انحصار هر یک از مالکان محدود به نوبت خود اوست. در خارج از زمان متعلق به وی، مالکیتی نسبت به مال ندارد و مالکیت با تمام اوصافش به مالک بعدی منتقل می­ شود. در مورد وصف مطلق بودن مالکیت نیز، گفتیم که این وصف به مالک امکان می­دهد تا از ملک خود به صورت مطلق بهره برداری کند و نیز گفتیم که این وصف را قاعده لاضرر محدود می­ کند، این قید در بیع زمانی وضوح بیشتری دارد، زیرا هر یک از مالکین باید در ضمن تصرف در ملک باید حقوق سایرین را نیز مد نظر قرار دهند و قاعده لاضرر را رعایت نمایند. در فصل دوم به طور مفصل راجع به این موضوع بحث خواهیم کرد.

در حقوق انگلستان تایم شرینگ نوعی مالکیت مطلق و بدون قید و شرط است. زیرا تمام حقوق مالکانه نسبت به ملک خود را دارا می­باشد؛ اگرچه محدودیتهایی در اعمال این حق وجود دارد، ولی این امر منافاتی با مالکیت مطلق افراد نسبت به اموال خود در مقطعِ زمانی مالکیتشان ندارد. در نتیجه شخصی که دارای مالکیت مطلق و بدون قید و شرط است، می ­تواند تمام حقوق مالکانه خود را در هر زمان اعمال کند و این حقوق در قرار و فراز ملکش تعمیم می­یابد. البته اجرای این حقوق مقید به رعایت حقوق عمومی مانند خودداری از مزاحمت، غفلت و به ویژه حقوق موضوعه جدید است که حقوق شخص مالک را در برابر  منافع جامعه محدود می­ کند. وصف سوم مالکیت نیز دائمی بودن است که به طور مجزا در همین بند بررسی شده است.

ـ ناصر کاتوزیان، قواعد عمومی قراردادها، پیشین، جلد 1، صص 75 ـ 76.

ـ سید عبدالمطلب احمدزاده بزاز، مالکیت موقت، پیشین، ص 123.
ـ پرویز عامری و اعظم انصاری، پیشین، ص 117.
ـ همان، ص 128.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...