پایان نامه ارشد تربیت بدنی: مقایسه کیفیت زندگی و هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار … |
2-1-6- اصول اساسی در ارتباط با کیفیت زندگی………………………………. 29
2-1-7- سنجش کیفیت زندگی………………………………. 30
2-1-8- عوامل موثر بر کیفیت زندگی……………………………… 32
2-1-9- ویژگیهای کیفیت زندگی………………………………. 32
2-1-10- کیفیت زندگی به عنوان مفهومی نسبی………………………………. 33
2-1-11- هویت و کیفیت زندگی………………………………. 34
2-1-12- رویکردهای مختلف به مفهوم کیفیت زندگی………………………………. 34
2-1-13- مطالعه علمی کیفیت زندگی………………………………. 50
2-1-14- مدیریت کیفیت زندگی………………………………. 52
2-1-15- بهزیستی بدنی/ سلامت جسمانی و کیفیت زندگی……………………………… 55
2-1-16- سلامت روانی………………………………. 59
2-1-17- تعریف سلامت روان………………………………. 60
2-1-18- ویژگیهای سلامت روان………………………………. 62
2-1-19- یازده مولفه کلیدی سلامت……………………………….. 63
2-1-20- بهداشت روان………………………………. 65
2-1-21- اصول بهداشت روانی………………………………. 67
2-1-22- خصوصیات افراد دارای سلامت روانی…………………. 68
2-1-23- عوامل موثر در تامین سلامت روان………………………. 70
2-1-24- نظریات مرتبط با سلامت روانی……………………….. 70
2-1-25- بهزیستی روانشناختی………………………………. 76
2-1-26- هوش هیجانی………………………………. 78
2-1-27- انواع هوش………………………………… 78
2-1-28- هیجان و اجزاء آن………………………………. 79
2-1-29- تعریف هوش هیجانی………………………………. 80
2-1-30- تاریخچه هوش هیجانی………………………………. 84
2-1-31- مولفه های هوش هیجانی………………………………. 87
2-1-32- ویژگی افرادی که هوش هیجانی بالا دارند…………… 89
2-1-33- مدلهای هوش هیجانی………………………………. 92
2-1-34- ابعاد هوش هیجانی در مدل توانایی……………….. 93
2-1-35- مدل بار – آن………………………………. 94
2-1-36- مدل دانیل گلمن………………………………. 96
2-1-37- هوش هیجانی و هوش شناختی…………………. 98
2-1-38- رهنمودهای لازم برای موفقیت برنامههای هوش هیجانی………….. 100
2-1-39- آموزش هوش هیجانی………………………………. 100
2-1-40- کاربرد هوش هیجانی………………………………. 101
2-1-41- آموزش و یادگیری هوش هیجانی در سازمان……………………. 104
2-1-42- عملکرد هوش هیجانی در سازمان………………………………. 106
2-1-43- نقش هوش هیجانی در زندگی………………………………. 107
2-1-44- نمودهای هوش هیجانی در محیط كاری………………… 108
2-1-45- هوش هیجانی و عملكرد اثر بخش……………………….. 109
2-1-46- هوش هیجانی در محیط کار……………………………… 110
2-1-47- سن و هوش هیجانی………………………………. 110
2-1-48- هوش هیجانی در ورزش………………………………… 111
2-2- پیشینهی تحقیق……………………………….113
2-2-1- تحقیقات داخلی………………………………. 113
2-2-2- تحقیقات خارجی………………………………. 124
2-2-3- جمع بندی………………………………. 130
فصل 3: روش شناسی تحقیق……………………………….. 131
3-1- مقدمه……………………………… 132
3-2- روش تحقیق………………………………. 132
3-3- جامعه آماری و روش نمونه گیری و حجم نمونه…………… 132
3-4- متغیرهای تحقیق………………………………. 133
3-5- ابزار جمع آوری اطلاعات……………………………….. 133
3-6- روشهای تجزیه و تحلیل دادهها ……………………………..136
فصل 4: تجزیه و تحلیل داده های تحقیق………………………. 137
4-1- مقدمه……………………………… 138
4-2- آمار توصیفی متغیرهای تحقیق………………………………. 139
4-2-1- سن………………………………. 139
4-2-2- وضعیت تأهل………………………………. 140
4-2-3- وضعیت تحصیلی………………………………. 141
4-2-4- سابقه کار……………………………… 142
4-2-5- وضعیت تغذیه……………………………… 143
4-2-6- سابقه بیماری منجر به بستری شدن………………………………. 144
4-2-7- وضعیت ورزشکار بودن نمونه های تحقیق…………………….. 145
4-2-8- آمار توصیفی متغیر کیفیت زندگی………………………………. 146
4-2-9- آمار توصیفی متغیر هوش هیجانی……………………………… 151
4-2-10- آمار توصیفی متغیر سلامت روانی………………………….. 154
4-3- آمار استنباطی و آزمون فرضیه های تحقیق…………………. 157
4-3-1- فرضیه اول………………………………. 160
4-3-2- فرضیه دوم……………………………… 163
4-3-3- فرضیه سوم……………………………… 165
فصل 5: خلاصه، بحث و نتیجه گیری، پیشنهادها…………… 167
5-1- مقدمه……………………………… 168
5-2- خلاصه تحقیق………………………………. 168
5-3- بحث و نتیجه گیری………………………………. 172
5-4- پیشنهادهای برخاسته از تحقیق………………………………. 179
5-5- پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی………………………………. 181
منابع و مآخذ………………………………. 182
پیوست ها و ضمائم………………………………. 194
چکیده:
هدف از این تحقیق مقایسه کیفیت زندگی، هوش هیجانی و سلامت روانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که با روش تحقیق توصیفی- مقایسه ای به صورت میدانی به اجرا درآمد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی ایران شاغل در ستاد مشترک ارتش تشکیل می دادند. براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نمونه گیری و براساس فرمول نمونه گیری کوکران 254 نفر از کارکنان پایور ارتش جمهوری اسلامی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی SF_36، پرسشنامه هوش هیجانی بردبری و گریوز و پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای استنباطی K-S و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین کیفیت زندگی در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد (01/0p<). همچنین در بین ابعاد کیفیت زندگی؛ بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار در عملکرد فیزیکی، محدودیت نقش ناشی از مشکلات احساسی، احساس حیات، سلامت روانی، سلامتی عمومی، بُعد جسمانی و بُعد روانی، تفاوت معنیداری وجود دارد(01/0p<)؛ اما در ابعاد محدودیت نقش ناشی از سلامت جسمانی، عملکرد اجتماعی، و درد بدنی بین کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری مشاهده نمیشود(05/0p>). تفاوت معناداری بین تمامی ابعاد هوش هیجانی در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد(01/0p<). در نهایت تفاوت معناداری بین سلامت روانی در کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود دارد(01/0p<). همچنین در بین ابعاد سلامت روانی؛ بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار در علائم اجتماعی و افسردگی تفاوت معنیداری وجود دارد(01/0p<)؛ اما بین کارکنان ورزشکار و غیر ورزشکار در اختلال در عملکرد اجتماعی و اضطراب و بی خوابی تفاوت معنی داری وجود ندارد(05/0p>).
فصل اول: طرح تحقیق
1-1- مقدمه
پیشرفتهای زیادی در زمینه بهداشت در سطح جهانی طی قرن بیستم، حاصل گردید، با این وجود عوامل ابتلاء و مرگ و میر از وضعیتهای حاد و مرگ و میرهای زودرس ناشی از بیماری عفونی به وضعیتهای مزمن و ناتوان کننده تغییر یافتهاند. بیماریهای جدید کیفیت زندگی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند؛ چرا که اختلالات مزمن اغلب کشنده نیستند؛ بلکه وضعیت سلامت و کیفیت زندگی را کاهش میدهند(سازمان جهانی بهداشت،2003).در حال حاضر،دیدگاه آدمی نسبت به زندگی تغییرات چشمگیری یافته است، به طوری كه فقط حفظ زندگی به شكل معمول، مطلوب تلقی نمیشود؛ بلكه برای ارتقاء جنبههای مختلف كیفیت زندگی تلاش بسیار زیادی انجام میگیرد(احمدی، سالار و فقیه زاده، 1383). این موضوع به معنای برداشت مشابه افراد و فرهنگهای مختلف از كیفیت زندگی نیست؛ با اینکه در مورد مفهوم کیفیت زندگی توافق کلی وجود دارد،ولی در عین حال افراد از كیفیت زندگی برداشتهای مختلفی مینمایند. به همین دلیل، الگوهای متعددی از كیفیت زندگی مطرح شدهاند كه همپوشی زیادی با هم دارند و تمایزهایی نیزدر بین آنها مشاهده میشود. برخی از الگوها بر سازههای شخصیتی به عنوان واسطهها تكیه میکنند؛اما برخی كارآمدی اجتماعی افراد را مهمتر میدانند. باز خوانی مفاهیم متعدد كیفیت زندگی منجر به ارائه تعریفی از سوی گروه كیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی شده است. این تعریف برای درك فرد از موقعیت خود در بافتی از نظامهای فرهنگی و ارزشی و در ارتباط با هدفها، انتظارات و استانداردها و علاقه مندی آنها ارائه شده است. در این نگاه كیفیت زندگی، مفهومی فراگیر است كه سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و ارتباط با محیط را در بر میگیرد که مبتنی بر ادراك فرد از این ابعاد است. در واقع كیفیت زندگی در برگیرنده ابعاد عینی و ذهنی است كه در تعامل با یكدیگر قرار دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت كه كیفیت زندگی مفهومی پویا است؛ چون ممکن است ارزشها، نیازها و نگرشهای فردی و اجتماعی در طی زمان در واكنش به رویدادها و تجارب زندگی دگرگون شوند، همچنین هر بعد از كیفیت زندگی میتواند آثار قابل ملاحظهای بر سایر ابعاد زندگی بگذارد(Newa & Taylor, 1992). با اینکه كیفیت زندگی، مفهومی پیچیده و چندگانه است؛ ولی مورد توجه سازمانهای خدمات رفاهی و اجتماعی، محققان و اندیشمندان علوم اجتماعی،روان شناسی،بهداشت، پزشکی و تربیت بدنی قرار گرفته است. هر چند؛ ارزشیابی و كمی كردن آن كاری دشوار است، ولی تلاشهای علمی زیادی در این زمینه انجام میگیرد. بنابراین بررسی كیفیت زندگی از چند جنبه بسیار اساسی است. نخست اینكه نشانگر ارزیابی مناسبی از خدمات و برنامههایی است كه به منظور بالا بردن كیفیت زندگی افراد و گروههای مختلف اجتماعی تنظیم شده است. از طرف دیگر، اندازه گیری كیفیت زندگی وسیله مهمی برای ارزیابی اثر بخشی سیاست گذاریها و تمهیدات بهداشتی،تفریحی، دارویی و غیره است. علاوه بر کیفیت زندگی، میزان سلامت روانی افراد و نحوه تعاملات آنها که متأثر از هوش هیجانی آنهاست، از جمله متغیرهای روانی مهمی هستند که در دهههای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفتهاند. سلامت روانی به عنوان وضعیت رفاه و بهبود در وضعیت روانی تعریف شده که طی آن فرد میتواند تواناییهایی بالقوه خویش را تحقق بخشد، با استرسهای معمولی در زندگی مقابله کرده و به شکل سازندهای به کار و فعالیت بپردازد و در اجتماعی که به آن تعلق دارد نقش موثرتری ایفا کند(Landers, 2005). سلامت روانی را میتوان براساس تعریف کلی و وسیعتر تندرستی تعریف کرد. طی قرن گذشته ادراک ما از تندرستی به طور گستردهای تغییر یافته است. عمر طولانیتر از متوسط، نجات زندگی انسان از ابتلاء به بیماریهای مهلک با کشف آنتی بیوتیک ها و پیشرفتهای علمی و تکنیکی در تشخیص و درمان، مفهوم کنونی تندرستی را به دست داده که نه تنها بیانگر نبود بیماری است. بلکه توان دستیابی به سطح بالای تندرستی را نیز معنی میدهد. چنین مفهومی نیازمند تعادل در تمام ابعاد زندگی فرد از نظر جسمانی، عقلانی، اجتماعی، شغلی و معنوی است. این ابعاد در رابطه متقابل با یکدیگرند، به طوری که هر فرد از دیگران و از محیط تاثیر میگیرد و بر آنها تاثیر میگذارد. بنابراین سلامت روانی نه تنها نبود بیماری روانی است، بلکه به سطحی از عملکرد اشاره میکند که فرد با خود وسبک زندگیاش آسوده و بدون مشکل باشد. علاوه بر سلامت روانی، کنترل و مدیریت هیجانات در شرایط خاص یکی از عوامل تعیین کننده در موفقیت افراد است. این شرایط به ویژه برای افراد نظامی که انتظار میرود در شرایط بحرانی از خود واکنشهای مطلوب نشان دهند، اهمیت دو چندانی مییابد. گلمن[3] نیز هوش هیجانی را ظرفیت برای برانگیختن خود، سازمان دادن احساسات خود و دیگران، همچنین مدیریت کردن هیجانها در خود و در روابط با دیگران تعریف کردهاند (قنبری، 1385). بنابراین شناخت عواملی میتواند به ارتقاء هوش هیجانی کمک کند، میتوان برای برنامه ریزی و ساماندهی نیروها بسیار مفید است. از این رو این تحقیق در پی آن است که بررسی کند که بین کیفیت زندگی، سلامت روانی و هوش هیجانی کارکنان پایور ورزشکار و غیر ورزشکار ارتش جمهوری اسلامی تفاوت وجود دارد یا خیر؟
2-1- بیان مسأله
امروزه مسأله ارتقاء سلامت افراد و فعال ماندن آنها در سنین بالا، مسئله جدی تلقی شده و دیگر به عنوان یک مفهوم تجملی مطرح نیست. افزایش طول عمر افراد این توقع را در آنان به وجود آورده است که سالهای بیشتری را در سلامت و فعالیت سپری نمایند، به نحوی که این مسأله، متصدیان را بر آن داشته است تا واژه امید به زندگی را با مفهوم امیدواری به زندگی سالم«نه به مفهوم نبود بیماری بلکه به معنای زندگی بدون محدودیت عملکردی» جایگزین نمایند(تابش، 1385). چالش اصلی بهداشت در قرن بیستم«زنده ماندن» بود و چالش قرن حاضر«زندگی با کیفیت بهتر» میباشد. امروزه با توجه به افزایش شاخص طول عمر و امید به زندگی، مسئله مهمتری تحت عنوان چگونه گذراندن عمر و به عبارتی کیفیت زندگی[1] مطرح شده است، که پرداختن به این موضوع ذهن صاحبنظران و محققین در امور ورزش و تربیت بدنی را به خود جلب کرده است(احمدی، سالار و فقیه زاده، 1383، Resnick et al, 2008). بازخوانی مفاهیم متعدد كیفیت زندگی منجر به ارائه تعریفی از سوی گروه كیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت[2] شده است. این تعریف برای درك فرد از موقعیت خود در بافتی از نظامهای فرهنگی و ارزشی و در ارتباط با هدفها، انتظارات و استانداردها و علاقهمندی آنها ارائه شده است. در این نگاه كیفیت زندگی مفهومی فراگیر است كه سلامت جسمانی، رشد شخصی، حالات روان شناختی، میزان استقلال، روابط اجتماعی و ارتباط با محیط را در بر میگیرد که بر ادراک فرد از این ابعاد نیز مبتنی است. در واقع كیفیت زندگی در برگیرنده ابعاد عینی و ذهنی است كه در تعامل با یكدیگر قرار دارند. از سوی دیگر باید توجه داشت كه كیفیت زندگی مفهومی پویا است؛ چون ممکن است ارزشها، نیازها و نگرشهای فردی و اجتماعی در طی زمان در واکنش به رویدادها و تجارب زندگی دگرگون شوند. همچنین هر بعد از كیفیت زندگی میتواند آثار قابل ملاحظهای بر سایر ابعاد زندگی بگذارد(Newa & Taylor, 1992). به بیانی دیگر کیفیت زندگی بیانگر اثرات عملکردی عدم سلامتی و بر آیندهای آن بر درک فرد از جنبههای جسمانی، روانشناختی و اجتماعی زندگی فردی است(موسوی، 1381). لندرز[3](2005) سلامتی روان را به شرح زیر تعریف میکنند. سلامت روان شامل توانایی زندگی کردن همراه با شادی، بهره وری و بدون وجود دردسر است. سلامت روان مفهوم انتزاعی و ارزیابی نسبی گری از روابط انسان با خود، جامعه و ارزشهایش است و نمیتوان آن را جدای از سایر پدیدههای چند عاملی فهمید که فرد را به موازاتی که در جامعه به عمل میپردازد، میسازند. سلامت روان، شیوه سازگاری آدمی با دنیاست، انسانهایی که موثر، شاد و راضی هستند و حالت یکنواختی خلقی رفتار ملاحظه گرانه و گرایش شاد را حفظ میکنند. سلامت روان عنوان و برچسبی است که دیدگاهها و موضوعات مختلف مانند عدم وجود علایم احساسات مرتبط با بهزیستی اخلاقی و معنوی و مانند آن را در بر میگیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-10-10] [ 12:49:00 ب.ظ ]
|