پایان نامه مهندسی صنایع گرایش صنایع: بهبود امکان سنجی شیوه نامه ای بر پایه امکان سنجی ریاضی- منطقی |
4
1.2.4. ارزیابی اقتصادی…………………………………………………………………………………….
4
1.3. هدف از اجرای پروژه و ضرورت انجام آن…………………………………………………
5
1.3.1. مکانیابی پروژه …………………………………………………………………..
5
1.3.2. معرفی دانش پروژه……………………………………………………………….
5
1.4. معرفی محصول…………………………………………………………………..
6
1.4.1. کالاهای جایگزین…………………………………………………………………
9
1.4.1.1. اهمیت کالای جایگزین……………………………………………………..
9
1.4.1.2. شاخص های نقاط قوت كالاهای جایگزین………………………….
9
1.5. تنگناها و موانع اجرایی……………………………………………………………
10
1.6. جمعبندی………………………………………………………………..
10
فصل 2: تبیین مساله
2.1. مقدمه ……………………………………………………………..
12
2.2. برنامه پروژه…………………………………………………………………….
13
2.2.1. تعیین محل اجرا………………………………………………………………………
13
2.2.2. تعیین ظرفیت یا وسعت ومحدودهی كار ………………………………………
15
2.2.3. تأمین منابع لازم ……………………………………………………………………
17
2.2.4. فناوری مناسب…………………………………………………………………..
18
2.2.5. تامین منابع مالی ………………………………………………………………
19
2.3. مراحل مطالعات امکانسنجی………………………………………………………….
20
2.3.1. شناسایی امكانات …………………………………………………………..
20
2.3.2. امكانسنجی مقدماتی (بررسی پیش از مطالعه امکانسنجی)……………………
22
2.3.2.1. تحلیل حساسیت…………………………………………………….
23
2.3.3. امكانسنجی نهایی…………………………………………………………
25
2.4. تعریف مساله………………………………………………………………………
27
2.4.1. امکان سنجی به روش ریاضی منطقی………………………………………………… | 27 |
2.4.1.1. مزایای رویکرد……………………………………………………….. | 30 |
2.4.1.2. معایب رویکرد………………………………………………. | 30 |
2.4.2. رویکرد سنجی شیوهنامهای در پروژههای امکانسنجی………………………….. | 30 |
2.4.1.1. مزایای رویکرد……………………………………………….. | 34 |
2.4.1.2. معایب رویکرد…………………………………………………….. | 34 |
2.5. تعریف مساله………………………………………………………………. | 35 |
2.6. جمعبندی………………………………………………………………….. | 35 |
فصل 3: ادبیات | |
3.1. مقدمه ……………………………………………………………………………. | 36 |
3.2. روشهای پیشنهادی سازمانهای بینالمللی…………………………… | 37 |
3.2.1. سازمان ملل متحد(1951)………………………………………………………………………….. | 37 |
3.2.2. موسسه پژوهشی استانفورد(1954)……………………………………………………. | 37 |
3.2.3. سازمان ملل متحد(1958)………………………………………………………………………….. | 38 |
3.2.4. سازمان توسعه صنعتی ملل متحد(1978) ………………………… | 38 |
3.2.5. سازمان توسعه صنعتی ملل متحد(1986)…………………………………. | 38 |
3.2.6. سازمان توسعه صنعتی ملل متحد(1991 و 1995)……………………………………. | 39 |
3.3. جمعبندی………………………………………………… | 40 |
فصل 4: مدل پیشنهادی و روش حل | |
4.1. مقدمه ……………………………………………………………………………………………………….. | 41 |
4.2. مطالعهی نمونهها ……………………………………………………………………………………………. | 42 |
4.2.1. مطالعات امکان سنجی واحد تولید مونومر وینیل استات ……………………………………………….. | 42 |
4.2.1.1. بررسی تنگناها در این مطالعه………………………………………………………………………. | 43 |
4.2.2. پارک علم و فناوری استان گیلان……………………………………………………………………….. | 48 |
4.2.2.1. تعیین شاخصهای کلان ارزیابی اقتصادی توسعه پارکهای علم و فناوری در ایران……………… | 50 |
4.2.2.2. معیارهای ارزیابی طرح مطالعاتی (مرحله اول)……………………………………………………. | 53 |
4.2.2.3. معیارهای ارزیابی (مرحله دوم)…………………………………………………………………… | 54 |
4.2.2.4. روش شناختی مربوط به ارزیابی اقتصادی توسعه پارک علم و فناوری گیلان…………………… | 54 |
4.2.2.5. . شناخت تنگناهای کلان پارکهای علم و فناوری……………………………………………….. | 55 |
4.3. مدل پیشنهادی………………………………………………………………………………………………. | 58 |
4.3.1. ساختار شیوهنامهای امکانسنجی………………………………………………………………………… | 59 |
4.3.2.ساختار امکانسنجی بر مبنای مدل پیشنهادی…………………………………………………………… | 61 |
4.3.3. مباحث نظری مسئله…………………………………………………………………………………….. | 62 |
4.3.4. شرح روابط بین مولفههای مدل مطرح شده در این پروژه………………………………………………. | 62 |
4.4. نقد و ارزیابی مباحث نظری مربوط به مساله……………………………………… | 74 |
4.5. جمعبندی………………………………………………………………………. | 78 |
فصل 5: نتیجه گیری و تحقیقات آتی | |
5.1. نتیجهگیری…………………………………………………………………………………. | 80 |
5.2. تحقیقات آتی ……………………………………………………………………….. | 81 |
مراجع…………………………………………………………………………………………………………………… | 82 |
چکیده :
در این رساله به موضوع بسیار شناخته شده “امکانسنجی1” پروژهها با رویکرد سیستمی پرداخته میشود. تلاش بر این است حتیالامکان از مدلهای ریاضی-منطقی و تسهیلات گراف به موضوع “امکانسنجی” روی آورده شود. در گامهای آغازین کارهای پییشین دربارهی امکانسنجی مطالعه شد و بر اساس آن مولفههای موضوع و عوامل کلان مربوط تعیین شد.
سپس، روابط بین مولفهها و عوامل کلان مربوط به موضوع “امکانسنجی” به صورت ماتریس ربطها برای نمایش بود و نبود ربط با صفر و یک استخراج شد. در این ماتریس از قوت ربط صرفنظر شد. مزیت بزرگ ماتریس یاد شده در این است که میتوان یک ساختار گرافی برای موضوع “امکانسنجی” فراهم کرد.
در گام بعد، یک ساختار دو سطحی برای امکانسنجی ارائه شد. در این ساختار ارتباط بین مولفهها و زیر مولفهها از ماتریس یاد شده قابل تعیین است. به لحاظ محدودیت پژوهش، از پرداختن به تفصیل بیشتر و استخراج سطوح زیرین پرهیز شده است. در این مرحله پرسش بنیادین رساله مطرح میشود که چگونه میتوان امکانسنجی را از چنبرههای ابهامات متنی و نیز از گوناگونی تفاوت شیوهنامهای2 دور نمود. برای این منظور، گزارههای رایج در مطالعات امکانسنجی به دو دسته کمیتپذیر3 و کمیتناپذیر4 تفکیک شد. کمیتپذیرها شامل همه عوامل و روابط موجود در مولفهها یا بین مولفهای است که میتوان یه صورت ریاضی-منطقی تبدیل کرد و کمیت ناپذیرها را نمیتوان تبدیل کرد.
سرانجام میتوان یک موضوع مورد امکانسنجی را به دو بخش “فضای امکان” و “اهداف” مورد نظر تقسیم کرد. هر یک از این دو بخش خود به دو زیربخش کمیتپذیر و کمیت ناپذیر تفکیک میشود. “فضای امکان” با تنگناها شناخته میشود. این ویژگیها برای تنگناها نیز صادق خواهد بود. در مورد اهداف در امکانسنجی، ظاهرا هدف معادل مفهوم goal مورد نظر است- البته کمتر هدف با نامطلوبیت دو سویه مورد نظر است- با این وجود برای هدفها –به معنایی که یاد شد- نیز کمیتپذیری و کمیت ناپذیری مطرح است. در این رساله مجموعهای از اهداف و تنگناهای کمیتپذیر آورده شده است، سهم مهم این رساله ارایهی یک نگاه نو بر پایه رویکرد سیستمی به موضوع مرسوم و شناخته شده “امکانسنجی” است. این نگاه از فنون و ابزارهای رویکرد سیستمی بهره گرفته است. دستاورد پژوهش نشان دادن امکان بهرهگیری از تسهیلات ریاضی-منطقی برای صورتبندی بخشی از امکانسنجی است.
1.1.مقدمه
طرح یا پروژه چیست؟
طرح یا پروژه، ایده یا پیشنهادی است که به صورت مجموعهای از کارها و عملیات مطرح میشود.همچنین پروژه را چنین تعریف میکنند:
پروژه، متشکل از فعالیتهای منطقی و مرتبط به یکدیگر است که زیرنظر یک مدیریت و ارگان اجرایی مشخص، در چارچوب برنامه زمانی و بودجه از پیش تعیین شدهای اجرا میگردد]2[.
به طور کلی هدفهای اصلی پروژهها، کیفیتها یا کمیتهایی هستند که اگر به طور مستقیم قابل سنجش و اندازهگیری نباشند، مقدار یا کیفیت و چگونگی آنها، هم قبل و هم بعد از اجرای پروژه، از طریق سنجش و اندازهگیری متغیرها، نمودها
و شاخصها، به طور غیرمستقیم قابل اندازهگیری است. هدفهای فرعی یا مقاصد پروژه، غالبا کمیتها و پدیدههایی هستند که به طور مستقیم قابل سنجش و اندازهگیریاند و دسترسی به مقادیر آنها، موجب تشخیص مقادیر هدفهای اصلی پروژه میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-10-10] [ 08:28:00 ب.ظ ]
|