پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری :بررسی رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و عملکرد شرکت با تاکید برمتغیرهای حاکمیت شرکتی |
معاملات با اشخاص وابسته را نشانهای (دلیلی) احتمالی، برای مدیریت سودمیدانند و اغلب
حسابرسی اینگونه معاملات مشکل است زیرا دارای ریسک بالای بالقوهای در حسابرسی میباشند.
در این تحقیق رابطه بین معاملات بااشخاص وابسته و عملکرد شرکت با تاکید بر متغیرهای حاکمیت
شرکتی با استفاده از دادههای 90 شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی
1390 -1386 مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق از نسبت تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره
به کل اعضا و عضویت یا عدم عضویت مدیرعامل در هیئت مدیره به عنوان متغیرهای حاکمیت
شرکتی استفاده شد.
نتایج نشان داد که بین معاملات با اشخاص وابسته و بازده داراییها رابطه معنیدار وجود دارد. نتایج
همچنین نشان داد که با وارد کردن متغیرهای حاکمیت شرکتی به مدل، قدرت توضیحدهندگی مدل
افزایش و تاثیر منفی معاملات با اشخاص وابسته بر عملکرد، کاهش مییابد.
مقدمه
معامله با اشخاص وابسته از ویژگیهای معمول فعالیتهای تجاری است. برای مثال برخی واحدهای
تجاری بخشی از فعالیتهای خود را از طریق واحدهای تجاری فرعی، مشارکتهای خاص و
واحدهای تجاری وابسته انجام میدهند. معامله با اشخاص وابسته میتواند بر وضعیت مالی، عملکرد
مالی و انعطافپذیری مالی واحد تجاری تأثیرگذار باشد (اشخاص وابسته ممکن است معاملاتی انجام
دهند که اشخاص غیروابسته انجام نمیدهند). تحقیقات صورت گرفته نشان میدهد که وجود
معاملات با اشخاص وابسته، جزء مواردی است که میتواند منجر به دستکاریهای مدیریت یا تجدید
ارائه در رابطه با اطلاعات مالی گردد. اینگونه معاملات گوناگون هستند و اغلب شامل معاملات
پیچیدهای بین بنگاه و مدیران اصلی، مدیران ارشد اجرایی، مالکان و واحدهای تجاری وابسته به آن
واحد میباشند
با توجه به اینکه افشا و حسابرسی معاملات با اشخاص وابسته، یکی از چالشهای اخیر اغلب
شرکتها و حرفه حسابداری است، بنابراین در این تحقیق تاثیر معاملات با اشخاص وابسته بر
عملکرد شرکت با توجه به متغیرهای حاکمیت شرکتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق
بهادار تهران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مسأله پژوهش
اکثر شرکتها و واحدهای تجاری تمایل به هموارسازی سود دارند. در واقع هموارسازی سود به معنی
تلاش مدیران شرکت در راستای تعدیل نوسانهای سودهای تحقق یافته شرکتشان است. بر این اساس
در صورتیکه عملکرد جاری شرکت ضعیف باشد، مدیران به هموارسازی سود از طریق افزایش
تعهدات تمایل دارند و سودهای آتی را به عاریه میگیرند و در صورتیکه عملکرد جاری شرکت
خوب باشد مدیران تمهیدات کاهنده سود را انتخاب کرده و سود را برای دوره آتی ذخیره میکنند.
مدیران شرکت، یا با هدف گرفتن پاداش، یا با هدف حفظ موقعیت شغلی خود دست به این کار
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-10-11] [ 04:03:00 ق.ظ ]
|
پاسخ دهید