پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی: افسردگی در دو گروه دانشجویان بومی و غیر بومی |
3ـ6ـ ابزار اندازه گیری
3ـ7ـ روش آماری
فصل پنجم : خلاصه و نتیجه گیری
5ـ1ـ توصیف روش های مورد استفاده در تحقیق
5ـ2ـ نتیجه گیری
5ـ3ـ توجیه و تفسیر نتایج
5ـ4ـ توصیه برای پژوهشهای بعدی
5ـ5ـ محدودیتها
منابع فارسی
چکیده:
همانطور كه می دانیم افسردگی و مانیا یكی از اختلالت خلقی شایع می باشند كه بیشتر اختلالات عاطفی نامیده می شوند. اختلالات خلقی گروهی از بیماریهای روانپزشكی می باشند كه به شكل خلق پایین و تصورات ذهنی ناهنجار بروز می نمایند.
نمای بالینی افسردگی می تواند بصورت خلق افسرده، احساس ناامیدی، احساس غم، بی ارزشی، آشفتگی خواب و اشتها و یا فقدان انرژی و میل جنسی بروز كند. این اختلالات می توانند منجر به مشكلاتی در عملكرد شغلی ـ تحصیلی ـ اجتماعی و روابط بین فردی گردند. بدین منظور و جهت شناخت بیشتر وضعیت و شیوع افسردگی تحقیقی را بر روی دانشجویان پسر بومی و غیر بومی دانشگاه تربیت معلم تهران واحد حصارك كرج انجام دادیم. مطالعه با استفاده از تست بك (BDI) بر روی 280 نفر از دانشجویان پسر انجام گردیده است.
روش تحقیقی كه از آن استفاده شد، روش تحقیق یا علّی ـ مقایسه ای با روش آماری مقایسة بین میانگین دردو گروه مستقل و با استفاده از فرمول t بوده است. روش نمونه گیری نیز بطور تصادفی ساده و با مراجعه به جدول اعداد تصادفی و به تعداد 140 نفر از هر گروه بوده است. روش جمع آوری اطلاعات نیز با بهره گیری از تست افسردگی بك صورت گرفته است. با قرار دادن نمرات خام درفرمول t و با سطح اطمینان 90% و در سطح به علت كوچك تر بودن عدد بدست آمده از عدد جدول فرض تحقیق معنی دار نیامد و می توان گفت كه «تفاوت معنی داری بین میانگین شیوع افسردگی در دو گروه دانشجویان بومی و غیر بومی وجود ندارد.»
فصل اول
مقدمه:
خلق یا Mood مایه هیجانی یك وضعیت عاطفی پایدار است كه در طول طیفی بهنجار از غم وشادی تجربه می شود. اختلالات خلقی با احساسهای نابهنجار افسردگی یا سرخوشی مشخص می شوند كه در برخی موارد شدید با خصوصیات پسیكوتیك همراهند. اختلالات خلقی به انواع اختلالات دو قطبی و اختلالات افسردگی تقسیم می شوند. این علائم در برخی گروه های خاص از نظر جنس و سن و وضعیت روانی اجتماعی افراد متفاوت می باشد.
در این پژوهش افسردگی نه بعنوان یك بیماری، بلكه بعنوان واكنشی روانی در مقابل مسائل و مشكلاتی كه دانشجویان با آنها گریبانگیر هستند، مطرح است.
بیشتر دانشجویان بخاطر تحصیل دردانشگاه از خانواده و شهر یا روستای خود جدا شده، در محیط جدیدی قرار گرفته اند كه احیاناً از نظر عاطفی مشكلاتی برایشان بوجود می آید. این مشكلات روانی و عاطفی موقعی تشدید پیدا می كند كه آنان نتوانند خود را با محیط جدید دانشگاه تطبیق دهند.
عدم سازگاری با محیط آموزشی دانشگاه، محیط سكونت در خوابگاه و قرار گرفتن در شبكة جدید روابط، برخی عكس العمل های عاطفی از جمله افسردگی را بدنبال دارد.
1-1- بیان مسئله
شاید كمتر كسی باشد كه در طول زندگی خود لحظاتی از نگرانی و افسردگی را احساس نكرده باشد. افسردگی یك اختلال شایع عاطفی است. اگر شدت اینحالت از حد معمول بگذرد، عرصه زندگی را بر فرد تنگ كرده او را از همه چیز حتی از خودش بیزار می كند. بنظر می رسد ادعای اینكه اصولاً افسردگی جزئی از زندگی بشر است زیاد مشكل نباشد.
تورو می گوید: «اكثر مردم عمرشان در افسردگی خاموش می گذرد» و شوپنهاور چنین نوشت: «زندگی انسان بین ملال و اندوه نوسان دارد».
در این تحقیق افسردگی عبارت از واكنشی است در برابر عوامل اجتماعی و محیط .
بعبارت دیگر حالتی است عاطفی به نحوی كه فرد قدرت و توانایی لازم و كافی برای انجام امور و تكالیف عادی روزمره خود را ندارد و كاهش چشمگیر در فعالیتهای سازنده وی دیده می شود.
افراد افسرده گرایش دارند به اینكه به تشریح درونی شكستها و تشریح بیرونی موفقیت هایشان بپردازند، بعبارت دیگر به بروز و بیان شكست هایشان و عدم بروز موفقیت هایشان می پردازند. امروزه دانشمندان رشتةه روانشناسی و روانپزشكی انسان را بعنوان مجموعه ای متشكل از واحدهای زیستی، روانی ـ اجتماعی می شناسند.
(نور بالا، احمد، رابطة بین مذهب و بهداشت روانی از دیدگاه اسلامی ـ دارو و درمان، 1371، تهران).
بین انسان و محیط زندگیش كنش و واكنش مداوم وجود دارد بطوری كه رفتار در كشاكش بین نیروهای محیط و عكس العمل های فرد شكل می گیرد. عوامل محیطی نقش مهمی درنوع رفتار او به عهده دارند. مسئله تحقیق حاضر در اینجا بیان این موضوع است كه آیا تغییر و تحول در محیط فرد می تواند عاملی برای تغییر خلق و عاطفة وی قلمداد گردد. به عبارتی دیگر آیا استرس های ناشی از قرار گرفتن در محیط فیزیكی جدید با انتظارات و مسئولیتهای جدید می تواند عامل بروز تغییرات عاطفی ـ روانی در فرد گردد. سؤال پژوهش حاضر در این زمینه مطرح می شود كه آیا ارتباطی بین میزان شیوع افسردگی و بومی یا غیر بومی بودن دانشجویان وجود دارد یا خیر؟ و اگر ارتباطی وجود دارد آیا این ارتباطات فقط تحت تأثیر همین تغییر در شرایط محیط زندگی است یا اینكه عوامل و فاكتورهای متعدد و متنوع دیگری در این زمینه دخیلند؟ عواملی مثل زمینة زیستی ویا دلواپسی های آنان از آینده شغلی و اقتصادی، همراه با وجود ابهام در این زمینه ها می تواند درفرد درجاتی از پایین بودن خلق و افسرده خویی را ایجاد نماید.
2-1- اهمیت مسئله:
مسئله حاضر از این جهت حائز اهمیت می باشد كه با بررسی این مطلب آیا تفاوتی بین میزان افسردگی دانشجویان بومی وغیر بومی وجود دارد یا خیر؟ اگر این تفاوت چشمگیر باشد باید از مسئولین مربوطه انتظار بهبود و رفع معضلات ناشی از شرایط زندگی و تحصیل این قبل دانشجویان را داشته باشیم.
3-1- اهداف تحقیق:
دانشجویان به اقتضای سن و موقعیتی كه در آن قرار دارند در معرض ابتلاء به انواع اختلالات عاطفی می باشند بیشتر آنان از یكطرف بخاطر تحصیل دردانشگاه از خانواده و شهر خود جدا شده و در محیط جدیدی قرار گرفته اند كه باید با مشكلات خود مبارزه نمایند. از طرف دیگر با توجه به اینكه دانشجویان باید در حین فراغت از تحصیل و یا پس از فراغت از تحصیل، خود را برای تشكیل خانواده و زندگی جدید آماده نمایند و نیز شغل مطلوب خود را بدست آورده و وارد بازار كار شوند، این مسائل خواه ناخواه نوعی اضطراب و نگرانی در آن ها فراهم می آورد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-10-11] [ 01:36:00 ق.ظ ]
|