3. نشان دادن چگونگی گذر تفسیر از قالب اثری به قالب عقلی.

 

4.گزارش تأثیرهای نمایان ایرانیان در روند رو به گسترش دانش های اسلامی.

 

اهمیت و ارزش تحقیق با تأکید بر کاربرد نتایج آن:

 

اهمیت این پایان­نامه در نگاهی نزدیک به اهمیت تفسیر قرآن­کریم و در نگاهی دور به اهمیت بررسی چرایی­ها و چگونگی­های تحول­پذیری و دگرگون شدن دانش تفسیر و نیز اهمیت نگاه تاریخی به این دانش باز می­گردد. به زبان دیگر نقطه­ی برجسته­ی این پایان­نامه، نگرش آن به پروژه­ی تاریخ علم می باشد. نتایج این پایان نامه می­تواند برای قرآن پژوهان در دانشگاه­ها و حوزه­های علمیه و نیز مراکزی که وجهه­ی همّتشان پیگیری تاریخ علم دانش­های گوناگون است، مفید باشد.

 

سوال های تحقیق:

 

1. نقش موالی در دگرگونی­های پیش آمده در تفسیر قرآن کریم، یکسره سودمند یا زیانمند نیست.

 

2. موالی از واسطه ­های مهم و پادرمیان­های انکارناپذیر در چرخش تفسیر از رویکرد اثری به رویکرد عقلی­اند.

 

3. ناآشنایی عمیق موالی با زبان عربی و دقت­ها و ظرافت­های آن، از نقاط ضعف تفسیر موالی است.

 

روش انجام تحقیق:

 

روش انجام این تحقیق مبتنی بر تحلیل محتوا پس از مراجعه به منابع و مصادر مناسب و فیش برداری از آنها و بهره ­مندی از کتابخانه­ های متعدد است.

 

فصل اول: بررسی چگونگی شکل­ گیری طبقه موالی

 

1-1- آشنایی با شبه جزیره عربستان

 

عربستان سرزمینی است که دین اسلام در آن جا ظهور کرده و پیامبر اسلام از آن جا برخاسته است، بدین جهت سزاوار است در آغاز بحث، موقعیت جغرافیایی و وضع دینی عرب را پیش از ظهور اسلام به اختصار شرح دهیم.

 

2-1- موقعیت جغرافیایی عربستان

 

عربستان شبه جزیره­ی بزرگی است به مساحت تقریباً سه میلیون کیلومتر مربع که در جنوب غربی آسیا واقع شده.[1]حدود این شبه جزیره از طرف شمال به بادیه الشام و از طرف مشرق به خلیج فارس و دریای عمان و از سمت جنوب به خلیج عدن و اقیانوس هند و از طرف مغرب به دریای سرخ محدود می­شود.[2] اگرچه از لحاظ جغرافیای سیاسی، عربستان را امروز جزء قطعه آسیا محسوب می­دارند؛ ولی از نظر ساختمان طبیعی و جنس سکنه ونوع معیشت این شبه جزیره دنباله صحرای کبیر آفریقا است.[3] برخی از جغرافیدانان به اختصار آن را “جزیره” نامیده اند.[4]

 

به نوشته یاقوت حموی، چون اطراف آن را دریاها و رودخانه­ها در برگرفته است به این دلیل جزیره می گویند.[5]عبدالله بن عباس این شبه جزیره را به حجاز، تهامه، یمن، عروض، نجد تقسیم می­کند.[6] از لحاظ ریشه، نژاد و قوم عرب، غالب مورخان آن را خاستگاه سامی­ها می­دانند که این اقوام بعدها به دلیل خشکی و کم آب و علف بودن عربستان، به اطراف مهاجرت کردند،[7] در مورد قدمت اعراب برخی علمای اخبار آن را به عرب بائده، عاربه و مستعربه و از لحاظ نسب به قحطانی و عدنانی تقسیم نموده­اند.[8] از قرن­های پیش از میلاد تا پس از میلاد مسیح، حکومت­های متعدد در عربستان جنوبی وجود داشته­اندکه دامنه نفوذ آنها به سراسر شبه جزیره و خارج کشیده شد. مشهورترین حکومت­های آن که در سیاست، فرهنگ و اقتصاد شبه جزیره مؤثر بودند عبارتند از: حکومت مَعین، حضرموت، سبَئیان و حِمیریان بودند.

 

 دولت­های شمالی عربستان نیز به دو دسته تقسیم می­شوند:

 

 اولی؛ شامل دولت­های قدیمی نبط و تدمر که زاییده تجارت بودند.

 

دومی؛ شامل دولت­های متاخرتری از جمله(حیره)، غسان و کنده بودند که با مصالح سیاسی قدرت­های آن ایام پیوند داشتند.[9]

 

3-1- وضع دینی عرب ها

 

تاریخ از وضع دینی عرب­های جاهلیت اطلاعات کافی نمی­دهد همین قدر می­دانیم که در آن روزگار دین شایع و عمومی عرب­ها بت پرستی بوده است،[1]هر قبیله بت مخصوصی داشتند که از چوب یا فلز یا سنگ یا عاج می­ساختند وجمیع افراد آن قبیله به زیارت و پرستش آن می­رفتند.[2]دین مسیح نیز در بعضی نقاط عربستان پیروانی داشت از جمله در ناحیه شمال میان قبایل تغلب و غسان و قضاعه و در ناحیه جنوب در میان مردم یمن رواج داشت[3].

 

دین مسیح در آن زمان به چند فرقه تقسیم شده بود که دو فرقه از آن در جزیره العرب شایع بود، نسطوری در حیره، یعقوبی در شام و نجران بزرگترین مرکز مسیحیان به شمار می رفت. حنفیان نیز در میان عرب­ها وجود داشتند و مردم را به توحید دعوت می­کردند بعضی از عرب­ها افکار ثنوی را از مردم حیره که با ایرانیان تماس داشتند فراگرفته بودند و به یزدان و اهرمن قائل بودند. کیش صابئین یکی از ادیان بسیار قدیم در جنوب عربستان(یمن)بود، اساس دین آنها مبتنی بر پرستش اجرام سماوی و کواکب آسمانی و مخصوصا عبادت آفتاب است.[4]به عبارت دیگر آنها ستاره پرست و آتش پرست بودند.[5]شمار یهودیان در عربستان زیاد بود از معروفترین نقاط یهودی نشین یثرب بود که بعدها مدینه نامیده شد. همچنین در تیماء و فدک و خیبر نقاط یهودی­نشین پدید آمد.[6] اعراب به پرستیدن سنگ علاقه داشتند آنها سنگ ها را انصاب می نامیدند. همچنین تمثالهایی داشتنداز چوب و زر و سیم که اصنام یا اوثان گویند پرستش خدایان از حساب زندگانی دنیوی بوده است و در کارهای خود از جمله جنگ، سفر و … با آنها مشورت و استخاره می کردند. مذهب زرتشت و مانوی در عربستان در قبیله بنی تمیم نیز وجود داشت[7]. در چنین شرایطی بود که دین اسلام ظهور کرد و حضرت محمد(ص) به پیامبری برانگیخته شد.

 

4-1- حضرت محمد (ص) و توسعه جغرافیایی اسلام

 

آن حضرت در نهم ربیع الاول در سال معروف به عام الفیل( 20 اوریل 571م) به دنیا آمد.[1] و در سن چهل سالگی در شب دوشنبه هفدهم ماه رمضان وحی به او نازل شد.[2] پیامبر(ص) بعد از بعثت دائماً به نشر دعوت خود در مکه مشغول بود و پس از آن مردم مدینه را به اسلام می خواندند. زید بن حارثه از سوی پیامبر(ص) تعدادی از صنعتگران ایرانی را به مدینه دعوت کرد آنها در مدینه بودند و پیامبر(ص) هیچ گاه اسلام را بر آنها تحمیل نکرد آنان سرانجام داوطلبانه مسلمان شدند[3] و دین اسلام در مدینه انتشار یافت از آنجا که رسالت پیامبر یک رسالت جهانی و برای همه مردم دنیاست، و لذا بر پیامبر و یاران او بوده و هست که این وظیفه را تا به آخر و تا به هنگامی که قوت دارند ادامه دهند پیامبر(ص) از همان روزهای اول بعثت اعلام کرده بود که به­زودی رسالت او در همه­جا گسترده خواهد شد و گنج­های قیصری و کسرا به زیر سلطه اسلام در خواهد آمد. بعدها پیامبر دست به حرکت­های گسترده دیگری زد تا زمینه اولیه نفوذ اسلام را به خارج از جزیره العرب فراهم کند.

 

 از جمله اقدامات پیامبر(ص) نامه های آن حضرت(ص) به ملوک پس از ماجرای حدیبیه بوده است. پیامبر برای نشر اسلام در خارج عربستان روش مسالمت را پیش گرفت و در سال 6 هجرت به پادشاهان و زمامداران عصر نامه نوشت آنها را به اسلام دعوت کرد و با هر یک از قاصدان خویش نامه­ای را به سوی هرقل امپراطور روم، کسرای ایران، نجاشی امیر حبشه، مقوقس فرماندار مصر، هوذه بن علی الحنفی امیر یمامه، حارث بن ابی شمر امیر غسانی[4]، منذر بن ساوی امیر بحرین[5] و نامه­ای برای اهل عمان و نامه دیگری برای پادشاهان حمیری حاکم در یمن فرستاد و آنها را به اسلام دعوت کرد.[6] اما هیچ یک از بزرگان و زمامداران بیرون عربستان به اسلام نگرویدند، فقط بعضی از آنها با فرستاده پیامبر رفتار نکو داشتند و جوابی مناسب به نامه او دادند. قیصر نامه رسول (ص) را جوابی نیکو باز داد ولی کسری نامه را پاره کرد و به فیروز دیلمی نامه نوشت و به او گفت که رسول را بگیرد و بکشد.[7]

 

پیامبر(ص) پیش از وفات سپاهی برای حمله به سرزمین شام فراهم آورده و اسامة بن زید را سالار آن کرده بود. اما هنگامی که سپاه اسامه بیرون مدینه مهیای حرکت بود پیامبر وفات یافت و حرکت سپاه به تأخیر افتاد[8].

 

پایان نامه

 

[1]. ابراهیم حسن، حسن، پیشین، ج1، 1373 ، ص 69.

 

[2]. همان، ج1 ص 72.

 

[3].، افتخارزاده، گلدزیهر، محمود، رناث، اسلام در ایران- شعوبیه- نهضت مقاومت ملی ایران علیه امویان و عباسیان، ترجمه و تحقیق و تالیف محمود افتخارزاده، مترجمان محمود افتخارزاده- محمد حسن عضد دانلو، تهران: مولف، 1371، چ اول، ص37و 38.

 

[4]. ابراهیم حسن، حسن، پیشین،  ج،1  ص174 ؛ جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام تا سال 40هجری، قم:  ناشر موسسه در راه حق ، 1366،  چ اول، ص217-219.

 

[5]. مظفر، محمد حسین، تاریخ شیعه، ترجمه محمد باقر حجتی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1368، ص345.

 

[6]. بلاذری، فتوح البلدان، ص104.

 

[7]. خرگوشی، ابوسعید واعظ، شرف النبی، ترجمه نجم الدین محمود راوندی، تصحیح و تحشیه محمد روشن، تهران: انتشارات بابک، 1361، ص168.

 

[8]. ابراهیم حسن، حسن ، ج1، پیشین، 1373؛ قادری، حاتم، اندیشه سیاسی در اسلام و ایران، ص 17؛ طبری بی تا، ج3، ص226؛ جعفریان، رسول،  پیشین، ص 226.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...