کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



جستجو




آخرین مطالب
 



 

 

1-4 سوالات تحقیق.. 7

 

1-5 تعریف مفاهیم و اصطلاحات مورد استفاده در تحقیق.. 7

 

2-1 تعریف و تبیین مفهوم فلسفه. 13

 

2-1-1 بررسی سیر تاریخی فلسفه. 13

 

2-1-2 تعریف فلسفه. 14

 

2-1-3 بازشناسی مفهوم فلسفه. 16

 

2-1-4 مفهوم فلسفه و آموزش فلسفه از دیدگاه فیلسوفان. 17

 

2-1-5 ضرورت، تعریف و ماهیت تفکر. 19

 

2-1-6 اهمیت فلسفیدن و فلسفه ورزی.. 24

 

2-1-7 فلسفه سیری مولد برای مقابله با دگماتیسم. 24

 

2-1-8 فلسفه در جایگاه فعالیت… 25

 

2-2 آموزش فلسفه. 26

 

2-2-1 ماهیت و مفهوم آموزش فلسفه. 26

 

2-2-2 مشکلات، مزایا و فواید پیش رو برای آموزش فلسفه. 26

 

2-2-3 روش آموزش فلسفه. 27

 

2-2-4 نقد و بررسی فرایند یاددهی یادگیری آموزش فلسفه. 29

 

2-2-5 نقد و بررسی ارزشیابی و ارزیابی کلاس آموزش فلسفه. 31

 

2-3 آموزش فلسفه برای کودکان. 32

 

2-3-1 مبانی آموزش فلسفه برای کودکان. 32

 

2-3-2 اهمیت پرداختن به فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 32

 

2-3-3 اهداف برنامه فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 33

 

2-3-4 ویژگی های (ماهیت و مبنا) برنامه ی فلسفه برای کودکان و نوجوانان. 34

 

2-3-5 ویژگی ها، عناصر و اجزا، مزایا  و فواید. 34

 

2-4 آموزش فلسفه در آموزش عالی.. 35

 

2-4-1 تاریخچه آموزش عالی در اسلام(دانشگاه جهان اسلام زمینه ساز دانشگاه کنونی جهان غرب) 35

 

2-4-2 اهداف آموزش عالی.. 36

 

2-4-3 رسالت دانشگاه 37

 

2-4-4 بررسی و تبیین مفهوم استادی و معلمی گری در دانشگاه 37

 

2-4-5 نقش دانشگاه در هویت دهی به دانشجو. 38

 

2-4-6 فلسفه برای همه. 39

 

2-4-7 ورود فلسفه در دانشگاه در ایران معاصر. 39

 

2-4-8 دانشگاه و آموزش فلسفه. 39

 

2-4-9 برنامه درسی متناسب آموزش فلسفه به دانشجویان. 41

 

2-4-10 مسائل و موانع، چالش های پیش رو. 41

 

2-4-11 آموزش بزرگسالان. 42

 

2-4-12 خصوصیات دوران جوانی(5 شاخصه ی اصلی) 44

 

2-4-13 تجربه آموزش فلسفه در دانشگاه های ایران. 48

 

2-5 بخش دوم: پیشینه تحقیق.. 48

 

2-5-1 تحقیقات داخلی: 49

 

2-5-2 تحقیقات خارجی: 50

 

2-6 جمع بندی مبانی نظری و پیشینه و ارائه چارچوب تحقیق: 52

 

3-1 روش انجام پژوهش… 56

 

3-2 جامعه آماری و روش انتخاب نمونه. 56

 

3-3 ابزار پژوهش: 58

 

3-4 روش تجزیه و تحلیل داده ها 59

 

4-1 ضرورت آموزش فلسفه. 61

 

4-1-1 فلسفه از نظر شما چه معنایی دارد؟ ( فرض کنید که می خواهید این کلمه را برای کسی که تا به حال آن را نشنیده است توضیح بدهید) کدام تعریف از فلسفه قابلیت آموزش دهی و آموزش پذیری عمومی در فضای غیرعلوم انسانی دارد؟. 61

 

4-1-2 یک آدم با ذهنیت فلسفی و یا روح فلسفی را در نظر بگیرید، توضیح دهید که او چه کاری یا چه حرفی می زند یا چه حالتی دارد که او را شخصی دارای شخصیت فلسفی می دانید؟. 63

 

4-1-3 خواندن و نوشتن فلسفه چه میزان ضرورت دارد؟ این ضرورت ناظر به چه وجهی از فلسفه می باشد؟ 65

 

4-1-4 یادگیرنده در جهت ضرورت یادگیری فلسفه چه ویژگی هایی (تفکر  شناختی، دغدغه مندی، شوق شناخت، درد فهم، نیاز به گفتگو)لازم دارد؟. 66

 

4-1-5 شرایط نظارتی، ارزیابی و تشخیصی عملکرد امکان آموزش فلسفه نیازمند به درنظر گرفتن چه ملاحظاتی است؟(بررسی مفهوم دانشگاه و نقش آن در ضرورت آموزش فلسفه) 68

 

4-2 امکان آموزش فلسفه. 69

 

4-2-1 آموزش فلسفه از جهت امکان با توجه به ملاحظات برنامه درسی(هدف، محتوا، روش) با چه مسائلی روبرو می باشد؟. 69

پایان نامه و مقاله

 

4-2-2 موانع پیش رو برای نرسیدن به نگرش فلسفی و در کل فلسفیدن را چه می بینید و می دانید؟ 71

 

4-2-3 شرایط امکانی نوع ارائه(استاد، روش تدریس و ملاحظات یاددهی- یادگیری) چه میزان در آموزش فلسفه در فضای دانشجویان غیر علوم انسانی تاثیر گذار می باشد؟. 73

 

4-2-4 شرایط مکانی و محیطی(مکان، زمان، فردی و گروهی بودن، سبک آموزش و محیط آموزشی) به چه میزان در امکان آموزش فلسفه تاثیر دارد؟. 76

 

4-2-5 شرایط نظارتی، ارزیابی و تشخیصی عملکرد امکان آموزش فلسفه نیازمند به درنظر گرفتن چه ملاحظاتی است؟(بررسی مفهوم دانشگاه و نقش آن در امکان آموزش فلسفه) 78

 

4-3 محدودیت های پیش رو آموزش فلسفه چیست؟. 78

 

5-1 مقدمه. 81

 

5-2 یافته های مرحله دوم. 82

 

5-3 یافته های پژوهش مبتنی بر آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی.. 83

 

5-4 بحث در نتایج.. 84

 

5-4-1 بعد اول: تعریف و تبیین نقش استاد. 84

 

5-4-2 بعد دوم: بازتعریف مفهوم دانشگاه 88

 

5-4-3 بعد سوم: نقش محوری دانشجو(یادگیرنده فعال) 90

 

5-4-4 بعد چهارم: جایگاه برنامه درسی(محتوا و روش) آموزش عالی.. 93

 

5-4-5 بعد پنجم: ارزش یابی فلسفه ورزانه. 96

 

5-5 آموزش فلسفه به دانشجویان غیر علوم انسانی: بازبینی مدل استادپروری.. 100

 

5-5-1 شمای کلی مقوله ها 100

 

5-6 محدودیت های پژوهش… 104

 

5-7 پیشنهاد های پژوهشی.. 104

 

 

 

فهرست جدول ها

 

عنوان                                                                                                     صفحه

 

جدول 3-1: مشخصات نمونه(متخصصین فن)…………………………………………………………………….56

 

جدول5-1: چارچوب نظری تدوین شده برای آموزش فلسفه…………………………………………….     100

 

 

 

فهرست شکل‌ها

 

عنوان                                                                                                                              صفحه

 

شکل ‏2‑1: فرایند پیچیده تفکر از باربارا کالدول(1999) 22

 

شکل ‏2‑2: ویژگی 5 گانه بزرگسالی.. 47

 

شکل ‏2‑3: ساختارانجام پژوهش… 54

 

شکل 5-1:شمای کلی مقوله ها…………………………………………………………………………………… 102

 

 

 

 

  • فصل1 معرفی پژوهش

 

 

 

 

  • بیان مساله

 

واژه فلسفه در معانی متعدد و گوناگونی به کار برده می شود. از جمله معانی فلسفه، ارزش یابی آن چه در زندگی برای شخص مهم است، در نظر گرفت(پاپکین و استرول، 1370). پرداختن به این موضوع که فلسفه امری طبیعی و گریز ناپذیر برای انسان در طول تاریخ بوده است حرفی گزاف نیست. بررسی های تاریخی فلسفه این نیاز درونی را گوشزد کرده و ما را متوجه گمشده تاریخی انسان ها می نماید. (نقیب زاده، 1387: 120). لذا، آموزش فلسفه برای همه انسان ها هم لازم و هم امری طبیعی است، این امر سبب می شود که ما همواره در جستجوی چهارچوبی جامع برای آن باشیم تا بتوانیم یافته های جداگانه خود را در اندرون آن معنایی کلی بدهیم. فلسفه نه تنها مانند هنر، علم و تاریخ شاخه ای از معرفت به شمار می رود، بلکه در واقع، مواد مذکور را از جهت حدود نظری آنها در بر می گیرد و در جستجوی ایجاد پیوند هایی میان آنهاست. به عبارتی باید گفت: «کوشش فلسفه بر این است که در کل قلمرو تجربه، پیوستگی برقرار کند.» (نلر، 1387: 15). در طول تاریخ، فلسفه همواره دستخوش دگرگونی هایی شده است، تا جایی که هم آن را مخصوص طبقه ای خاص معرفی کرده اند و هم اینکه نگاه های جزمی و بیگانه وارد آن شده است، طوری که فیلسوفان قرن هفدهم مسلما بر آن بودند که انقطاع و فاصله ای میان سنت های فلسفی گذشته و آنچه خود درصدد پرداختن به آن بودند وجود دارد. اگر برای مدت مدیدی آراء فیلسوفان دوره رنسانس و دوره مابعد آن به همان صورتی که می نمود پذیرفته می شد، این امر تاحدی ناشی از عقیده راسخ بود که در قرن وسطی واقعا چیزی که شایسته نام فلسفه باشد وجود نداشت. شعله تفکر فلسفی خلاق و مستقل، که در یونان باستان آنچنان فروزان بود، عملا تا احیای آن در دوره رنسانس و تجدید عظمت آن در قرن هفدهم به خاموشی گراییده بود. (کاپلستون، 1386: 11)

 

اما تخصصی شدن فلسفه و یا محدود شدن معنای آن به نوعی خاص از فعالیت و یا نوعی خاص از محتوا سبب شده تا کم کم همه نتوانند با فلسفه رابطه برقرار نمایند و به تعبیری به یک کالای لوکس تبدیل شده است که تنها بعضی باید به سراغ آن بروند. این موضوع به حدی قابل توجه است که یکی از بزرگترین فلاسفه بریتانیایی چنین گفته است: «فلسفه دقیقا با موضوعات و پدیده های مورد علاقه عموم افراد خردمند و فرهیخته مربوط است و در صورتی که تنها تعدادی از اشخاص حرفه ای و متخصص قادر به فهم آنچه گفته می شود باشند. از ارزش و اعتبار فلسفه کاسته خواهد شد.» می توان گفت شایع ترین عاملی که سبب انحراف مدرسین فلسفه از سنت فلسفه ورزی می شود، این است که آنان بین تاریخ فلسفه و فعالیت فلسفی، تمایزی قائل نمی شدند. (اسمیت، 1377: 41)

 

برای رسیدن به سخنی دقیق برای جلوگیری از ایجاد شکاف بین فلسفه و نیاز انسانی و ضرورت فهم همگانی آن، بایستی به پرسش درباره ذات، مقصد و خاستگاه فلسفه به عنوان پرسش مبتلابهی که همواره فیلسوفان و پیروان دبستان های گوناگون در طول زمان پاسخ هایی برای آن داشته اند، بپردازیم. برای نمونه افلاطون فلسفه را در یک معنی کوششی برای رسیدن به روشنایی بودن، می داند و آن را روبروی سفسطه می گذارد … یا پیروان دبستان تحلیل منطقی مانند برتراند راسل، کار فلسفه را روشنگری مفهوم ها از راه تحلیل آن ها می داند. (نقیب زاده، 1389: 9)

 

با توجه به تاکید فیلسوفان معاصری چون لیپمن مبنی بر آموزش فلسفه از دوران کودکی، مساله آموزش فلسفه در بزرگسالی نمود و قوت بیشتری می یابد و توجه به آن را جدی تر می کند. اهمیت این مساله به حدی است که نقیب زاده در کتاب گفتارهایی در فلسفه و فلسفه تربیت می گوید: «بدین سان، اگر تاکید عرفان و تربیت عرفانی بر پالایش است و رهایی از بندگی تمایلات، نقش تربیتی فلسفه در پرورش خرد است و گشودن افق های تازه. اهمیت خرد- که بزرگ مرد فرهنگ ایران، فردوسی، آن را چشم جان نامیده- چندان و چنان است که اگر فروگذار شود، حتی معنوی ترین جلوه فرهنگ انسانی یعنی عرفان نیز می تواند، چنان که در یورش مغولان دیده شد، چون دستاویزی برای بی عملی، به کار گرفته شود.»(نقیب زاده، 1391: 120). باقری نیز برای آموزش فلسفه سه رویکرد قائل است، رویکرد اول مخالف با حضور فلسفه به عنوان یک نظام و یا یک فرایند روشنگر می باشد. در دیدگاه دوم که موافق با حضور فلسفه می باشد، اما نکته در خور توجه این است که بایستی با نگاهی افراط به پذیرش یک نظام فلسفی یا رویکرد اقدام نموده این سبب می شود زمینه های نقد و بررسی محدود گردد. اما سومین رویکرد، رویکرد مورد پذیرش این پژوهش، استفاده از فلسفه چون روش و ساختار می باشد. رویکردی که در آن استفاده روشی از فلسفه مد نظر می باشد نه لزوما محتوایی. (باقری، 1389: 27- 29).

 

مساله ی قرار گرفتن علم تجربی در مقابل فلسفه و رقیب پنداشتن آن نیز سبب شده که تصور جمع کردن آن ها و استفاده متقابل علم و فلسفه از یکدیگر ممتنع به نظر آید. این امر بیش از پیش در نو رهپویان عرصه کسب علم و یا فلسفه نمود بیشتری داشته است. امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه ی علم به دو معنای متفاوت به کار برده می شود و غفلت از این دو نوع کاربرد اغلب به مغالطاتی عظیم انجامیده است. معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. به همه دانستنی ها صرف نظر از نوع آن ها علم گویند و عالم کسی را می گویند که جاهل نیست. کلمه ی علم در معنای دوم منحصرا به دانستنی هایی اطلاق می شود که تجربه مستقیم حسی در داوری یا گردآوری شان دخیل باشد. علم در این جا در برابر جهل قرار نمی گیرد بلکه در برابر همه دانستنی هایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند.(سروش، 1388: 1-2)

 

نالس نیز معتقـد است ‌که بـه منظـور ایجـاد تحـولات اجتماعی، مربیـان تعـلیم و تربیت بایـد دربارة نقش خود دوباره فکرکنند و فعالیت های خود را بر آموزش مهارت ها و روش هایی متمرکز سازند که شاگردان برای تحقیـق مستقل بدان احتیاج دارند. (مایـرز، 1374: 7 ). بنابراین فلسفه به معنای تفکر و درست اندیشی را می توان پیش نیاز هر گونه آموزش برای تربیت محققان، دانشمندان و حتی انسان های مستقل در جامعه دانست.

 

از سوی دیگر، ارتباط آموزش عالی با نیازهای كشورها به نیروی انسانی متخصص امری بسیار واضح و حیاتی است به خصوص در كشورهای در حال توسعه كه نیازهای نیروی انسانی با سرعت و شدت قابل توجهی تغییر می كند.آموزش عالی یکی از ارکان مؤثر در تحقق سیاست های توسعه پایدار محسوب می شود. از جمله کارکردهای اصلی آموزش عالی به عنوان یک رکن در جامعه تربیت نیروی انسانی متخصص است. بطور کلی، اهداف عمده آموزش عالی را می توان در چهار محور متصور شد:1. کمک به تحقق اهداف اجتماعی از طریق ایجاد فرصت های برابر آموزش عالی 2.برآوردن تقاضای اجتماعی برای آموزش عالی،پرورش تواناییهای شهروندان وتسهیل یادگیری مادام العمر3. پرورش نیروی انسانی متخصص مورد نیاز کشور4. توسعه مرزهای تخصص مورد نیاز کشور(سرمد و دیگران، 1374).

 

پس از فهم تعریفی مورد پذیرش از فلسفه این سوال مطرح می شود که آموزش فلسفه به مثابه تعریفی که پذیرفته ایم به چه میزان ضرورت دارد و تا چه حد ممکن است؟ الزامات و زمینه های فرهنگی، ساختار های زبانی و الگوهای صحیح و متناسب برنامه درسی به نوبه خود در تحقق عملی برنامه درسی آموزش فلسفه در محدوه آموزش عالی چگونه کمک می نمایند. پژوهش های صورت پذیرفته درباره ی آموزش فلسفه، بیشتر معطوف به “آموزش فلسفه به کودکان” است. از دلایل قوت گرفتن رویکرد تاکید بر آموزش فلسفه به کودکان نسبت به گروه های سنی  دیگر نظیر آموزش فلسفه بر دانشجویان، می توان به میزان زیاد تالیفات و ترجمه ها، پژوهش ها، سمینارها …. صورت گرفته در زمینه آموزش فلسفه برای کودکان در داخل کشورمان، و اثرگذاری و نتیجه بخشی بیش تر آن باید دانست. درباره ی پژوهش در موضوع آموزش فلسفه در آموزش عالی در کشورمان تا به حال پژوهش خاصی صورت نپذیرفته است . این پژوهش در نظر دارد که  ضرورت پرداختن به آموزش فلسفه و شرایط امکان آن را در دانشگاه بررسی نموده و به این مساله پاسخ دهد که ضرورت و امکان سنجی آموزش فلسفه در دانشگاه به چه شکل قابلیت اجرایی می باشد؟

 

 

  • اهمیت و ضرورت تحقیق

 

یکی از مهمترین اهداف و مقاصد آموزش عالی در ایران، تربیت و توسعه منابع انسانی به معنی افزایش توانمندیهای انسانی متخصص و بهره گیری حداکثر از دانش و مهارت آنان درجهت رشد و اعتلای کشور است.نظام آموزش عالی نقشی تعیین کننده در ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای نیازهای اجتماعی و اقتصادی دارد. وابستگی بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور به بخش آموزش عالی از نظر تربیت و تامین نیروی انسانی متخصص، برنامه ریزی در این بخش را از حساسیت خاصی برخوردار ساخته است، به طوری که نحوهء برنامه ریزی در بخشهای دیگر متاثر از برنامه ریزی در این بخش است(حیدری ،1383).

 

بررسی و مطالعه ی گذشته ی “آموزش عالی” به عنوان منبع فیاض و الهام بخش نهاد آموزش که سرچشمه ی  همه ی کمالات بشری است و در طول تاریخ پرفراز نشیب خود، به ویژه در دوران طلایی فرهنگ و تمدن اسلامی، با الهام از منبع پر نور الهی و نمود های مادی و معنوی آن، از طریق تربیت دانشمندان و نخبگان بزرگ مسلمان به تاثیرگذاری پرداخته، از اهمیت ویژه ای برای بهره گیری در  دوران معاصر برخوردار  است(چیت سازیان، 1387).     .

 

 

 

 

  • حوزه نظری:

 

 

    1. یافته های این پژوهش به توسعه ادبیات پژوهشی در حوزه فلسفه تعلیم و تربیت منجر خواهد شد

 

    1. طرح و ایده نو در زمینه رشد و توسعه آموزش فلسفه خصوصا در آموزش عالی

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-10-10] [ 03:26:00 ق.ظ ]




 

 

اراده و وظیفه……………………………………………………………………………………………..

 

امر مطلق ……………………………………………………………………………………………………..

 

غایت در اخلاق کانت……………………………………………………………………………………

 

ارزیابی نظریه­ی اخلاقی کانت…………………………………………………………………………

 

بخش دوم: شهودگرائی………………………………………………………………………………………………

 

عینی بودن اخلاق …………………………………………………………………………………………

 

وظیفه در اخلاق شهودگرا……………………………………………………………………………….

 

شهودگرایی دیوید راس………………………………………………………………………………….

 

مبانی شهودگرایی راس …………………………………………………………………………………

 

ارزیابی نهایی شهودگرایی……………………………………………………………………………….

 

بخش سوم: نظریه امر الهی…………………………………………………………………………………………

 

ادله اشاعره……………………………………………………………………………………………………..

 

ارزیابی حسن و قبح شرعی……………………………………………………………………………..

 

 

 

فصل سوم: نظریه­های غایت گرا………………………………………………………………………..

 

بخش اول: خودگرائی…………………………………………………………………………………….

 

خودگروی روان­شناختی ………………………………………………………………………………..

 

بخش دوم: سودگرائی ……………………………………………………………………………………..

 

سودگرایی جرمی بنتام………………………………………………………………………………………

 

سودگرایی جی.ای. میل ……………………………………………………………………………………

 

تعریف خوبی از نظر میل…………………………………………………………………………………..

 

ارزیابی سودگرائی…………………………………………………………………………………………….

 

غایت­گروی و حسن و قبح ذاتی ……………………………………………………………………….

 

بخش سوم: غایت­گرایان مسلمان ………………………………………………………………………

 

تعریف مفاهیم اخلاقی ……………………………………………………………………………………

 

معیار فعل اخلاقی ………………………………………………………………………………………….

 

حسن و قبح ذاتی ………………………………………………………………………………………….

 

غایت اخلاق ………………………………………………………………………………………………….

 

پایان نامه و مقاله

 

نقش نیت و حسن فاعلی …………………………………………………………………………………

 

حسن و قبح عقلی …………………………………………………………………………………………..

 

ارزیابی غایت­گرایی اخلاقی آیت الله مصباح ………………………………………………………

 

نتیجه­گیری ……………………………………………………………………………………………………..

 

اخلاق اسلامی؛ وظیفه­گرا یا غایت­گرا؟ ………………………………………………………………

 

منابع …………………………………………………………………………………………………………….

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ق.ظ ]




 

 

1-2-3 تعریف لغوی اخلاق.. 13

 

1-2-4 تعریف اصطلاحی اخلاق.. 14

 

1-3 اصطلاحات مربوط به غرور 16

 

1-3-1 واژه‌های مرتبط با غرور 16

 

1-3-1-1 تکبر. 16

 

1-3-1-2 عجب… 17

 

1-3-2 واژه‌های متضاد غرور 18

 

1-3-2-1 تواضع.. 18

 

1-3-2-2 ذلت و خواری نفس…. 19

 

1-3-3 تفاوت غرور با عجب و کبر. 19

 

1-3-4 تفاوت غرور با رجاء 20

 

1-4 تاریخچه مبحث غرور 21

 

1-4-1 فلسفه‌ غرب… 21

 

1-4-2 فلسفه‌ اسلامی.. 28

 

فصل دوم: غرور از نظر فیلسوفان اسلامی… 30

 

2-1 ریشه‌های مذهبی غرور در آراء فیلسوفان اسلامی.. 31

 

2-1-1 غرور در آیات… 31

 

2-1-1-1 تعریف غرور 32

 

2-1-1-2 ماهیت غرور 32

 

2-1-1-3 عوامل غرور 33

 

2-1-1-4 واژه‌های مترادف با غرور 34

 

2-1-1-5 انواع غرور در قرآن.. 40

 

2-1-2 غرور در روایات… 45

 

2-1-3 جایگاه تواضع در روایات… 53

 

2-1-4 حکم اخلاقی غرور 53

 

2-1-5 مصادیق غرور مثبت… 54

 

2-1-5-1 تکبر در برابر متکبر. 54

 

2-1-5-2 تکبر زن در مقابل مرد نامحرم. 55

 

2-2 غرور از نظر فیلسوفان.. 55

 

2-2-1 تعریف غرور 57

 

2-2-1-1 ابن مسکویه. 58

 

2-2-1-2 خواجه نصیر الدین طوسی.. 59

 

2-2-1-3 غزالی.. 59

 

2-2-1-4 فیض کاشانی.. 60

 

2-2-1-5 محمد مهدی نراقی.. 61

 

2-2-2 ماهیت غرور 61

 

2-2-2-1 غرور مثبت… 62

 

2-2-2-2 غرور منفی.. 62

 

2-2-3 حکم اخلاقی غرور 64

 

2-2-4 درجات غرور 65

 

2-2-4-1 غرور کافران.. 65

 

2-2-4-2 غرور عاصیان.. 69

 

2-2-5 اقسام غرور 72

 

2-2-5-1 اهل علم.. 72

 

2-2-5-2 زاهدان و عابدان.. 76

 

2-2-5-3 متصوّفان.. 78

 

2-2-5-4 توانگران.. 79

 

فصل سوم: غرور از نظر فیلسوفان غربی… 81

 

3-1 ریشه‌های مذهبی غرور در آراء فیلسوفان غربی.. 82

 

3-1-1 کبر و غرور در عهد جدید. 84

 

3-1-1-1 تعریف غرور 84

 

3-1-1-2 حکم غرور 86

 

3-1-2 عوامل کِبر و غرور در عهد جدید. 86

مقالات و پایان نامه ارشد

 

 

3-1-2-1 شیطان.. 86

 

3-1-2-2 اعتماد به عبادت خود. 87

 

3-1-2-3 اکتفا به خرد و حکمت انسانی خود. 88

 

3-1-3 جایگاه تواضع در عهد جدید. 88

 

3-1-4 کبر و غرور از نظر آبای کلیسا 89

 

3-1-5 آگوستین.. 91

 

3-1-5-1 تعریف غرور 91

 

3-1-5-2 جایگاه تواضع.. 91

 

3-1-6 آکویناس…. 93

 

3-1-6-1 تعریف غرور 93

 

3-1-6-2 ماهیت غرور 94

 

3-1-6-3 جایگاه تواضع.. 94

 

3-2 غرور از نظر فیلسوفان.. 94

 

3-2-1 افلاطون.. 96

 

3-2-1-1 تعریف غرور 96

 

3-2-1-2 دلایل غرور 96

 

3-2-1-3 عاقبت غرور 97

 

3-2-1-4 جایگاه تواضع.. 98

 

3-2-2 ارسطو. 99

 

3-2-2-1 تعریف غرور 99

 

3-2-2-2 ویژگی‌های فرد مغرور 100

 

3-2-2-3 تعریف انسان خودبین و بی‌همّت… 102

 

3-2-2-4 رابطه‌ غرور و افتخار 103

 

3-2-2-5 حکم غرور 105

 

3-2-2-6 عوامل ایجاد غرور 107

 

3-2-2-7 جایگاه تواضع.. 107

 

3-2-3 دیوید هیوم. 108

 

3-2-3-1 موضوع غرور 109

 

3-2-3-2 تعریف غرور 110

 

3-2-3-3 ماهیت غرور 110

 

3-2-3-4 حکم غرور 112

 

3-2-4 ریچارد تیلور 114

 

3-2-4-1 تعریف غرور 114

 

3-2-4-2 ماهیت غرور 116

 

3-2-4-3 تفاوت غرور با تکبر، خودبینی و خودخواهی.. 116

 

3-2-4-4 ویژگی‌های افراد مغرور 118

 

3-2-4-5 حکم اخلاقی غرور 119

 

فصل چهارم: مقایسه آراء فیلسوفان اسلامی و غربی… 121

 

4-1 تعریف غرور 122

 

4-1-1 غرور مثبت… 122

 

4-1-2 غرور منفی.. 122

 

4-2 ماهیت غرور 123

 

4-3 حکم غرور 125

 

4-3-1 غرور به عنوان فضیلت… 125

 

4-3-2 غرور به عنوان رذیلت… 125

 

نتیجه گیری… 127

 

فهرست منابع.. 130

 

الف. منابع فارسی.. 130

 

ب. منابع عربی.. 135

 

ج. منابع انگلیسی.. 136

 

 

 

فصل اول: کلیات

 

 

 

1-1 مقدمه

 

 

1-1-1 تعریف مسأله و سؤال‌های تحقیق

 

فیلسوفان اخلاق درباره‌ ویژگی‌های اخلاقی بسیار سخن گفته‌اند، و از آن‌ها به عنوان فضائل و رذائل تعبیر کرده‌اند. فضیلت، ویژگی مثبت منشی است که به رفتارهای صحیح می‌انجامد و در مقابل، رذیلت ویژگی منفی منشی است که فاعل را به کار خطا وا می‌دارد. اما در بین این ویژگی‌ها، ویژگی‌هایی نیز وجود دارد که هم به عنوان فضیلت تلقی می‌شوند و هم به عنوان رذیلت، از این‌جهت که این ویژگی‌ها هم دارای جنبه مثبت‌اند و هم جنبه‌ منفی. یکی از این ویژگی‌ها غرور است که در آثار فیلسوفان و تعابیر اجتماعی گاه به عنوان ویژگی مثبت، مورد تحسین قرار می‌گیرد، و گاه به عنوان ویژگی منفی مورد تقبیح.

 

نوشتار حاضر با عنوان «غرور در اخلاق؛ گزارش تحلیلی آراء فیلسوفان اسلامی و غربی» در سه فصل تنظیم شده که در فصل اول به کلیاتی درمورد موضوع، پرداخته شده است. در این فصل تعاریف و اصطلاحات مربوط به غرور و واژه‌های مرتبط با غرور مطرح شده و تاریخچه مبحث غرور در فلسفه اسلامی و غربی بیان شده است.

 

در فصل دوم نیز موضوع غرور از نظر فیلسوفان اسلامی مطرح شده است. با توجه به اینکه مباحث اخلاق اسلامی و بحث از فضائل و رذئل اخلاقی ارتباط مستقیم با آیات و روایت و مذهب دارد، لذا این فصل به دو بخش اخلاق دینی و اخلاق فلسفی تقسیم شده است، که در بخش اخلاق دینی مباحث مربوط به غرور در آیات و روایات بیان شده و در بخش اخلاق فلسفی نظرات فیلسوفان مسلمان مطرح شده است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ق.ظ ]




 

 

1-3-3. فارابی.. 18

 

1-3-4. خواجه نصیرالدین طوسی.. 19

 

1-3-5. رالز. 21

 

1-4. مفاهیم همسو. 23

 

1-4-1. قســط… 23

 

1-4-2. انصاف… 24

 

1-4-3. مسـاوات… 25

 

1-4-4. حق.. 26

 

1-4. مفاهیم ناهمسو. 30

 

1-4-1. ظـلم و جور 30

 

1-4-2. فساد. 31

 

1-5. عدالت در علوم اسلامی.. 33

 

1-5-1. عدالت در فلسفه و کلام. 33

 

1-5-2. عدالت در علم اخلاق.. 34

 

1-5-3. عدالت در علم فقه و حقوق.. 37

 

1-5-4. عدالت اجتماعی،سیاسی.. 39

 

فصل دوم. 43

 

(عدالت در رابطه انسان و خدا) 43

 

2-1. مقدمه. 44

 

2-2. عدل در رابطه‌‌ی انسان و خدا 45

 

2-2-1. ساحات عدالت ورزی انسان در برابر خدا 47

 

2-2-1-1. عدالت ورزی در ساحت اعتقاد و اندیشه. 48

 

2-2-1-1-1. پاسخ اشکالات… 50

 

2-2-1-1-2. اندیشه عدالت محور امیرمؤمنانg و اختیار انسان.. 52

 

2-2-1-1-3. اندیشه عدالت‌محور امیرمؤمنانg و مسأله شر. 55

 

2-2-1-2. عدالت ورزی در ساحت عمل و رفتار 58

 

 

 

فصل سوم. 60

 

(عدالت در رابطه انسان با خویشتن) 60

 

3-1. مقدمه. 61

 

3-2. عدالت در بعد روحانی و معنوی انسان.. 61

 

3-2-1. ضرورت و اهمیت معرفت نفس…. 61

 

3-2-2. معرفت نفس…. 63

 

3-2-3. آگاهی از نسبت خود با خدا 68

 

3-3. عدالت در بعد جسمانی انسان.. 71

 

فصل چهارم. 74

 

(انسان و عدالت اجتماعی) 74

 

4-1. مقدمه. 75

 

4-2. اطاعت‌‌پذیری اجتماعی.. 76

 

4-3. عدالت توزیعی.. 79

 

4-3-1. اهمیت عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علیg 79

 

4-3-2. عدالــت سیاسی، اجتماعی.. 82

 

4-3-3. توزیع عادلانه امکانات… 84

 

4-3-4. عدالت در قضاوت… 85

 

4-3-5. رفع تبعیض در مدیریت جامعه. 88

 

4-3-6. پرهیز از لذت‌‌جویی در میان حاکمان.. 92

 

4-3-7. پرهیز از ویژه خواری.. 93

 

4-3-8. لزوم رأفت در تامین عدالت… 95

 

4-4. عدالت در تعامل شهروندان.. 96

 

4-4-1. عدالت در رابطه همسر. 97

 

4-4-2. عدالت در رابطه با والدین.. 100

 

4-4-3. عدالت در رابطه با فرزندان.. 101

 

4-4-4. عدالت در رابطه با خویشان.. 102

پایان نامه و مقاله

 

 

فصل پنجم. 104

 

(عدالت در ساحت طبیعت) 104

 

5-1. مقدمه. 105

 

5-2. عدالت در مورد حیوانات… 106

 

5-3. عدالت در زمین، گیاهان و منابع طبیعی.. 109

 

5-4. نسبت عدالت طبیعی با سایر قلمروها 111

 

نتیجه و جمع‌‌بندی.. 114

 

فهرســت منـابع؛ 117

 

کتاب‌ها 117

 

 

 

مقدمه

 

بیان مساله

 

شاید به جرأت بتوان گفت رایج‌‌ترین مفهوم در حوزه‌‌ی دانش اخلاق، مفهوم “عدالت” است؛ مفهومی کلیدی که بر اساسِ آن، می‌‌توان نظام‌‌های اخلاقی را مورد مطالـعه و بررسی قرار داد. از فلسفه‌‌ی یونان باستان گرفته تا مکاتب دینی، معنوی و اخلاقی شرقی، همواره مساله عدالت مورد توجه بوده و در تبیین آن کوشش های فراوانی شده است.

 

آرزو، مآل و سرانجامی که نظام‌‌های اخلاقی با توصیفاتِ مختلف خود از آن، با تعبیر “سعادت” یاد می‌‌کنند، نیازمند کوشش و تلاش انسانی در کسب فضائل است و در این بین، از عدالت به عنوان شرط لازم برای رسیدن به سعادت یاد می‌‌شود. از اینجــا پیوندی میان “عدالت و سعادت” ایجاد می‌‌شود؛ که شناخت این مفهوم را برای اندیشمندان حوزه‌‌ی اخلاق دوچندان می‌‌کند. تا این مقام، مفهوم عدالت در عرض سایر مفاهیم اخلاقی چون: فضیلت، خیر، سعادت و …. قرار می‌‌گیرد؛ ولی هنگامی که در توصیف و بسط همین مفاهیم یادشده [مجدداً] از مفهوم عدالت نامبرده می‌‌شود؛ سبب تقدم و اولویت بازشناسی بیش از پیش آن، در حوزه‌‌ی فلسفه اخلاق می‌‌شود.

 

امروزه در مطالعات حوزه‌‌ی اخلاق، آثاری بر پایه‌‌ی مفهوم عدالت تولید می‌‌شود؛ که در آنها، سخن از ابعاد مختلف این مفهوم به میان می‌‌آید. مفهوم‌‌شناسی عدالت، راه نیل به عدالت، موانع رسیدن به عدالت، قلمروهای عدالت، آثار عدالت و تبیین ارتباط عدالت با دیگر مفاهیم اخلاقی، از جمله‌‌ی این ابعاد است.

 

اما در بین ابعاد مختلف عدالت، بازشناسی اندیشه‌‌ی متفکران پیرامون توصیف‌‌شان از قلمروهای عدالت و چگونگی برقراری ارتباط میان این قلمروها، حائز اهمیت است. مثلاً هنگامی که در نظام اخلاق افلاطونی سخن از عدالت به میان می‌‌آمد، وی می‌‌کوشید تا با به­کارگیری این مفهوم، از لزومِ نوعی هماهنگی و انسجام در میان ساحت‌‌های نفس انسانی یاد کند به عقیده او، اولاً ساحت‌‌های نفس مرتبط هستند؛ ثانیاً در یک نظام اخلاقی، علاوه بر آنکه هر ساحت نفس باید به نحو احسن و صحیح کار کند، به یک هماهنگی کلی و امری مافوق ساحت‌‌ها نیاز است که از آن به عدالت تعبیر می­کرد.

 

حال در بحث حاضر، می‌‌دانیم که وجود عدالت در ساحت‌‌های مختلف و قلمروهای مختلف امری مورد پسند است و نوعاً اندیشمندان و مردمان می‌‌کوشند تا این عدالت جزئی را در هر قلمرو بدست آورند. اما سؤال آنجاست که آیا در یک نظام اخلاقی که شامل قلمروهای گوناگون می‌‌شود، به یک هماهنگی و یک عدالت کلی هم نیاز داریم؟ و در صورتی که چنین نیازی حس ‌‌شود، ارتباط و نسبت میان این قلمروها چگونه است تا عدالت کلی [هماهنگی قابل قبول] میان آنها رقم بخورد؟

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:21:00 ق.ظ ]




 

 

فصل اول: چیستى سعادت و شقاوت حقیقى از نظر ابن سینا…………………………………. 32

 

1-1. تعریف لذت:…………………………………………………………………………. 34

 

1-2. چگونگی رابطه سعادت و لذّت‏………………………………………………………. 40

 

1-3. مصداق سعادت نهایی انسان………………………………………………………….. 41

 

1-4. نکات…………………………………………………………………………………. 45

 

نکته1چرایی تعریف سعادت به لذت……………………………………………………. 45

 

نکته 2- تعابیر دینی ابن سینا از سعادت:……………………………………………….. 46

 

نکته 3- میزان تأثیر  بدن  و عوامل خارجی در سعادت……………………………….. 47

 

نکته 4-  اینکه سعادت امری اخروی است:……………………………………………. 48

 

نکته5- نوع نگاه شیخ به تکلیف………………………………………………………… 49

 

1-5. مراتب سعادت‏ و شقاوت…………………………………………………………….. 49

 

1-6.  اقلی یا اکثری بودن اهل سعادت و نجات……………………………………………. 59

 

جمع بندی فصل……………………………………………………………………………. 61

 

فصل دوم:نسبت نظر و عمل در سعادت………………………………………………………. 64

 

1.عقل عملی و عقل نظری………………………………………………………………….. 64

 

1-1.چیستی عقل عملی(عمل) و عقل نظری(نظر)……………………………………… 64

 

1-2. رابطه عقل نظری و عقل عملی…………………………………………………… 70

 

1-3. نیاز عقل نظری به عقل عملی…………………………………………………….. 71

 

1-4. نیاز عقل عملی به عقل نظری…………………………………………………….. 72

 

 

  1. نسبت نظر و عمل………………………………………………………………………… 74

 

2-1. اهمیت وتأثیر عمل:……………………………………………………………….. 75

 

2-2. چرایی تأثیر عمل…………………………………………………………………. 77

 

2-3. راه استکمال قوه عملی…………………………………………………………… 79

 

2-4. رأی شیخ درچگونگی نسبت نظر و عمل در سعادت انسان………………………. 81

 

2-5. چرایی اهمیت و برتری نظر:………………………………………………………. 84

 

2-6. چرایی نگاه سخیف به نظر………………………………………………………… 86

 

نتیجه گیری…………………………………………………………………………………….. 86

 

منابع و مآخذ………………………………………………………………………………….. 94

پایان نامه

 

 

  

 

مقدمه

 

مسأله سعادت از دیرباز تاکنون یکی از مسائل بنیادی و مهم علم اخلاق و فلسفه اخلاق بوده است. به همین جهت، نه تنها دغدغه فکری حکیمان بزرگ یونان باستان مثل سقراط،افلاطون و ارسطو قرار گرفته است، در زمان معاصر نیز به صور مختلف، اذهان دانشوران،حکیمان و مکاتب مختلف لذ تگرا، فضیلت گرا و سعادت گرا را به خود معطوف داشته است. زیرا یکی از فطرتهایی که جمیع نوع بشر مخمر بر آن هستند ویک نفر از نوع بشر یافت نمی شود که برخلاف آن باشد و هیچیک از عادات و اخلاق و مذاهب و مسالک و غیر آن ،آن را تغییر نداده و در آن خلل وارد نمی کند؛ فطرت عشق به کمال و سعادت است که اگر تمام دوره هایی زندگی بشر را قدم بزنیم و هر یک از طوایف و ملل را بررسی نماییم ،این عشق و خواسته را در او می یابیم بلکه در تمام حرکات و سکنات و زحمات و جدیتهای طاقت فرسا که هر یک از افراد نوع بشر بدان مشغولند عشق و میل به سعادت و کمال است که آنها را به این اعمال وا می­دارد اگر چه در تشخیص کمال و سعادت دچار اختلاف و اشتباه شوند. 

 

همانطوری که اشاره شد مسأله سعادت از دوران یونان مورد توجه بوده است؛مثلا بحث اصلی سقراط،افلاطون و ارسطو در اخلاق متمرکز بر سعادت است. در جهان اسلام نیز مسأله سعادت یکی از مباحث مهم دینی و اخلاقی بوده و هست  و علمای مسلمان نظیر کندی، فارابی ،ابن مسویه ،ابن سینا،غزالی ، خواجه نصیر الدین طوسی،ملا مهدی و ملا احمد نراقی بحث سعادت و شقاوت و مباحث مرتبط با آن را مورد بررسی قرار داده اند.

 

با این وصف ممکن است تصور شود که حال که مسأله سعادت ،یک مسأله جدید و بدون سابقه نیست و تحقیقات فراوانی در این باب صورت گرفته است، پرداختن به این مسأله دیگرضرورتی ندارد. اما توجه به این نکته ما را از این تصور منصرف می سازد که قرن حاضر قرن پیشرفتهای عظیم صنعت و ترقیات دامنه‏دار علوم و تکنیک جدید بشمار می رود.و چهره زندگی نسبت به گذشته بکلی دگرگون شده، اکثریت جوامع متمدن امروز، و حتی آنها که دور از مراکز تمدن وانقلابات صنعتی به سر می­برند از مزایای تحولات علمی و تمدن جدید متمتع و برخوردارند. روشنائی چراغ برق،شعله لرزان‏ شمع را خاموش کرده و جتهای غول‏پیکر با سرعت مافوق صوت مسأله بُعد مسافت را به بهترین‏ وجه حل نموده اند.دیگر بیماریهای حصبه و دیفتری و کزاز جان میلیونها انسان بی­گناه را به خطر نمی اندازد. در قرون اخیر روزی نیست که در گوشه و کنار جهان چندین اختراع جدید به ثبت نرسد و یا در زوایای آزمایشگاه ها اکتشافات نوینی به وقوع نپیوندد. در دوره حاضر نیرو و قوت ملتهای پیشرفته،اکثرا مصروف تحقیقات و گردآوری تجربیات ارزنده علمی می‏گردد و ناگفته پیدا است که غرض از این همه تکاپو و جنب و جوش چیزی جز از بین بردن مشکلات مادی زندگی بشر نیست. 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:21:00 ق.ظ ]